1404-ارد-27
2020 Jan 23
امام رضا علیه السلام :

«پیوند خویشاوندى‌ را برقرار کنید گرچه‌ با جرعه‌ آبى‌ باشد ، و بهترین‌ پیوندخویشاوندى‌ ، خوددارى‌ از آزار خویشاوندان‌ است‌» (تحف‌ العقول‌ ، ص‌ ۴۶۹)

25-May-17
1404-اردیبهشت-27

پرسش و پاسخ

علوم حدیثی

حديث مورد اشاره در كتاب هاي ذيل وارد شده : عواللي اللئالي نوشته ابن ابي الجهور ج 1 ص 55 ، شرح اصول كافي ملا صالح مازندراني ج 1 ص 92 – الغدير علامه اميني ج 11 ص 383 – الفصول المهمة في الاصول ، شيخ حر عاملي ج 1 – مستدرك سفينة البحار ، علي نمازي ج 9 – كشف الخلفاء ، العجلوني ج 2 – احقاق الحق ج 1 ص 431 شرح نهج البلاغه ، ابن ابي الحديد ج 5 ص 163 در ميان كتاب هاي حديثي اهل سنت ، تنها در كتاب تذكرة الموضوعات نوشته محمد طاهر بن الهندي الفتني ص 11 وارد شده است . اما از جهت سند حديث : مرحوم ملا صالح مازندراني در شرح خود بر اصول كافي تنها به ذكر حديث اشاره و مي گويد : اين حديث منسوب به امام موسي كاظم (ع) مي باشد و ايشان از طريق پيامبر (ص) ، حديث را از خداوند نقل مي كند . از كلمه منسوب متوجه مي شويم كه وي براي حديث ، سند درستي پيدا نكرده است . مرحوم اميني درالغدير مي گويد : اين حديث بين مردم مشهور است و از گفته وي نيز بدست مي آيد براي حديث سند درستي نيافته است . از ميان علماي اهل سنت محمد طاهر بن الهندي صاحب تذكرة الموضوعات از ابن تيمية نقل مي كند كه اين عبارت حديث نيست و از سند نيز برخوردار نمي باشد . نه صحيحاً و نه ضعيفاً و در واقع از احاديث جعلي مي باشد . زركشي ، سيوطي ، حافظ ابن حجر عسقلاني نيز اين گفته ابن تيميه را تأييد كرده اند. قابل توجه است كه اين حديث در هيچ يك از كتب و منابع اصلي ( كتب اربعه ) حديثي شيعه نيز وارد نشده است .

مرحوم محدث نوري صاحب كتاب نجم الثاقب براي حضرت ولي عصر (عج) يكصد و هشتاد و دو اسم ذكر مي كند ، ليكن معروفترين آنها عبارتند از : 1) بقية الله ، علت نام گذاري آن حضرت به اين نام بخاطر آن است كه چون ايشان ظهور كنند ، پشت به كعبه در حالي كه 313 نفر از يارانش او را احاطه كرده اند ، اين آيه شريفه را تلاوت مي كنند : بقية الله خيرلكم ان كنتم مؤمنين آن گاه مي فرمايد : بقية الله منم 2) حجة ، در اصل بمعناي غلبه بواسطه دليل و برهان است و خداوند بواسطه حضرت ولي عصر (عج) بر خلق اقامه حجت مي كند . 3) خلف صالح ، آن حضرت به اين اسم ناميده شده زيرا وي جانشين تمام انبياء و اوصياء گذشته بوده و نيز صاحب تمام اوصاف ، حالات و خصايص و علوم مي باشد . 4) قائم ، يعني بر پا شونده در فرمان حق تعالي ، چه آن حضرت پيوسته در شب و روز مهياي فرمان الهي است . 5) م- ح – م – د ، اسم و نام اصلي آن حضرت است كه همنام پيامبر (ص) مي باشد و بنابر برخي روايات ، شيعيان از نام بردن آن حضرت به اين اسم در عصر غيبت منع شده اند 6) مهدي ، مشهورترين اسم آن حضرت است و معناي آن هدايت يافته مي باشد 7) منتظر ، يعني انتظار برده شده ، به اين اسم ناميده شده زيرا مردم منتظر مقدم وي هستند 8) شريد ، يعني رانده شده ، زيرا بخاطر حق ناشناسي مردم ، وي از آنها رانده شده است 9) غريم ، از القاب خاصه آن حضرت است و ظاهراً به معناي طلبكار است زيرا مردم شيعه مالي را به نزد او يا وكلايش به عنوان وجوهات شرعي مي فرستادند

در رواياتي كه در تفسير خلقت آدم و حوا وارد شده در رابطه با خلقت انسان اوليه مطالبي است. ازقبيل اينكه حوا از باقي مانده گل آدم آفريده شده يا از پشت مرد آفريده شده. اينها بياناتي است كه مي تواند اشاره باشد بر مسئوليت بيشتر مردان در زندگي دنيوي. ولي از جهت انساني و تكليف و رسيدن به كمال ، از نظر ديني هيچ تفاوتي بين مرد و زن وجود ندارد. قطعاً مرد داراي مسئوليت هاي دشوارتري در زندگي است، مثل: وجوب حكم جهاد براي آنها، مداراي كمتر در احكام جزائي،به عهده گرفتن مخارج زندگي و … بنابراين مرد از لحاظ حقوقي مسئوليت هاي دشوارتري به عهده دارد اما از جهت كسب مراحل مختلف انساني هيچ تفاوتي بين آن دو نيست گرچه مشاهده مي كنيم چه در تاريخ مذهبي يا اجتماعي كه زن هايي بودند كه از بسياري از مردان سبقت گرفته اند و كمالات علمي و معنوي كسب كرده اند.

يكي از شاخه هاي علوم اسلامي ، علم رجال يا دانشي است كه به ما ضعف و قوت و سلامت افراد روايت كننده را ياد مي دهد، دانشمندان علوم اسلامي خصوصاً كساني كه به اجتهاد در احكام شرعي مي پردازند ، براي اينكه در فتاوي خود صائب باشند، محتاج به شناختِ راويان اخبار و احاديث مي باشند و بعد از آگاهي از سلسله روات، دقت در فهم ِ مدلول احاديث مي كنند .

بنابر برخي از احاديث، خداوند يكصد و بيست و چهار هزار پيامبر براي راهنمايي بشر فرستاد و انسان در طي دوران كمال خود در طول هزاران سال، با توجه به نيازهاي معنوي او ، نياز مبرم به ارسال رسول و يا ا نزال كتاب از طريق وحي بودند و خداوند تبارك و تعالي با علم به اين موضوع پيامبراني را با برنامه هاي خاص و دستورات و شريعت مطابق همان عصر فرستاد، گرچه همه اديان به توحيد و سعادت بشر دعوت مي كردند، ليكن با توجه به اختلاف دوره هاي كمال بشر و نياز زمانه، دين خاصي آمد تا اين مراحل به كاملترين خود يعني، عصر پيامبر اسلام (ص) رسيد. در اين دوره تاريخي، خداوند جامعترين دين كه حاوي قوانين مترقي و تعالي بخش بود توسط پيامبر (ص) به مردم معرفي كرد . اسلام ، دين خاتم است كما اينكه پيامبر (ص) خاتم انبياء و قرآن آخرين كتاب آسماني مي باشد و تمام آنچه كه بشر نياز به دستورات اخلاقي، تربيتي اجتماعي و معنوي دارد در اين دين جمع شده است

در مورد ايران در منابع ديني بيشتر از كشور فارس استفاده شده است همانطور كه هم اكنون نيز از آن به عنوان پارس، پرس تعبير مي شود. در روايت از اهل فارس و بعضي از شهرها مثل قم، اصفهان سخن گفته شده خصوصاً در حادثه انقلاب حضرت مهدي (عج) كه ايرانيان نقش مهمي در حمايت آن حضرت ايفاء مي كنند.

قال الباقر (ع): الكمال كل الكمال التفقه في الدين و الصبر علي النائبه و تقدير المعيشه . كمال كامل، فهم در دين و صبر بر ناگواري و اندازه گيري خرج زندگي است .

قال الباقر (ع): الكمال كل الكمال التفقه في الدين و الصبر علي النائبه و تقدير المعيشه . كمال كامل، فهم در دين و صبر بر ناگواري و اندازه گيري خرج زندگي است .

علم الحديث يا فقه الحديث و نيز علم الرجال از علوم اسلامي أي هستند كه به صاحبان علم و دانش، قدرت شناخت متن و سند حديث صحيح از سقيم را مي دهد، علم الرجال، دانشي است، كه فقيه و دانشمند علوم اسلامي توسط آن نسبت به راويان يا نقل كنندگان يك حديث (پيامبر (ص) يا امام (ع) ) آشنائي پيدا مي كند به اين معنا كه آيا فلان راوي، راستگو بوده يا دروغگو، شيعه بوده يا سني، غلوكننده بوده يا مومن واقعي و بدين ترتيب هر حديثي كه مي خواهد مورد استناد واقع شود بعد از ارزيابي از صحت و سقم آن، آنگاه به آن ترتيب اثرداده ميشود، بعد از اين مرحله، نوبت به دلالت حديث مي رسد كه آيا فلان حديث كه از صحت سند برخوردار است، آيا از حيث مفهوم يا ظاهر كلام به معناي خاصي دلالت دارد يا خير و آيا حديث موردنظر در شرايط تقيه از امام معصوم (ع) صادر شده يا خير ، كه در صورت تقيه نمي توان به ظاهر حديث استناد كرد و برخي از مباحث ذي قيمت ديگري كه براي آگاهي از آنها بايد به كتابهاي اين علم مراجعه نمود. در نتيجه، شناخت احاديث يك علم تخصصي است كه از عهده افراد عادي بيرون است، ليكن مردم در علم فقه كه تقليد مطرح است، با اعتماد به مرجع، به فتاوي وي كه برگرفته از روايات است، عمل مي كنند. و در علم اخلاق و اعتقادات نيز اگر تخصص لازم را ندارند بايد به اهل فن و حديث شناسان مبرز رجوع كنند. در پايان ذكر اين نكته خالي از فايده نيست كه مرحوم علامه طباطبائي (ره) بر اين باورند كه اساس در علم فقه، تعبد به متن روايات صحيح السند است ولوآنكه با احكام عقلي ظاهراً در تضاد باشد، ولي در اخلاق و مباحث اعتقادي كه بر پايه احكام عقل ناب استوار است، اگر در مواردي با احكام عقل در تضاد باشد، احكام عقل بر رواياتي كه ظاهراً با هم متضادند، مقدم است.

مفهوم علائم ظهور چندان روشن نيست ممكن است بعضي از آن علامت ها جنبه نمادين داشته باشند و اگر صريحاً از آن ها اسم برده مي شد براي مردم قابل درك نبود ولي بعضي از زمينه ها مثل گسترش ظلم، استعداد علمي بشر و گسترش آن، تسلط غربيان بر كشورهاي اسلامي، ممكن است از آن موارد دانست.

شبيه سازي يا کلوناسيون دانش جديد است که با پيشرفت هاي علمي در سه دهه اخير ودستيابي به دانش زيست، فناوري اين امکان براي بشر فراهم شده که با دستکاري درساختار مولکولي موجودات زنده، از قبيل گياهان وجانوران، فرآورده هايي را با خواص وکيفيات جديد ومورد دلخواه توليد وشيوه هاي نويني را براي درمان يا پيشگيري از بسياري از بيماريهاي صعب العلاج ابلاغ نمايد . بااستفاده از اين دانش مي توان گياهان مقاوم در برابر آفتها يا گياهاني با خواص دارويي توليد کرد وميزان ثمر دهي گياهان را افزايش داد. همچنين مي توان حيواناتي با گوشت دارويي توليد کرد وميزان ثمر دهي گياهان را افزايش داد. همچنين مي توان حيواناتي با گوشت، پشم وشير بيشتر ومغذّي تر يا حاوي پروتئينهاي سودمند داروئي توليد کرد ونيز از نظر علمي اين امکان فراهم شده است که با استفاده از سلولهاي بنيادين حيوانات وانسان، برخي از بيماريها را درمان کرد يا بافتها واندامهايي براي پيوند به انسان توليد کرد، يابا وارد ساختن ژنهاي جديد به بدن انسان ، برخي از بيماريها وراثتي وغير وراثتي ، نظير سرطانها وديابت را درمان ويا از بروز آنها پيشگيري نمود، کار بردهاي اين فناوري آنقدر متنوع وگسترده است که همه روزه ابداعات جديدتري از اين نوع در کشور هاي مختلف صورت مي گيرد. فقيهان با توجه به جديد بودن اين موضوع با تمسک جستن به قواعد فقهي ومنابع حديثي به روش اجتهادي حکم اينگونه مسائل را بدست می آورند البته مقصود از رجوع به منابع حديثي اين معنا نيست که شبيه سازي (انسان وحيوان) در روايات وارد شده است بلکه منظور اين است که عمومات اصالة الجواز واصالة الاباجه و اصل عدم المانع به فقيهان اين اجازه را مي دهد که حکم به جواز وصحت اين عمل کنند.

زيارت امام حسين (ع) از جمله زيارت عاشورا دراحاديث بسيار تاکيد شده است به گونه اي که بعضي از علما وجوب زيارت را براي يک بار در عمر ، بعيد ندانسته اند وزيارت نامه هاي آن حضرت از نزديک ودور بسيار است که از جمله آنها عبارتند : زيارت اربعين، زيارت شبهاي جمعه ، زيارت عاشورا ، زيارت امام حسين(ع) شب وروز عرفه. زيارت عاشورا : رواياتي در فضيلت زيارت اما م حسين شب وروز عاشورا وارد شده براي کساني که بتوانند کنار قبر آن حضرت بروند، که در کربلا باشند ونيز دستوري از امام باقر(ع) رسيده براي کساني که در شهرها وآباديها ديگر باشندونتوانند به کنار قبر آن حضرت بروند بيابان ويا بر بلندترين بام منزل خود روند اين دعا با السلام عليک يا اباعبدالله شروع وبه حال سجده اللهم لک الحمد الشاکرين ... خاتمه مي يابد.اين زيارت از طريق امام باقر(ع) نقل شده است ومشتمل بر لعنتهاي بسيار بر دشمنان اهل سنت مي باشند که جمعي از آنها نامشان تصريح شده است ، عده اي از علما به شرح آن پرداخته اند. از جمله آنها عبارتند : شفاءالصدور في زيارة العاشورا، کامل الزيارات، مصباح المتجهد مصباج الزائر، البلد الأمين، مستدرک الوسائل. نکته قابل توجه آن است که در برخي از نسخنهاي قديمي زيارت عاشورا بخشهائي از لعن ونفرين برافراد نياميده وتنها لعن بر عبيدالله ، يزيد وگروه قاتلين وگروهي که کمک به شهادت رسانيدن حضرت امام حسين (ع) کرده اند، وارد شده است.

تجارت يامعامله، مثل هرموضوع ديگرمشمول تكاليف شرعي است. برخي از تكاليف،واجب،برخي مستّحب وبرخي مكروه است. به جهت إشراف واطلاع برهريك ازمطالب فوق به طور اجمال وخلاصه به آن ها اشاره مي شود: 1. پيامبر(ص):بركت ده بخش است،نُه دهم آن درتجارت ومابقي در دام(گوسفند)است.(1) 2. علي(ع):به دنبال تجارت باشيد،درآن،براي شما بي نيازي است. (2) 3. امام صادق(ع)تجارت باعث فزوني عقل مي شود. (3) 4.امام صادق(ع)ترك تجارت موجب نقصان عقل مي شود. (4) 5. امام ابوالحسن موسي الكاظم(ع):كسي كه درجهت طلب روزي حلال كوشش مي كند،مثل مجاهددرراه خداست. (5) 6. امام باقر(ع):كسي كه به دنبال دنيا به جهت بي نيازي ورفاه خانواده خود است،روزقيامت خداوند رابا چهرة نوراني ومثل ماه ملاقات خواهد كرد. (6) 7. امام علي(ع):خداوند،بازرگان وكاسب امين رادوست دارد. (7) 8. امام صادق(ع):دنيا،كمك كننده خوبي براي آخرت است. (8) 9. پيامبر اكرم(ص):روح الأمين درروح من دميد(گفت)...كسي به رضاي خدا دست نمي يابد مگربواسطه طاعت او. (9) 10. امام صادق(ع):خداوندباب رزق رابربنده اي نمي بندد،مگرآن كه براي اوبهترازآن راباز كند. (10) استجاب بازكردن محل كسب براي طلب روزي 1.امام صادق(ع):زماني كه درب مغازة راباز وبساط خود راپهن كني ،روزي توفراهم خواهد شد. (11) 2. آن هنگام كه درب مغازة راگشودي وبساط خودرا پهن كردي وترازو راقرار دادي... روزي خواهد آمد. (12) كراهت تنبلي دركسب امور(دنيوي واُخروي) 1. امام باقر(ع):من ازكسي كه درطلب دنياوهوائج دنيوي تنبلي مي كند،بدم مي آيد،كسي كه درطلب دنياي خودتنبل باشد درامرآخرت خودنيز تنبل است. (13) 2.امام علي(ع):...آن هنگام كه بين تنبلي وناتواني جمع شود،فقر متولد. تلاش براي كسب روزي حلال 1.امام صادق(ع)تلاش گربركسب بفقه خانواده مثل مجاهددرراه خدا است. (14) 2.امام سجاد(ع):ازنشانه هاي خوشبختي مردآن است كه بدنبال رزق خانواده اش است. (15) 3. پيامبراكرم(ص):ملعون است،ملعون است،كسي كه حق خانواده راناديده بگيرد. موقعيت كسب حرام در كلام اهل بيت(ع)(16) 1. پيامبراكرم(ص):از دوچيزهولناك براُمت خود مي ترسم:كسب هاي حرام وربا. (17) 2. امام صادق(ع):كسي كه مال مؤمني رابه حرام مي خورد،دوست وياور من نيست. (18) 3.امام صادق(ع):كسب حرام درذريّه(نسل ها)تأثير مي گذارد. (19) 4. امام كاظم(ع):... مال حرام افزوده نمي شود واگرافزوده شود بركت ندارد واگرانفاق شود،اجر داده نمي شود واگر به ارث گذاشته شود،موجب عذاب مي گردد. (20) 5. امام صادق(ع):بدترين كسب،كسب ربا است. (21) 6. امام باقر(ع):خداوند رباراحرام كردتامعروف(قرض الحسنه،صدقه) ازبين نرود. (22) پي نوشت: 1. خصال،‌شيخ صدوق، ج 2 ص 59. 2. همان،ص 161. 3. فروغ كافي،ج 1 ص 370. 4. تهذيب،‌ج 2 ص 119. 5-فروغ كافي،ج1 ص 353 6. همان ،ص 349. 7. من لايحضره الفقيه،ج 2ص52. 8. فروغ كافي،ج1 ص 348. 9.اصول كافي،ج1 ،ص 350. 10. من لابحضر الفقيه، ج2 ،ص54. 11. فروغ كافي، ج 1 ،ص350 12.همان،ص 417. 13.همان،ص 351. 14.همان،ص 352. 15. همان. 16. من لايحضرالفقيه،ج 2 ،ص 55. 17.فروغ كافي،ج 1ص362. 18. همان، ص 421. 19. همان. 20. همان،ص 363. 21. همان،ص 370. 22. من لايحضرالفقيه،ج 2 ص 189.

از نظر سند ابتداء صدوق در كتاب امالي خود در مجلس 94 با سند نقل كرده است وپس از او هم اربلي در كشف الغمه، طبري در بشارة المصطفي، علامه مجلسي در جلد 39 بحار الانوار و همچنين ديگران اين روايت را نقل كرده اند . و از نظر دلالت ومفهوم آن نيز چون فلسفه آفرينش انسان رسيدن به سعادت و كمال است و براي رسيدن به اين كمال نمونه­ها و الگوه­هايي معرفي مي شوند كه خود به اين كمال مطلوب رسيده اند و چون حضرت علي(ع) از مصاديق اين كمال و معصوم بوده اند با اين وصف اگر مردم از اين الگو پيروي كنند به آن كمال و سعادت خواهند رسيد و با وجود چنين كمالي چرا بايد جهنمي باشد.