استمناء ازگناهان کبیره است ومرتکب گناه کبیره که ازعمل خود توبه نکند بلکه اصرار برآن هم داشته باشد ایمان از قلب او می رود وکسی که مؤمن نباشد قادر به رسیدن به مقام صالحین راندارد.
منظور از دعای ناد علی، شعر "ناد علیا مظهر العجائب* تجده عونا لک فی النّوائب * کلّ غمٍّ و هَمٍّ سَینجَلی *بِوَلایَتِکَ یا علیّ یا علی یا علی" است که در جلد 20 بحار الانوار ص 73 از قول میبدی، یکی از شارحان اهل سنت دیوان امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است که متن روایت چنین است:
و گفته شده است که به پیامبر در روز احد ندا شد:
"ناد علیا مظهر العجائب * تجده عونا لک فی النّوائب
کلّ غمٍّ و هَمٍّ سَینجَلی* بِوَلایَتِکَ یا علیّ یا علی یا علی."
و به همین مقدار اکتفا شده و مطلبی که دلالت داشته باشد که می توان از این شعر به عنوان دعا استفاده کرد، نقل نشده است. از طرفی، با آنکه باید هر دعا را بر همان اساسی خواند که در روایت مرتبط واردشده، اما باید در نظر داشت که برخی دستوراتی که در ارتباط با کیفیت خواندن "ناد علیا" بیان می شود، منشأ روایی نداشته و در کتب معتبر حدیثی چنین دستوراتی مشاهده نمی شود.
به هر حال، خواندن آن به امید ثواب یا "قصد رجاء" اشکال ندارد .
مراجع معظم تقلید فرموده اند: خواندن دعاهایی که اعتبار سندش معلوم نشده، به امید ثواب، نه به قصد ورود اشکال ندارد.[1] < یعنی به امید ثواب خوانده شود، نه به این قصد که از معصوم(ع) وارد شده است.
نکته دیگر آن است که در عبادات، آنچه در مرحله اول اهمیت دارد، استناد آن به یکی از منابع معتبر است، اما در خصوص ادعیه، بر اساس روایات وارده از معصومان، ایرادی ندارد که هر فردی با انشاء خود و به شرط عدم تعارض با آموزه های اسلامی، به مناجات با پروردگاربپردازد[2] اما نمی توان اصلی کلی را مورد پذیرش قرار داد که اگر شخصی با خواندن دعا و یا پرداخت نذری به حاجت خویش رسید، دیگران نیز آن دعا را مانند دعایی مأثور و منقول از امامان (ع) دانسته و آن را به مجموعه دعاها و اعمال موجود اضافه کنند.
[1]. آیت الله صافی
گلپایگانی، معارف دین، ص 260؛ آیت الله فاضل لنکرانی، استفتائات، ج 2، ص 537،
[2] < حر عاملی، محمد بن
الحسن، وسائل الشیعة، ج 7، ص 139، ح 8944، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 هـ ق. " ِ
عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَلِّمْنِی دُعَاءً
فَقَالَ إِنَّ أَفْضَلَ الدُّعَاءِ مَا جَرَى عَلَى لِسَانِک
از نظر اعتقادي پيامبر گرامي ، اشرف مخلوقات بوده و كسي بر آن حضرت شرافت ندارد ولي در مورد اين قسمت از حديث كساء « … فقال عزوجل هم اهل بيت النبوه و معدن الرساله هم فاطمه و ابوها و يعلها . بنوها … » كه در مقام بيان مصاديق اهل بيت در آيه تطهير « انما يريدالله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا » ( احزاب 33) مي باشد يعني حضرت مي خواسته عملاً مصاديق و افراد اهل بيت را به مسلمين معرفي كند كما اينكه بعد از نزول اين آيه هر روز حضرت از كنار منزل فاطمه (س) مي گذشت و با اين آيه بر اهل آن منزل سلام كرد روشن است كه زن در خانواده نقش محوري داشته و كانون خانواده است و ممكن است چنين برداشت شود كه بانوان و همسران پيامبر (ص) اهل بيت هستند . آن طور كه بعضي از اهل سنت تصور مي كنند . لذا حضرت عملاً با اين روش خود به مردم مي فهماند كه اهل بيت او فاطمه و علي و حسن و حسين (ع) هستند با محوريت بانوي بزرگ اسلام حضرت زهرا (س) نه همسران حضرت ، خصوصاً كه طبق سوره كوثر ، حضرت فاطمه زهرا (س) كانون خير كثير است . اوست منشأ ولايت و حامي رسالت و توهم نابودي اسلام پس از رسول خدا ، با وجود اين خير كثير از بين رفت و مسلمين اطمينان و آرامش پيدا كردند.
در روايت آمده است كه حضرت عيسي (ع) در هنگام ظهور حضرت مهدي (عج) از آسمان نازل شده و پشت سر حضرت مهدي نماز مي گذارد ( منتخب الاثر باب 48 ش 5 )
به اين موضوع در جوامع حديثي شيعه و سني اشاره شده است و از افرادي تحت عنوان مبشره يا كساني كه به بهشت بشارت داده شدهاند و يا كساني كه بهشت شوق ديدار آنها را دارد نام برده شده است. در احاديثي از رسول ا… (ص) نقل شده است كه … الجنة تشتاق اليك يا علي و الي عمار و سلمان و ابيذر و المقداد ( بحارالانوار جلد 32 ص 325 ) ان الجنة لتشتاق الي ثلاثة ، علي و عمار و سلمان ( بحارالانوار جلد 32 ص 25 ) اين احاديث و احاديث مشابه آنها ، گر چه در برخي سه نفر و برخي چهار نفر نام برده شدهاند اما حديث مورد اشاره حضرتعالي ، دومي است كه حضورتان معرفي گرديد. همچنين در كتابهاي حديثي اهل سنت علاوه بر افراد ياد شده به برخي افراد ديگر همچون ابي بكر ، عمر ، عثمان اشاره رفته است . در اين زمينه ميتوانيد علاوه بر كتاب شريف بحارالانوار مرحوم مجلسي به كتابهاي حديثي اهل سنت همچون صحيح مسلم و صحيح بخاري مراجعه فرمائيد.
درباره علت نام گذاري اين خطبه به اين نام بين مفسرين نهج البلاغه اختلاف است ولي قول مشهور آن است كه : وقتي شتر خيلي عصباني ميشود چيزي قرمز رنگ از دهانش بيرون ميآيد شبيه ريه شتر و همراه كف ، هيجان شتر كه تمام شد آن را سر جايش بر ميگرداند اين را ميگويند شقشقيه . بواسطه اين كلمه خطبه را شقشقيه ناميدهاند. حضرت در اينجا حالت خود را به حالت هيجان شتر تشبيه كردهاند زيرا حضرت با يادآوري آنچه در زمان خلفاي سه گانه بر سر اسلام آمد و اسلام از مسير اصلي منحرف شد و با يادآوري اين كه اينها زمينه ساز حكومت معاويه بودند به خشم آمده و اين فرمايشات را نسبت به آنها ايراد فرمود . حال به ابن عباس ميفرمايد: آن حالت تمام شد و آن هيجان فرو نشست . شرح نهج البلاغه آيت ا… منتظري جلد دوم ص 71
از جمله اعمالي كه در روايات به آن ها اشاره شده عبارتند از : 1- خوش خلقي 2- خوش رويي 3- صله رحم 4- نيكي به پدر و مادر 5- دست دادن به برادران ايماني 6- بغل گرفتن برادر ديني 7- برآوردن نياز مؤمن 8- نگاه مهربانانه به پدر و مادر 9- صدقه دادن 10- كشته شدن در راه خدا – جهت كسب اطلاعات بيشتر به كتاب شريف اصول كافي ج 3 و 4 مراجعه شود.
زيارت نامه مورد بحث را از دو جهت مورد بررسي قرار مي دهيم : 1- سند يا سلسله روات دعا 2- مضمون و تفسير از جهت سند ، اين دعا از طرق مختلف نقل شده است . الف ) نقل مرحوم مجلسي از كتاب مزار ابن مشهدي از بزرگان شيعي قرن هفت ، سلسله روات آن موثق مي باشند لذا اين دعا را مي توان مسند خواند . ب ) نقل مرحوم طبرسي ( احتجاج ج 2 ص 316 ) در اين كتاب سندي براي دعا ذكر نشده است . ت ) نقل شيخ مفيد ( مزار شيخ ) در اين نقل دعا به صورت مقطوع ( قطعه قطعه ) وارد شده ، با توجه به نقلهاي مختلف اطمينان حاصل مي شود كه دعا از ناحيه معصوم (ع) صادر شده است. اما مضمون حديث : اولاً با توجه به فرهنگ بالاي زنان اهل بيت (ع) و ساير زنان حاضر در كربلا ، برداشتن چادر و يا سرپوش از سر در مقابل نگاه نامحرمان بعيد به نظر مي رسد ثانياً اين عمل مي تواند در ميان چادرهاي بر افراشته شده كه از نگاه اغيار پوشيده است ، انجام گرفته باشد . ثالثاً اطلاق كلمه نساء بر كودكان صغير ( دختركان ) از باب نام گذاري اسم جنس بر افراد يك جنس بي اشكال است ، لذا در صورت اتفاق اين عمل ( برهنه كردن سر ) از طرف دختركان خردسال ، بي اشكال است .
سند دعاي آل ياسين بنابر نقل مرحوم طبرسي صاحب كتاب نفيس احتجاج مستند به امام عصر (عج) مي باشد و بنا بر تعليم ايشان به برخي از صحابه ، كيفيت زيارت آن حضرت در اين دعا آمده است ، اما آن چه كه شما نقل كرديد در دعا به نقل از طبرسي نيامده و به نقل سيد بن طاووس تنها عبارت اللهم صل علي حجتك في ارضك و خليفتك في بلادك وارد شده و ذكري از محمد نيست ، لذا اشكال شما مرتفع مي گردد .
مضمون دعاي ندبه با الفاظي كه نقل شد، در كتاب مفاتيح الجنان مرحوم شيخ عباس قمي وارد شده است اما درباره ي عروج پيامبر (ع) در شب معراج ، كه آيه اول سوره ي اسراء نيز به آن اشاره دارد ، آراء گوناگوني ابراز شده ، برخي بر اين باورند معراج در خواب بوقوع پيوسته ، گروهي ديگر مي گويند معراج در بيداري بوده ولي اين گروه خود به دو دسته تقسيم مي شوند 1) عروج روحاني و جسماني 2) عروج روحاني تمام علماء شيعي بر اين اعتقادند كه سير پيامبر (ص) از مسجد الحرام تا مسجد الاقصي روحاني و جسماني توأمان بوده است در موضوع سير ايشان از مسجد الاقصي به آسمان ، اكثريت عروج روحاني و جسماني را تأييد مي كنند و اقليت به عروج روحاني تصريح مي كنند . بنابر صراحت آيه اول سوره ي اسراء و دلالت آن بر كيفيت سير ، عروج در خواب مردود است . اولاً دلالت اين بخش از دعا بر عروج روحاني ، منافاتي با متن قرآن ندارد ، زيرا تمام علماء بر اين نكته تأكيد مي كنند كه عروج روحاني در تمام اقسام عروج محقق شده است ثانياً تعبير روحه بر پيامبر (ص) كه مركب از روح و جسم است ، به اعتبار آن كه عروج بدون روح ممكن نيست ، صحيح است . در پايان اين بخش شما را به مطالعه تفسير الميزان نوشته علامه طباطبائي ج 13 ص 34 – 5 ذيل آيه اول سوره ي اسراء و ج 19 ص 36- 26 دعوت مي نمائيم.
حديث به معناي نو ، تازه و جديد است و در اصطلاح به كلام و سخن و خبر نيز گفته مي شود . حديث بر چند قسم است . الف) حديث قدسي ، يعني خير و سخني كه پيامبر (ص) از خداوند نقل كرده است . البته اين اخبار غير از وحي است كه توسط جبرئيل از خداوند بر پيامبر (ص) نازل مي شود. ب ) حديث نبوي : خبر ، سخن جديد كه پيامبر (ص) پيرامون يك موضوع و يا حكم بيان نموده اند ، روشن است كه هر پيامبري در عصر خود احكام ، مواعظ و يا حادثه تاريخي را بيان مي كردند كه از آنها تحت عنوان حديث موسي ، عيسي و .. نام برده مي شود . مجموع احاديث موسي (ع) و عيسي (ع) ، مريم و … علاوه بر تورات ( عهد عتيق ) و انجيل ( عهد جديد ) در كتابهاي روائي نيز از طريق پيامبر (ص) و ائمه (ع) نقل گرديده است كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم : حضرت موسي (ع) در يك حديث قدسي به نقل از خداوند مي فرمايد : أي موسي اهل زهد در بهشت جاي مي گيرند و كساني كه از ترس عذاب گريه مي كنند در بالاترين مقام در آخرت هستند و كساني كه از معصيت دوري كنند در قيامت سئوال و تفتيش نمي شوند . (2) حضرت عيسي فرمود : أي بني اسرائيل مأيوس نشويد بر آنچه كه از دنيا از دست داديد كما اينكه اهل دنيا مأيوس نمي شوند بر آنچه كه از دينشان را از دست مي دهند . (3) حضرت مريم مي فرمايد : من براي خداي رحمان روزه ي سكوت نذر كردم پس روزه بگيريد ، زبان هاي خود را از گناه حفظ كنيد و چشمهاي خود را بر گناه ببنديد و نزاع و درگيري پيدا نكنيد و حسد نورزيد. (4) حديث نوح نيز در كتاب اصول كافي ج 8 ص 115 در باب حديث آدم و مستدرك الوسائل ج 8 ص 282 در باب روز قيامت وارد شده است . اسناد برخي احاديث قدسي در كتاب اصول كافي عبارتند : اصول كافي ج 2 – باب اجتناب محارم ص 80 - اصول كافي ج 2 – باب شكر ص 94 - اصول كافي ج 2 – باب مدارا ص 116 اصول كافي ج 2 – باب تواضع ص 121 - اصول كافي ج 2 – باب غضب ص 302 - اصول كافي ج 2 – باب فضل فقراء اصول كافي ج 2 – باب ذم الدنيا – 1- فرهنگ فارسي عميد ص 6-435 - 2- اصول كافي ج دوم باب بكاء ص 474 3- اصول كافي ج دوم ص 165 4- تهذيب الاحكام نوشته شيخ طوسي ج 4 باب سنن الصيام ص 258 5- تهذيب الاحكام نوشته شيخ طوسي ج 4 باب سنن الصيام ص 258