نسیم دانش شماره 5
آیین دوستی و دوست یابی
نیاز به دوستی با دیگران
انسان همواره دوست دارد در میان و در کنار دوستان و آشنایان خود زندگی کند، از این رو متخصصان علوم رفتاری نیز بیان داشتهاند که چنانچه فردی برای مدتی طولانی، تنها و به دور از مردم نگاه داشته شود، حتی اگر تمام نیازمندیهای زندگی برایش فراهم باشد، پس از مدتی دچار اختلال روانی و رفتاری می شود.
همزیستی مسالمت آمیز با دیگران، از اولویتهای زندگی اجتماعی است، به طوری که ارتباط معنوی و درونی افراد جامعه موجب می شود که در شادی دیگران شاد و در غم و اندوه دیگران متأثر باشیم و در صدد کمک به هم برآییم.
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کر محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
دوستان انسان میتوانند مایه سربلندی و نیز ارتقاي سطح بهداشت روانی و اجتماعی ما را فراهم نمایند و هم میتوانند مایه سرافکندگی و گمراهی انسان شوند و سلامت زندگی را به خطر اندازند. پس شکی نیست که یکی از مشخصههای شخصیت سالم، داشتن دوستان سالم و مفید است.
انسان نیازهایی دارد (نیازهای مادی و معنوی) که از جمله برای ارضای نیاز محبت کردن و مورد محبت قرار گرفتن، احتیاج به دوستی با افرادی دارد که با خصوصیات وی سازگار باشند تا بتوانند در ارضای نیازهایش به وی مدد برسانند و تا زمانی که این نیازها تأمین نشود، زمینه رشد و پویایی و رسیدن به سطوح بالا و کمال برای فرد مقدور نخواهد بود.
نقش دوست در سرنوشت انسان امور مختلفی بدون شک سازنده شخصیت انسان بعد از اراده و خواست و تصمیم است که از اهم آنها همنشینی و معاشرت است، چرا که انسان خواه و ناخواه تأثیرپذیر است و بخش مهمی از افکار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش می گیرد. این حقیقت از نظر علمی و هم از طریق تجربه و مشاهدات عینی به ثبوت رسیده است.
این تأثیر پذیری از نظر منطق اسلام تا آن حد است که از حضرت سلیمان (ع) چنین نقل شده است: «درباره کسی قضاوت نکنید تا به دوستانش نظر بیفکنید، چرا که انسان به وسیله دوستان و یاران و رفقایش شناخته می شود.»
امام علی (ع) در کلام گویای خود در خصوص اهمیت تأثیر پذیری از دوست میفرماید:
«هر گاه وضع کسی بر شما مشتبه شد و دین او را نشناختید، به دوستانش نظر کنید، اگر اهل دین و آیین خدا باشند او نیز پیرو آیین خداست و اگر بر آیین خدا نباشند، او نیز بهره ای از آیین حق ندارد.»
به راستی نقش دوست در خوشبختی و بدبختی یک انسان از هر عاملی مهمتر است، گاه دوست، انسان را تا سر حد فنا و نیستی و گاه به اوج افتخار میرساند.
در آیات قرآن به خوبی نشان میدهد که انسان چگونه ممکن است تا مرز سعادت پیش برود، اما یک وسوسه شیطانی از ناحیه یک دوست بد او را به قهقرا بازگرداند و سرنوشتی مرگبار برای او فراهم سازد که از حسرت آن، روز قیامت هر دو دست را به دندان بگزد و فریاد: «یا ویلتی» از او بلند شود.
یا وَیلَتی لَیتَنی کم اُتَّخِذ فَلاناً خلیلاً ( فرقان/28) وای بر من ای کاش که فلانی را دوست خود نمیگرفتم.
پیامبر گرامی (ص) فرمود: چهار چیز است که قلب انسان را می میراند: 1- تکرار گناه 2- همنشینی با مردگان. کسی پرسید: ای رسول خدا (ص) مردگان کیانند؟ فرمود: ثروتمندانی که مست ثروتاند.
بسیاری از دوستان و افرادی که با هم سر و کار دارند، نسبت به یکدیگر ظلم و ستم میکنند، مگر آنها که ایمان آورده اند و عملی صالح دارند و اما عده آنها کم است.
آری، آنهایی که در معاشرت و دوستی حق دیگران را به طور کامل رعایت کنند و کمترین تعدی بر دوستان خود روا ندارند، کم هستند. تنها کسانی میتوانند حق دوستان و آشنایان را به طور کامل و عادلانه ادا کنند که از سرمایه ایمان و عمل صالح بهره کافی داشته باشند.
آزمون یک انسان، آزمونی است برای دوستان و اطرافیان او، آزمونی که برای یک انسان پیش میآید در عین حال آزمونی است برای دوستان و آشنایان او، تا میزان صداقت و دوستی آنها محک زده شود که تا چه حد وفا دارند.
حضرت ایوب پیامبر(ع) هنگامی که اموال و ثروت و سلامتی خود را از دست داد، دوستانش نیز خسته و پراکنده شدند و دوستان و دشمنان زبان به شماتت و ملامت گشودند و دیدیم که رنج ایوب از زبان آنها بیش از هر رنج دیگر بود، چرا که طبق مثل معروف، زخمهای نیزه و شمشیر التیام مییابد، ولی زخمی که زبان بر دل میزند، التیام پذیر نیست.
دوستان خدا کسانی نیستند که تنها در هنگام روی آوردن نعمت به یاد او باشند، دوستان واقعی کسانی هستند که در «سراء» و «ضراء» (بلا و نعمت)، در بیماری و عافیت، فقر و غنا، به یاد او باشند و دگرگونیهای زندگی مادی، ایمان و افکار آنها را دگرگون نسازد.
آثار دوستی برای خدا و غیر خدا
قرآن کریم پس از پرده برداشتنِ حالت دوستانی که در مسیر گناه و فساد و یا زرق و برق دنیا، دست مودت و دوستی به هم میدهند، همه دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزکاران.
روز رستاخیر، روز از هم گسستن پیوندهای دوستی است، مگر پیوندهایی که برای خدا و به نام خدا برقرار شده است. تبدیل شدن این گونه دوستیها به عداوت در آن روز طبیعی است، چرا که هر کدام از آنها دیگری را عامل بدبختی و بیچارگی خود میشمرد.
هر یک از آنها به دیگری اینگونه مطالب را میگوید: «تو بودی که این راه را به من نشان دادی و مرا به سوی آن دعوت کردی، تو بودی که دنیا را در نظر من زینت دادی و مرا به آن تشویق نمودی، آری، تو بودی که مرا غرق غفلت و غرور ساختی و از سرنوشتم بیخبر کردی.»
تنها پرهیزکارانند که پیوند دوستی آنها جاودانی است، چرا که رفتار آنها بر محور ارزشهای جاودانی دور میزند و نتایج پر بارش در قیامت آشکارتر می شود و به آن استحکام بیشتری می بخشد.
طبیعی است که دوستان در امور زندگی کمک یکدیگرند. اگر دوستی بر اساس شر و فساد باشد، شریک در جرم یکدیگرند و اگر بر اساس خیر و صلاح باشد، شریک در پاداش یکدیگر میباشند. بنابراین جای تعجب نیست که دوستی از نوع اول (دوستی که در مسیر گناه و فساد و یا زرق و برق دنیا باشد) در آنجا تبدیل به دشمنی گردد و از قسم دوم (بر محور ارزش های الهی) به دوستی محکمتر ی تبدیل میشود.
امام صادق(ع) میفرماید: بدانید هر دوستی که در دنیا برای خاطر خدا نباشد، در قیامت تبدیل به عداوت و دشمنی میشود.
پیامبر فرمود: «دوستی مؤمن نسبت به مؤمن برای خدا از مهمترین شعبههای ایمان است.»
در حدیث دیگری آمده است که خداوند به موسی وحی فرستاد: «آیا هرگز عملی برای مؤمن انجام دادهای» عرض کرد: «آری، برای تو نماز خواندم، روزه گرفتهام، انفاق کرده و به یاد تو بودهام.» فرمود: « اما نماز برای تو نشانه حق است و روزه سپر آتش و انفاق سایهای در محشر و ذکر نور است. کدام عمل را برای من به جا آورده ای؟ »موسی (ع) عرض کرد: « خداوندا خودت مرا در این مورد راهنمایی فرما.»
فرمود: «آیا هرگز به خاطر من کسی را دوست داشته ای؟ و به خاطر من کسی را دشمن داشته ای؟ » اینجا بود که موسی(ع) دانست برترین اعمال، حب فیالله و بغض فیالله است (دوستی برای خدا و دشمنی برای خدا).
در حدیثی از امام صادق میخوانیم که فرمود: هیچ کس ایمانش به خدا خالص نمیشود، مگر آن زمانی که خداوند در نظرش محبوبتر از جانش و پدر و مادر و فرزند و خانواده و مالش و همه مردم باشد.
معنا و مفهوم دوستی
پژوهشگران با مطالعات زیاد، دو مؤلفه اصلی را برای تعریف و تبیین معنا و مفهوم دوستی ارائه دادهاند:
1- ویژگیهای عمومی مورد انتظار از دوستان: دوستان باید افرادی صادق، سالم و رو راست باشند، به ما ابراز محبت و توجه کنند، رازها و مسائل خود را با ما در میان بگذارند و زمانی که به کمک آنها نیازمندیم، به ما کمک کنند، قابل اعتماد باشند، رفتار محترمانه از خود نشان دهند، به ما بها دهند و آماده حل اختلافات احتمالی ما باشند.
2- قواعدی که انتظار داریم شاهد آن باشیم، مثل فاش کردن اسرار دیگران، عدم انتقاد در حضور دیگران، تلاش کردن، حمایت هیجانی، اعتماد و اطمینان و ... قواعدی است که دوستیهای دارای کیفیت بالا را از دوستیهای دارای صمیمیت کمتر مشخص میکند.
معنا و مفهوم دوستی با سبک و شیوه زندگی ما ارتباط دارد و در واقع کلیدیترین فرآیند در حفظ استمرار و بقاي حیات اجتماعی، پرداختن به دوستیها و برقراری روابط دوستانه است. در سایه دوستی و روابط دوستانه است که چرخه زندگی رونق گرفته و معنا و مفهوم پیدا میکند.
کارکردهای دوستی و برقراری روابط دوستانه با دیگران
1- دوستی با دیگران به ما کمک میکنند تا موقعیت خود را در برابر دیگران درک کنیم، وجود دیگران از این حیث برای انسان ارزشمند است که موجب تحکیم توانایی آدمی برای مقابله با ناسازگاریها و ناهمواریهای زمان و جامعه خود میشود.
2- دوستی سالم مجالی برای انسان است که اطلاعات مورد نیاز را برای زندگی به دست آورد و با گفتگو و همنشینی با دوستان، چیزهای جدیدی یاد بگیرد و افق دید خود را وسیعتر نماید.
قواعد شش گانه ی راههای جلب دوستی دیگران
*اولین قاعده برای جلب دوستی این است که به سایر افراد علاقهمند شوید. تا زمانی که این احساس در شما ایجاد نشود که به فرد مورد نظر علاقه دارید، به هیچ عنوان نمیتوان به استمرار و دوام اینگونه روابط و دوستیها امیدوار بود. (به دیگران محبت کنید و سعی داشته باشید به آنها علاقهمند شوید)
* دومین قاعده برای جلب دوستی این است که همیشه تبسم و لبخند در روابط خود داشته باشید.
* سومین قاعده برای جلب دوستی، ذکر نام طرف مقابل ا ست که در گفتگوها آن را تکرار کنید و سعی کنید نامش را هرگز فراوش نکنید (ذکر نام کوچک بیانگر صمیمیت بیشتر طرفین است).
* چهارمین قاعده برای جلب دوستی: شنوندهی خوبی باشید و کلام او را قطع نکنید. با دقت به حرفهایش گوش فرا دهید و صبر کنید تا سخنانش تمام شود و بعد حرف خود را بگویید و به عبارت دیگر، دوست خوب کسی است که علاوه بر دیگر صفات پسندیده، شنونده خوبی هم باشد.
*پنجمین قاعده برای جلب دوستی با دوستان و اطرافیان: در مورد موضوعی که آنها بیشتر دوست دارند، صحبت شود، چون بدین وسیله برای ایده، افکار و نظر آنها احترام قائل شدید و در تقویب و تحکیم روابط نقش به سزایی دارید.
* ششمین قاعده برای جلب دوستی: اگر میخواهید که دیگران شما را دوست بدار و ارتباط و دوستی با شما علاقهمند شوند، باید کاری کنید که دوستانتان خودشان را مهم احساس کنند و این کار را هم صمیمانه و با اخلاص انجام دهید.
حد و مرز دوستی
امام علی (ع) میفرماید: دوست را در حد اعتدال (متوسط) دوست بدار، ممکن است روزی دشمن تو گردد و دشمنت را در حد متوسط دشمن بدار، زیرا ممکن است روزی دوستت شود. (نهج البلاغه /حکمت 268).
با توجه به فرمایش امام علی (ع)، دوستیها نباید در حد افراط و تفریط باشد، باید با دوستان خود همیشه به توازن رفتار نمود تا در دوستیها دچار تزلزل نشویم.
نباید به دوست آن قدر وابسته شویم و به او دل ببندیم که جدا شدن بر ایمان مانند جان کندن باشد و از طرفی دیگر، نباید چنان با دوستان خود نامهربان و برخوردی ناپسند و خونسرد داشته باشیم که دوست ما از این برخورد احساس کند که از رفاقت با ما ناراضی و ناخوشایند است.
صفات و خصوصیات یک دوست خوب چیست؟
به طور قطع ، دوستان معرف شخصیت و ملاک شناسایی انسانها هستند.
تو اول بگو با کیان دوستی پس آنگه بگویم که تو کیستی
حضرت رسول اکرم (ص) در این ارتباط میفرمایند: «انسان بر طبق دین و مرام دوستش حرکت میکند و شناخته میشود. پس مواظب باشید که با چه کسانی دوست میشوید.»
دوستی با کسانی سزاوار است که دارای شرایطی خاص و منشأ فواید دنیوی و اخروی برای انسانها باشند. امید است با توجه و عنایتی که به خصوصیات و صفات دوستان خوب و بد می شود، زمینهی دوستیابی مناسب فراهم گردد.
1- دوست خوب کسی است که خیرخواه باشد.
یکی از معیارها و نشانههای دوست خوب، خیرخواه بودن اوست، یعنی دوستی که همواره کمال و پیشرفت دوست خود را میخواهد و عواملی را که موجب تکامل و رشد انسان میگردد، به او گوشزد میکند. دوستی باید بر مبنای صداقت و به دور از تعارف و ظاهرسازی صورت بگیرد و خواستار سعادت و پیشرفت خود و دوستش باشد. انسان باید همواره مثل آیینه، زیباییها، زشتیها، کمالات و عیبهای دوستش را منعکس سازد. انسان عاقل و دوست خوب کسی است که بی آن که دوست خود را تحقیر کند، عیبهایش را به او نشان دهد تا او آنها را از چهره بزداید. او باید این کار را فقط به عنوان یک وظیفه و حقوق دوستی انجام دهد و از هر گونه عیبجویی به دور باشد، دوستی که چنین رفتار کند، ویژگی خیرخواه بودن را دارد.
حضرت علی(ع) می فرمایند:«کسی را برای دوستی انتخاب کن که تو را از بدیها و کارهای نامناسب باز دارد، زیرا چنین دوستانی به تو یاری رسانده و سبب پیشرفت تو میگردند.»
2- دوست خوب کسی است که خوشخلق و با ادب باشد.
سومین ملاک برای تعیین و تشخیص دوست خوب، داشتن خلق نیکو، خوش و روش پسندیده است. یعنی رفتار و برخوردی که افراد عاقل و آگاه آن را میپسندند و مورد تحسین قرار میدهند. این صفات بسیار با ارزش هستند و دارنده آن در میان مردم محبوب و محترم می باشد. ادب هر شخصی نشان دهنده کمال و شخصیت اوست. مردم همیشه از انسان بی ادب گریزان هستند و به سوی انسانهای مؤدب و با شخصیت گرایش پیدا می کنند.
حضرت علی (ع) میفرمایند: ادب بهترین خصلت و نشانه کمال انسان است و حسن ادب، سبب تزکیه اخلاق است. (غررالحکم)
خوش خلقی و ادب آن چنان ارزشمند است که از نشانه های ایمان و عقل و خرد به شمار میرود.
امام جعفر صادق (ع): کاملترین شخص در ایمان کسی است که خلقش نیکوتر باشد. (کتاب چهل حدیث امام خمینی(رض)، حدیث 29)
رسول خدا (ص): بیشترین چیزی که امت من را داخل بهشت می نماید، پرهیزکاری از خوف خدا و نیکویی خُلق است. (کتاب چهل حدیث امام خمینی(رض)، حدیث 29)
کسانی که ادب را رعایت نمیکنند و فحاشی می کنند، حقوق مردم را نادیده می گیرند و حیثیت و آبروی آنان را لکه دار می سازند، مستحق دوستی نیستند و لازم است از چنين افرادی دور باشیم.
3- دوست خوب کسی است که به عهد خود وفا کند.
پیامبر اکرم (ص): هر که به خدا و روز قیامت ایمان آورده، هرگاه وعده کند، باید وفا کند. (وسایل الشیعه/20)
یکی از صفات پسندیده انسان (وفاداری) و داشتن تعهد به پیمان هاست. کسی که به وعدهها و پیمانهایش توجهی نداشته باشد، در میان مردم ارزش خود را از دست میدهد و شایسته دوستی نیستند، چرا که «رمز بقای دوستی، وفاداری است.»
امام علی (ع): بیوفایی، پیوند برادری را از میان می برد.
4 و 5 - دوست خوب کسی است که عالم و آگاه، عاقل و دور اندیش باشد.
انسان در هر درجه ای از علم و تقوا که باشد، باز هم تحت تأثیر افکار دوستان خود قرار می گیرد. محیط اجتماعی و مردمانی که با آنان سر و کار داریم، بر ما تأثیر می گذارند. از این رو علاوه بر این که لازم است هر کسی با افراد شایسته و آگاه همنشینی کند، موظف است از هم صحبتی با افراد جاهل و نادان نیز پرهیز نماید تا از مفاسد اخلاقی و محدودیت فکری آنان در امان بماند. حضرت امام حسین (ع) میفرمایند: «عاقل ترین مردم کسی است که از افراد نادان بگریزد.»
داشتن دوستان عالم و آگاه، آثار گرانبهایی را به دنبال دارد، چرا که افراد آگاه انسان هایی دلسوز و خدمتگزار هستند و از انحراف، خیانت و فسادهای اجتماعی دوری می کنند. چنین افرادی در زندگی میانه رو هستند و اعتدال را پیشه ی خود می سازند.
رعایت اعتدال در زندگی از مهمترین مهارت هایی است که انسان در طول زندگی خود باید در کسب آن از هیچ کوششی دریغ نورزد.
هیچ خیری در دوستی با افراد نادان وجود ندارد،آدم نادان حتی اگر قصد کمک و یاری انسان را داشته باشد، باز از روی نادانی و حماقت به او ضرر می زند. لذا دوست نادان را بدتر از دشمن عاقل دانسته اند و دوری از افراد جاهل را از موجبات نزدیکی به خداوند بیان کرده اند.
ارزش وجودی یک دوست به عقل و دور اندیشی اوست، چرا که انسان عاقل، بسیار با شخصیت و فردی محترم در اجتماع به شمار می رود، اما افراد جاهل و نادان نه تنها جایی در میان مردم ندارند، بلکه مردم از آنان گریزانند.
با افراد عاقل و دور اندیش همنشینی کنید و از انسانهای نادان و جاهل گریزان گردید تا بتوانید از بدی آنها در امان باشید.
حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در همین ارتباط می فرمایند: «سعی کن با انسان عاقل دوستی نمایی تا اگر از کرم و بخشش او نتوانی استفاده کنی، از عقلش بهره مند شوی.»
بقیه صفات و خصوصیات یک دوست خوب را فهرست وار اشاره می نماییم:
6- راز نگهدار باشد و عیب انسان را فاش نکند.
7- در سختی ها انسان را ترک ننماید، روحیه بخشش و کرم نسبت به دوست خود را داشته باشد.
8- خوبی های انسان را تحسین کند.
9- راستگو و امانتدار باشد.
10- شجاع و نیکو کار باشد.
11- با خویشاوندان خود ارتباط خوب و مناسب داشته باشد.
12- خوبی و بدی دوست خود را خوبی و بدی خود بداند.
13- به خاطر دنیا و مال و ثروت، دوستی نکند و یا مقام و پول او را نفریبد و دوستی را فدای آن نکند.
14- از آنچه مقدور است، در راه دوست کوتاهی ننماید.
دوست بد کیست و از دوستی با چه نوع افرادی باید پرهیز کرد؟
ای برادر می گریز از یار بد یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند یار بد بر جان و بر ایمان زند
هر که با خوبان نشیند محرم دلها شود هرکه با بدها نشیند، عاقبت رسوا شود
ویژگی های افرادی را که صلاحیت و شایستگی دوستی ندارند:
1- خیانت کار باشد.
این صفت به حدی ناشایست است که حضرت امیرالمومنین (ع) درباره آن می فرمایند: «سرچشمه نفاق خیانت است.»
از آن جا که شخص خائن (خیانتکار) به تعهدات خود پای بند نیست و پیوسته سود خود را می جوید، در هر فرصتی که به دست آورد، به دیگران خیانت می کند.
2- ستمگر باشد.
دومین ویژگی دوستان بد که شایستگی دوستی و ارتباط را ندارند، ظلم و ستم است. همنشینی با افراد ستم پیشه سبب ترویج فساد و ستمگری و تشویق ستمگران بر عصیانگری و ایجاد یأس و نا امیدی در فقیران و مستضعفان است. حضرت امام سجاد (ع) می فرماید: «از همنشینی با گهنکاران، یاری به ستمکاران و نزدیکی به مفسدان بپرهیزید و از جایگاه آنان دوری کنید.» دوست ستمگر بی شک در هر فرصت مناسب به دوستان خود نیز ستم خواهد کرد، چرا که روحیهی انحصارگری و ستم ورزی جزو خصیصه های اینگونه افراد است.
3- سخن چین باشد.
سومین گروه که همنشینی با آنان موجب گمراهی می شود، سخن چینان هستند. افراد سخن چین پیوسته با کارهای ناشایست و افکار منحرف خود آتش اختلاف و کیته توزی را میان دیگران شعله ور می سازند. حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند: «بدترین افراد کسانی هستند که میان مردم سخن چینی نموده و بین دوستان جدایی می اندازد.» (اصول کافی، جلد 2، ص 309)
افراد سخن چین شرافت و شخصیت خود را فدای هوا و هوس دیگری می کنند و روز به روز بر قساوت و شقاوت خود می افزایند. این دسته، از متهم ساختن اطرافیان خود لذت می برند و همواره سعی دارند محبت، موّدت و دوستی را به کینه و دشمنی و جنگ تبدیل نمایند.
4- فاسق باشد.
از جمله افرادی که برای دوستی سزاوار نیستند و همنشینی با آنان خطرناک و موجب گمراهی است، فاسقان و فسادگران می باشند، افرادی که از راه حقیقت و صواب خارج شده اند و گناهان کبیره را مرتکب می شوند مانند: مروجین اعتیاد و شهوات.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:«نشانه فاسق چهار چیز است: کارهای بیهوده، سخنان بی هدف، دشمنی و بهتان به دیگران.»
5- ترسو باشد.
ترس از صفات ناپسند انسانی است و معمولاً یکی از عوامل بدبختی انسان به شمار می رود. اشخاص ترسو در اثر نداشتن دل و روح استقامت، حتی از نزدیک ترین افراد خود (پدر و مادر) میگریزند و حقوق آنان را نادیده می گیرند. بنابراین این گونه افراد به دوستان خود نیز وفادار نخواهند بود.
حضرت امام باقر (ع) می فرمایند:«با افراد ترسو همنشینی و دوستی نکن که او از تو و از پدر و مادرش هم گریزان است.»
6- تن پرور باشد.
اشخاص تنبل و تن پرور سرانجام در همنشینان خود اثر منفی می گذارند و روح کوشش و تلاشگری را در آنان از بین می برند.
آری، کسی که احساس مسوولیت نمی کند و در وظایف خود کم کاری می کند، در واقع به جامعه و اطرافیان خود خیانت کرده است و شایسته دوستی نیست.
در قرآن کریم آمده است: «از شخصی که بسیار سوگند می خورد و پست و تنبل است، پیروی مکن.» (سوره قلم/10)
همچنین حضرت امام علی (ع) در وصیت خود به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) می فرمایند: «دوستی با یار خوار و تنبل، سودی ندارد.»
7- دروغگو باشد.
می دانیم مهمترین سرمایه یک جامعه، اعتماد متقابل و اطمینان عمومی است و مهمترین چیزی که این سرمایه را به نابودی می کشاند، دروغ خیانت و تقلب است.
در احادیث اسلامی میخوانیم که پیشوایان دینی، ما را از دوستی با چند طایفه از جمله دروغگویان شدیداً نهی کردند، چرا که آنها قابل اطمینان نیستند.
دورغ گفتن یکی از مفاسد اخلاقی و مهمترین عامل فساد اجتماع به شمار می رود.
امام باقر (ع) می فرماید: خدای تعالی قرار داد برای شرّ قفل هایی و کلیدهای آن قفل ها را شراب قرار داد و دروغگویی که از شراب بدتر است. (کتاب چهل حدیث امام خمینی(رض))
رسول خدا (ص) می فرماید: دروغ از ربا بالاتر است. (کتاب چهل حدیث امام خمینی(رض))
امام علی (ع) می فر ماید: نمی چشد بنده ای مزه ایمان را، مگر آن که ترک کند دروغ را در شوخی و جدی. (کتاب چهل حدیث امام خمینی(رض))
این صفت به حدی زشت و محکوم است که آن را یکی از آثار نفاق و بی ایمانی ذکر نموده اند.
حضرت امیرالمومنین (ع) می فرمایند: «مبادا با دروغگو دوستی کنی که او چون سراب است، دور را برایت نزدیک و نزدیک را دور جلوه می دهد.» (نهج البلاغه حکمت 37)
8- بخیل و خسیس باشد.
بخیل کسی است که احسان و نیکی را نپسندد و از بخشش به فقرا و مستمندان خودداری کند. این گونه افراد، دوستان خود را در دنیا خوار و ذلیل می کنند و کوچکترین صفا و محبتی در دوستی ندارند. پیمانهای وفاداری را فراموش می کنند و حتی ذره ای وفاداری در آنان نمایان نیست، اینان فقط منافع خود را در نظر می گیرند و چنانچه کوچکترین حرکت مثبتی داشته باشند، آن را به رخ دوست خود میکشند و باعث خواری و زبونی او می شوند.
9- از خویشان خود بریده باشد.
از آن جا که کوچک ترین واحد هر جامعه، خانواده است، می توان گفت که خوشبختی و سعادت آن به سعادت محبت و فعالیت همان واحد کوچک بستگی دارد.
چنانچه شخصی با اتخاذ روش منفی و ناسازگارانه نسبت به خویشاوندان خود بر خلاف اخلاق و مروت عمل کند و از ارتباط با آنان خودداری نماید، شایسته دوستی نیست و بلکه اعتماد به این گونه افراد، اعتماد به پدیده ای چون پدیده سراب است. وقتی کسی به خویشاوندان خود وفادار نمانده است، چگونه به دوستان خود وفادار خواهند ماند؟
10- تندخو و بد اخلاق باشد.
یکی از ویژگی های مطلوب دوستی که اشاره شد، خلق و خوی خوب و معاشرت نیکوست. نقطه مقابل این ویژگی، تندخویی و بد اخلاقی است. امام صادق (ع) می فرماید: « خُلقِ بد ایمان را فاسد می کند، چنانچه سرکه عسل را فاسد می کند.» این صفات از زشت ترین صفات به شمار میرود، به طوری که تندخویی را نشانه پیروی از شیطان پلیدی های معرفی نموده اند. این صفت، صفتی ناشایست، پلید و بسیار خطرناک است که صاحب خود را در دنیا و آخرت گرفتار می سازد. مردم وجود او را نمی توانند تحمل کنند و حتی ممکن است مرگ و نابودی او را آرزو داشته باشند.
11- بی وفا باشد.
دوستانی که با انگیزه بهره گیری از مادیات، دور انسان حلقه می زنند، آن چنان بی اعتبار و بی وفا هستند که در همان لحظاتی که این نعمت ها از انسان جدا می شود، با او وداع میکنند، گویی تصمیم آن را از قبل گرفته بودند.
اینگونه ماجراها که نمونه هایش را بارها شنیده و یا دیده ایم، ثابت می کند که جز برای خدا نمی توان دل بست. دوستان با وفا و راستین انسان، تنها کسانی هستند که انگیزه های ارتباطشان پیوندهای معنوی و عاطفی باشد. این دوستان در هر حال، ثروت، تنگدستی، پیری و جوانی، تندرستی و بیماری و عزت و ذلت و حتی رابطه های مودّتشان بعد از مرگ نیز تداوم دارد.
حقوق متقابل دوستی:
1. احساس همدردی و درک مشکلات دوست:
انسان نباید در روزهای گرفتاری، دوست و یاور خود را تنها گذارد، بلکه تا آن جا که می تواند باید غم ها و غُصه های دوستش را بر طرف سازد.
در روزگار خوشحالی، همه به سراغ یکدیگر می آیند و خود را به هم نزدیک میسازند، اما در روزهای گرفتاری فقط افراد دلسوز، دوست خود را فراموش نمی کنند و محبت درونی خود را نسبت به افراد ابراز می دارند.
دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی
2. خیر خواهی و دلسوزی:
این از مهمترین حقوق دوستان است، دوست خوب در اثر علاقه و محبت باطنی نسبت به دوستش پیوسته در تلاش است که منشأ خیر و خوبی برای او باشد و آبرو و حیثیت او را محترم بشمارد.
دوست متعهد و خیر اندیش نه تنها به خوبی های دوستش رشک نمی برد، بلکه همواره سعی دارد حقوق وی را مراعات و نیازهای به حق او را تأمین کند.
امام سجاد (ع) می فرماید مي فرمايد: از جمله حقوق دوستان این است که هر چه می توانی درباره آنان خیر خواهی بکنی و فضل و احسان را پیشه سازی (تحف العقول، ص 191)
3- ثبات و یکرنگی:
بسیاری از دوستیها در آغاز گرم و صمیمی است، اما به تدریج به سردی می گراید و در نهایت با هم دشمنی پیدا می کنند. علت این گونه دوستی ها این است که حقوق مربوط به ثبات و یکرنگی رعایت نشده است، بلکه اصلاً دوستی آنها بر پایه پرهیزکاری، تعهد، ثبات و یکرنگی بنیان نگردیده و سرانجام چهره دروغین دوستی آنان آشکار شده است.
4. دفاع از حقوق و منافع دوست:
همان گونه که انسان خودش را دوست دارد و از منافع و حیثیت خود دفاع می کند، باید نسبت به دوست وفادار و از حقوق و منافع و آبرو و حیثیت نیز او دفاع کند. دوست واقعی کسی است که نسبت به پیمان و تعهدهای خویش پایدار بماند و در حضور و غیاب دوستش، از منافع او دفاع کند.
5. دستگیری به وقت نیازمندی:
انسان باید دوست خود را به وقت نیازمندی مدد برساند، درک کند و با کمک های مالی و حمایتی (فکری و معنوی) نیازمندی های او را بر طرف سازد.
پیامبر اکرم (ص): «دو دوست مانند دو دست از یک بدن هستند، آن گاه که یکدیگر را می شویند، زشتی ها و پلیدی ها را از هم دور میکنند.»
دو دوست در وقت نیازمندی و سختی ها باید به یکدیگر کمک برسانند و مشکلات يكديگر را بر طرف نمایند.
6. چشم پوشی از خطاها و لغزش ها:
در خصوص اشتباه دوست، ضمن برخورد صحیح، او را مورد عفو و بخشش قرار دهیم . اگر دوست انسان در امور معنوی گرفتار لغزش شد، ،بایستی با ملاحظات و مهربانی او را نصیحت کرد تا به اشتباه خود پی ببرد.
حتی اگر بر اشتباه خود اصرار ورزید، بایستی با حُسن برخورد با او ادامه دهیم و پیوسته وی را ارشاد و هدایت نماییم.
7. وفاداری به دوستی:
انسان باید در دوستی فرد ثابت قدم باشد و پیمان دوستی را تا آخر عمر نشکند.
دیگر حقوق دوستان :
1. با چهرهي گشاده با هم برخورد کنند.
2. به دیده حقارت و ذلت به هم ننگرند.
3. نسبت به یکدیگر متواضع باشند.
4. اعتدال و میانه روی را پیشه خود سازند.
5. نسبت به هم بی اعتنایی نکنند.
6. نسبت به هم با احترام بر خورد کنند.
7. به مشکلات هم رسیدگی کنند.
8. هنگام برخورد به یکدیگر دست بدهند، سلام و احوال پرسی کنند.
9. موقع عصبانیت با هم سخن نگویند، همیشه اسباب آرامش دوست را فراهم کنند.
10.شوخی بی جا و زیاده از حد نکنند.
منابع و مآخد:
1- سؤالات دیروز، امروز، فردا، انتشارات مدرسه، سال 1381 .
2- دوستی و دوست یابی، دفتر توسعه و برنامه ریزی امور پرورشی وزارت آموزش و پرورش، انتشارات منادی تربیت، پاییز 79.
3- نرم افزار پرسمان، نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها.
4- دیل کارنگی ، ترجمه جهانگیرافخمی، چاپ هفتم، انتشارات ارمغان.
5- سید مهدی شمس الدین، آداب دوستی و معاشرت، انتشارات شفق.
6- چهل حدیث حضرت امام خمینی (رض).
7- دان گابر،ترجمه محمدعلی فرجاد روانشناسی دوستی.