1403-آذر-01
2020 Jan 23
حضرت زینب (س) :

قالَتْ (علیها السلام): مَنْ اصْعَدَ إلیَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ. حضرت زینب (س): هرکس عبادات و کار‌های خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت‌ها و برکات خود را برای او تقدیر می‌نماید

24-November-21
1403-آذر-01

پرسش و پاسخ

سوالات شرعی

بسم الله الرحمن الرحیم راه هاى شناخت حق و باطل بسيار است، مهم آن است كه انسان تصميم بر شناخت بگيرد و با شجاعت و دقت پيش برود. يكى از اين راه ها همان است كه مولا على(عليه السلام) در خطبه 147 نهج البلاغه به آن اشاره فرموده است و آن استفاده از مطالعه اضداد است. هنگامى كه انسان سرنوشت شوم گروهى را مى بيند كه در ميان انواع اشتباهات و خطاها و بدبختيها غوطه ورند به خوبى مى فهمد، كه راه صحيح از راه آنها جداست. و اگر مى خواهد در راه حق گام بگذارد بايد اصولى را كه آنها بر آن تكيه كرده اند رها كند، ادب را از بى ادبان بياموزد و عدالت را از ظالمان، و پاكى را از ناپاكان. گاه تصور مى شود كه اين خطبه، با آنچه در عبارت ديگرى از امام(عليه السلام) آمده است كه به «حارث همدانى» فرمود: «إنَّ دِينَ اللهِ لَا يُعْرَفُ بِالرِّجَالِ بَلْ بِآيَةِ الْحَقِّ فَاعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اَهْلَهُ»(1)؛ (دين خدا را به وسيله اشخاص نمى توان شناخت؛ بلكه به نشانه هاى روشن حق بايد شناخت بنابراين حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى). ولى اين هر دو صحيح است اما هر كدام در جايى، در آن جا كه حق به روشنى شناخته مى شود شخصيت افراد را با معيار آن بايد شناخت، آنها كه با حق هماهنگ ترند درستكار، و آنها كه ناهماهنگ ترند بدكارانند، در اين جا اشخاص را با معيار حق مى شناسيم و آن جا كه افراد به خوبى شناخته شده اند و طريق حق مخفى و ناشناخته است بايد حق و باطل را به وسيله آنها از هم تشخيص دهيم، مثلاً هنگامى كه عمّار ياسر و ابو جهل را در مقابل هم مى بينيم به خوبى مى دانيم روش عمّار روش حق است و روش هاى ابو جهل ها روش هاى باطلى است. گاه، هم شناختن اشخاص مشكل مى شود و هم شناختن حق، در اين جا به دوستان و هواداران آن افراد نگاه مى كنيم اگر فرضاً در شخصيت معاويه شك كرديم و ديديم اطرافيان او جمعى منافق و دنياپرستانى همچون عمرو عاص و مطرودان عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله) و بازماندگان دوران جاهليتند به خوبى مى توان او را شناخت.(2) راه دیگر شناخت حق و باطل گوش دادن به صدای باطن است ،باطن یا وجدان موضوعی نیست که بسادگی ازبین برود و یا نادیده گرفته شود. اخلاق عمومی و وجدان جمعی هم معیار دیگری است که کمتر دستخوش تغییرات می‌شود . آنجا که وجدان به چیزی حکم کند و یا وجدان جمعی بر درستی آن مهر تایید گزارد ،می توان بر صحت موضوع و یا مسئله ای حتی اشخاص و مواضع ،اخلاق و وعملکرد آنها گواهی داد. كوتاه سخن اين كه شناخت حق و باطل راه هاي مختلفى دارد كه در هر مورد بايد از طريق مناسبِ آن استفاده كرد. _____________________ (1). الأمالي، مفيد، محمد بن محمد، محقق / مصحح: استاد ولى، حسين و غفارى، على اكبر، كنگره شيخ مفيد، قم‏، 1413 قمری‏، چاپ: اول، ص 5. (2). پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، 1386 شمسی‏، چاپ: اول‏، ج 5، ص 689.
بسمه تعالی تقلید از مرجع اعلم ، واجب است ودر صورت تساوی می توان از هر یک تقلید کرد
بسمه تعالی عمل به قوانین و مقررات واجب وتخلف ازآنها حرام است مگر قوانینی که صراحتا مخالف موازین شرعی می باشند.
بسمه تعالی قطعا تجاوز به عنف است و قانون مجازات به عنف شامل حال متجاوز میشود اما دختر هم بخاطر ارتباط با نامحرم مرتکب گناه شده هر چند میزان گناهش به مرتبه متجاوز نمی رسد اما رضایت برای روابط نامشروع اگر در صحت و هوشیاری کامل باشد ارزش ندارد و مجوز کار حرام نمیشود چه برسد که اجازه بر اثر فریب ویا عدم هوشیاری باشد.
پرداخت خمس بصورت اقساطی اشکال ندارد ولی بهتر است با دفتر ویا نماینده مرجع تقلید خود هماهنگی نمائید.
بسم الله الرحمن الرحیم براساس یک روایت منسوب به حضرت رسول (ص) که فرمود: هر که نماز قضا بر ذمه‌اش باشد. قبل از ظهر جمعه آخر ماه رمضان چهار رکعت نماز بخواند. به ۲ سلام. در هر رکعت بعد از حمد یک مرتبه آیة‌الکرسی و ۱۵ مرتبه سوره «کوثر». این نماز، ثواب ۲۰۰ سال نماز قضا را کفایت می‌کند. و بعد از نماز این دعا را بخوانید: بسم الله الرحمن الرحیم یا سامِعَ الصَّوتِ یا جامِعَ الفوَتْ یا مُحْیَ الْعِظام بَعْدَ الْمَوتْ صَلِّ عَلی مُحمَّد و آل مُحمَّد وَاجْعَل لی فَرَجالی وَمَخْرَجاً مِمّا اَنَا فیهِ اِنَّکَ تَعْلَمَ وَاَنْتَ تَقْدِرَ وَلا اَقدِر وَاَنْتَ عَلّامُ الْغُیوب یا واهِبَ العْطَا یا غافرَ الْخطا یا یاسُبّوُح یا قُدّوُس یا رَبَّ الْمَلائَکَةِ وَالرّوح رَبِ غْفِرْ وَرْجَمْ وَتَجاوَرزْعَمّا تَعَلَمْ اِنَّکَ اَنْتَ العَلِیُّ الَاعْظَمْ یا ساتِرَ الْغُیوُب یا کاشِفَ الکُروُب یا غافِرَ الذَنُوبَ یا ذَالْجَلالِ وَالِاکْرام برحمتک با ارحم الراحمین. نکته مهم: اولاً: طبق جست‌وجویی که در منابع معتبر روایی شیعه داشتیم، این روایت را نیافتیم. ثانیاً: بر فرض وجود چنین روایتی مفاد آن با سایر روایات قطعی و معتبر در تعارض است. زیرا روایات متعددی دلالت بر «وجوب قضاء ما فات کما فات» (۱) دارد؛ یعنی قضاء نمازی که فوت شده و از دست رفته، باید همانگونه که از دست رفته باشد. اگر ۲ رکعت بود ۲ رکعت، اگر شکسته بوده شکسته و .... بنابراین هیچ چیزی جز بجا آوردن نمازهای قضا شده نمی‌تواند جایگزین آن شود. بر فرض صحت سند، منظور این است که ثواب نمازهای قضا را دارد، نه این که جای آن را پر کند. مثل اینکه درباره برخی کارها گفته شده ثواب حج را دارد. معنای آن این نیست که اگر مستطیع هست، نیازی به حج رفتن نیست (۱)ـ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، سال ۱۴۰۹ هـ.ق، ج‏۸، ص ۲۶۸.
بسم الله الرحمن الرحیم پرداخت خمس بصورت اقساطی اشکال ندارد ولی بهتر است با دفتر ویا نماینده مرجع تقلید خود هماهنگی نمائید.
دست‌ گردان این است که حاکم شرع‌ (مجتهد جامع شرایط) یا وکیل او، وجوه شرعى، از قبیل زکات و خمس را از مالک بگیرد و آن را دوباره به وى برگرداند. دست گردان خمس دو گونه متصوّر است: آنکه شخص تمامى مبلغ خمس را به حاکم شرع بپردازد و سپس آن را به قرض بگیرد.1 ) 2.آنکه مقدارى از خمس را که نزدش ‌موجود است به حاکم بپردازد وحاکم پس از قبول ، آن را به وى قرض دهد، و سپس شخص براى بار دوم همان مبلغ را به حاکم بپردازد و حاکم دوباره آن را به وى برگرداند و همین طور تا پرداخت همه‌ی مبلغ بدهکارى. در این صورت نیز تمامى مبلغ خمس، به عنوان قرض به ذمه‌ی شخص، منتقل مى‌شود و او بدهکار خمس به حاکم مى‌گردد.
صرف برات نوعى سند تجاری است(حواله) که به موجب آن کسى به دیگرى دستور مى‌دهد مبلغى معیّن را در وجه یا به حواله کرد شخص ثالث پرداخت کند. بنابر این تعریف، برات کش یا محیل (حواله کننده )کسى است که برات را صادر مى‌کند، برات دار یا محال له ( که حواله بنفع او صادر شده )کسى است که مبلغ در وجه او صادر مى‌شود و برات گیر یا محال علیه عبارت است از گیرنده برات که باید وجه را در داخل یا خارج کشور بپردازد در عرف بازرگانان به چنین حواله‌اى صرف برات گفته مى‌شود. (۱)دانشنامه جهان اسلام، ج۲، ص۵۹۶. (۲)دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۶۴۷۷.
احتیاط، در لغت یعنی حفظ نمودن و در اصطلاح، به معنای اهتمام(تلاش) مکلف است به موافقت قطعی با اوامر شارع(دین) و نگهداری نفس خویش از مخالفت احتمالی با آن‌ها در جایی که به تکلیف واقعی، قطع (یقین)ندارد، چه اماره (دلیل )معتبری بر آن اقامه شده باشد چه نشده باشد(۱) و چه مورد از موارد اجرای اصل عملی(اصل عملی، اصطلاحی است در اصول فقه به معنای قواعدی که در موارد بروز شک در تعیین حکم شرعی ، وظیفه عملی مکلّف را پس از آن که به دلیل دست نیافت روشن می‌کند
کشیدن زبان بر لب، بار اول اشکال ندارد ولی تکرار آن موجب داخل کردن رطوبت خارجی به دهان و در نتیجه بطلان روزه می شود.