فرمول کلي و اساسي زندگي در قرآن
مقدمه:
یگانه راه و روش مطمئن برای داشتن یک زندگی خوب و سعادتمندانه هم در دنیا و هم در آخرت این است که ما به دستورات خداوند و نیز مطابق با سبک و روشی که خدا برای ما ترسیم فرموده عمل نماییم در این صورت ما عمری جاویدان همراه با خوشبختی را خواهیم داشت در این مقاله به سه فرمول کلی و اساسی زندگی از دیدگاه قرآن که فوقالعاده اثر بخش میباشند، میپردازیم انشاالله با دقت مورد مطالعه قرار گیرد و در زندگی عملی آنها را بکار بندیم تا میوه و ثمره آن را در زندگی بچشیم
الف) نیکوکار که به طور قطع و یقین پاداشش بهشت است چه کسی است وچه خصوصیاتی دارد؟
خداوند برای ترسیم یک زندگی پاک وخوب ما را دعوت به نیکوکاری میکند و شاخصهای یک فرد نیکوکار را در آیه ۱۷۷سوره بقره اینچنین میفرماید
۱ـ ایمان به خدا (اینکه این جهان صاحبی دارد که در خلقت، مالکیت، سرپرستی، تدبیر و پرورشِ موجوداتِ جهانِ، هیچ شریکی و همتایی ندارد و تنها خالق، مالک، ولی، ربِّ عالم هستی، فقط خداست، سوره اخلاص«قُل هواالله اَحد...» شناسنامه خداست به مضامین آن توجه خاص شود)
2ـ ایمان به جهان آخرت (حدود ۱۶۱۴ آیه یعنی حدود یک چهارم آیات قرآن کریم در رابطه با معاد و جهان آخرت است که این فراوانی جای هیچ شکی را برای ما باقی نمیگذارد که قیامتی هست و دارای حساب و کتابی، پاداش وکیفری میباشد)
۳ـ ایمان به فرشتگان (فرشته وحی جبرئیل، فرشته مرگ عزرائیل، فرشته روز قیامت اسرافیل، فرشته روزی میکائیل، فرشته سوال وجواب نکیر و منکر، فرشته ثبت اعمال برای هر انسان عتید و رقیب)
۴ـ ایمان به کتاب آسمانی تعالیم تمام انبیا در کلیات یکسان است و هیچ فرقی(لانُفَرقُ بَینَهُم) باهم ندارند اما در جزئیات مطابق با شرایط زمان متفاوت است بنابراین آنچه حضرت آدم، نوح، موسی، عیسی(ع) گفتند با پیامبر ما هیچ فرقی ندارد بنابراین باید به تمام تعالیم آنها ایمان داشته باشیم آیه4 سوره بقره دقیقا به این امر اشاره دارد.
۵ـ ایمان به پیامبران سنّت هدایت در طول تاریخ برای تمام موجودات جهان هستی ساری و جاری بوده است که در دو بخش 1) هدایت تکوینی: خداوند در نهاد تمام موجودات به طور طبیعی و غریزی راهنمایی قرار داده و بوسیله آن به سوی هدف و مقصدشان هدایت می شوند موسی(ع) در استدلال به فرعون اشاره می نماید « قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى» «پروردگار ما کسی است که موجودات را خلق کرد و سپس آنها را هدایت کرد
2) هدایت تشریعی: هدایت از راه کتاب، شریعت و قانون است به همین منظور خداوند پیامبران تشریعی، (پیامبرانی که صاحب کتاب بودند) و نیز پیامبران تبلیغی، (پیامبرانی که دین وآئین پیاامبر صاحب کتاب را تبلیغ میکردند) در طول تاریخ زمینه ساز هدایت انسان و جن را فراهم کرد.
تذکر: 1ـ این پنج مورد پایههای فکری انسان را که اصل و اساس هویت انسان است، شکل می دهد که همان اعتقادات و حکمت نظری انسان است.
تذکر ۲- ایمان یک مرحله بالاتر از علم و دانش و قبول داشتن است و آن یک اطمینان قلبی است
۶ـ مال: «و تُحِبونَ المال حباً جمّا(فجر/20) انسان کاملاً مال خود را دوست دارد. خود را با همه علاقهای که به آن دارد باید بخشی از آن را به خویشاوندان، یتیمان، بیچارگان، در راه ماندگان، سائلان و فقیران، بدهد
۷ـ نماز بپا دارد (نماز پرچم دینداری است، نماز غفلت زدایی از مشغله ها و سرگرمی های دنیوی است، نماز تشکر عملی از نعمتهای فراوانی است که خدا به ما بخشیده است، نماز دوری از زشتیها و پلیدیهاست، نماز ذکر و یاد خداست که آرامش بخش دلهای ماست)
۸ـ زکات بدهد (شامل تمام نعمتهایی که در زندگی داریم، مثلاً زکات علم در نشر آن است، زکات بدن در روزه است، زکات مال در بخشش آن است و...)
۹ـ وفای به عهد وپیمانها: خداوند می فرماید « اوفِ بِعَهْدِكُمْ » به عهد و وفای که با دیگران می بندید وفادار باشید و حتی می فرماید سخنی نگوئید که نمی توانید آن را عمل کنید لَم تقولون ما لاتَفعَلون چرا چیزی را می گوئید که بدان عمل نمی کنید قولهایی که میدهیم، پیمانهایی که میبندیم، باید احساس مسئولیت کنیم و آنها را در زندگی، دقیق عمل کنیم
۱۰ـ صبر و استقامت: در برابر سختیها، محرومیتها، بیماریها باید صبر پیشه کنیم صبر، سه قسمت است
الف: صبر در برابر طاعات: آن چیزهایی که خدا تکلیف کرده انجامش سخت است پس باید آن را تحمل کنیم
ب : صبر در برابر معصیتها و گناهان: در مقابل شیرینی گناه که لذت بخش است باید در مقابل این شیرینی مقاومت و شکیبایی کنیم
ج: صبر در برابر مصیبتها: در مقابل مصیبتهایی که در زندگی به ما وارد میشود مثل بیماریها، از دست دادن پدر یا مادر، خسارت مالی و... صبور و شکیبا باشیم در سوره آل عمران ایه ۱۳۴ و۱۴۷ صفات دیگر نیکوکار را مطرح میفرماید
۱۱ـ انفاق مال در حالت وسعت و تنگدستی: یعنی روحیه گذشتن از خود و توجه به دیگران بخصوص نیازمندان را در هر حالت داشته باشیم. روحیه از خود گذشتن و به دیگران توجه داشتن که همان روحیه همدردی و همدلی است صفت فوق العاده ارزشمندی است که در سیره پیامبر عظیم الشان و ائمه معصومین(ع) فراوان دیده می شود.
۱۲ـ فرونشاندن خشم خود: خداوند می فرماید «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ» انسانها باید در مقابل دیگران خشم خود را فرو ببرند و در مقابل روحیه عفو و بخشش و بزرگواری از خود نشان دهند پیامبر اکرم(ص) می فرماید: بدانید که بهترین انسان ها کسانی هستن که دیر به خشم میآیند و زود راضی میشوند و بدترین انسان ها کسانی هستند که زود به خشم می آیند و دیر راضی می شوند انسان باید هنگام خشم و عصبانیت شیوههایی را که اشاره میکنند مثل تغییر محل خشم، نوشیدن آب سرد و... را انجام دهد تا کنترل خشم را در دست خود بگیرد.
۱۳ـ از بدی مردم میگذرد: از صفات برجسته انسانهای کریم این است که از بدی مردم میگذرند و چه بسا در مقابل بدی، به طرف خوبی میکنند « ٱدفَع بِٱلَّتِي هِيَ أَحسَنُ » « وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» درمقابل خطاب نادانان که حرفهای ناپسند دارند روحیه درود و سلام را داشته باشیم.
۱۴ـ سخنان نیکوکاران این است «پرودگارا از گناه و ستمی که ما درباره خود کردهایم در گذر و ما را ثابت قدم بدار» نیکوکار خود را هیچگاه تبرئه نمیکند بلکه خودش را گناه کار میداند بههمین خاطر، همیشه روحیه اقرار و اعتراف به گناه را دارد و دائم در حال پاکسازی درون خود هست.
ب) در زندگی چه کارهایی را باید انجام دهیم که خدا ما را دوست داشته باشد و از ما راضی و خشنود باشد؟
1ـ آنچه را که خداوند به ما دستور داده است آنها را پیروی نماییم (آل عمران/ ۳۱)
2ـ آنچه از مال که دوستش داریم به دیگران انفاق کنیم(آل عمران/ ۹۲)
3ـ در زندگی جز محسنین باشیم، محسن کسی است که احسان یک طرفه میکند و انتظار توقعی و پاداشی از کسی را ندارد (۱۹۵/ بقره)
4ـ اگر در مسیر زندگی دچار خطا، اشتباه و گناهی شود فوری پشیمان میشود و سریع دست به توبه میزند(۲۲۲/بقره)
5ـ شیوه زندگی را بر راستی، درستی و پاکی قرار میدهد چون میداند الصدّقُ نَجی نجات در صداقت و درستی است و کجی و نادرستی و دروغگویی را منشا و کلید تمام پلیدی ها و بدی هاست(۲۲۲/بقره)
6ـ در زندگی سعی کنیم از هر آنچه شّر، بدی، گناه و بیادبی است دوری کنیم و سبک زندگی را برمبنای خیر و خوبی و ادب قرار دهیم(۷۶/ آل عمران)
7ـ در زندگی در سه محور اساسی طاعات، گناهان، مصیبتها، صبر را پیشه کنیم توضیح آن در قسمت نخست داده شد(۱۴۴/آل عمران)
8ـ انسان باید در زندگی با تفکر، تعقل، راهنمایی و مشورت با دیگران، مسائل زندگی خود را حل کند و وظیفه خود را بخوبی انجام دهد در پایان، نتیجهی کار خود را به خدا واگذار نماید یعنی به خدا توکل کند (۱۵۹/آل عمران)
توکل دست روی دست گذاشتن و روحیه تنبلی و سستی نیست بلکه توکل زمانی درست است که ما وظیفه خود را بخوبی انجام دهیم و در نهایت تلاش و کوشش نتیجه کار را به خدا واگذار کنیم.
9ـ ما باید در زندگی برمبنای قسط و عدالت عمل نماییم (لِيَقُومَ ٱلنَّاسُ بِلْقِسْطِ) قسط و عدل معنای متفاوت دارد اما مقصود ما از عدل یعنی هرچیزی را در جای خودش قرار دهیم مثلاً عبادت جای خودش، ورزش جای خودش، تفریح جای خودش، مطالعه جای خودش، کار و فعالیت برای تامین معاش جای خودش، و...
عدل چه بود؟ اندر موضعش ظلم چه بود؟ اندر ناموضعش(۴۲/مائده)
ج) چه خصیصه هایی در زندگی باعث میشود خدا ما را دوست نداشته باشد و از ما ناراضی باشند؟
۱ـ از حد و اعتدال خارج شدن: ما باید در تمام امور زندگی نه افراط (تندروی) و نه تفریط(کند روی) داشته باشیم چه در خورد و خوراک، پوشاک، خواب، محبت و مهربانی به دیگران، انفاق و بخشش به دیگران، عبادت، ورزش، و... بهترین امر در زندگی وسط و میانه است «خیرالاموراوسطها» (۱۹۰ بقره)
۲ـ فساد کنندهها: در درون انسان هم تقوی(خوبی) و هم فجور(بدی) وجود دارد « فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» سفارش خداوند این است که از بدیها و پلیدی ها دوری و گرایش به سوی خیر و خوبی داشته باشیم بنابراین ما باید از هرگونه، فساد اعتقادی، فساد اخلاقی، فساد سیاسی واجتماعی، فساد اداری، فساد مالی و... دوری کنیم چون شخصیت انسان را نابود میکند (۲۰۵/ بقره)
۳ـ مردم بیایمان وگنه پیشه: دو مسیر برای انسانها میباشد
1ـ بنده خدا 2ـ بنده شیطان: کسانی که دستورات خدا را توجه ندارند و در مسیر بندگی شیطان قرار میگیرند و گناه را پیشه خود در زندگی قرار میدهند، خدا این دسته انسانها را دوست ندارد( ۲۷۶/بقره)
۴ـ ظالمین: انسانها به شکلهای مختلف ظلم میکنند
1ـ ظلم به خدا: به دستورات خداوند در زندگی بیاعتنا هستند و آن را انجام نمیدهند 2ـ ظلم به دیگران از پدر و مادر گرفته تا بستگان، آشنایان، دوستان، افراد غیر
3ـ ظلم به خودش: امام علی(ع) در دعای کمیل می فرمایند: «ظلمت نفسی» به خودم ظلم کردم انسان از ظرفیتها واستعدادهای خود خوب استفاده نمیکند و بههمین خاطر در بیراهه قرار میگیرند و مستحق عذاب میشوند درحقیقت خدا به کسی ظلمی نمیکند بلکه این خود انسانها هستند که به خود ظلم میکنند(۵۷/آل عمران)
۵ـ مردم متّکبر و خودپسند: انسان باید با پدر و مادر، خویشان و بستگان، یتیمان، فقیران، دوستان، همسایههای دور و نزدیک، آحاد مردم جامعه باروحیه تواضع وفروتنی(خاکی باشد) برخورد کند و خودش را نگیرد و خود را برتر از دیگران نبیند (۳۶/ نسا)
۶ـ خیانتکار و بد عمل کردن: انسان به طرق مختلف خیانت میکند، خیانت مسئولیتی یعنی در مسئولیتی که به او دادند شایستگی حرفهای را ندارد، خیانت مالی، مالی که به او سپرده شده در آن دخل و تصرف شخصی میکنند، خیانت درامانت، امانتی که به او سپرده شده خوب به وظیفهاش عمل نمیکند مثل معلّمی، نماینده مجلس و... خیانت به ناموس، حریم ناموس خود را مدافع نیست، خیانت به کشور و نظام، مسائل کشور را در پیش دشمن برملا میسازد و... خداوند چنین انسانهایی را دوست ندارد (۱۰۷ /نسا و۵۸انفال)
۷ـ اسراف کنندگان: اسراف یعنی زیاده از حد، زیادهروی در هر مسئلهای، چه خورد و خوراکها، نوشیدنیها، خواب، مصرف آب، برق، گاز، بنزین، عبادت، محبت بیش از اندازه به فرزند و... این روحیه زیانآور و جز گناهان کبیره و حرام شمرده شده است(۳۱/اعراف)
۸ـ مستکبرین: انسانی که صفت متکبّر وگردنکشی دارند حتی در مقابل دستورات خدا هم حالت گردنکشی و سرپیچی دارند چه رسد به انسانها؛ همان صفتی که شیطان را از درگاه خداوند راند چون وقتی خداوند دستور سجده برآدم را داد همه فرشتگان سجده کردند جز ابلیس و آنهم بواسطه روحیه برتری طلبی که داشت وگفت من از جنس آتش وآدم از جنس خاک پس من برترم و سجده نکرد( ۲۳/نحل)
۹ـ کافر ناسپاس: مراد از کافر کسی است که حق را میپوشاند و آن را کتمان میکند و در مقابل این همه نعمتهای خداوند از نعمت هدایت، نعمت پیامبر، نعمت کتاب، نعمت عقل، نعمت آسمانها و زمین و نیز آنچه در آنهاست، نعمت آب، نعمت باران و... آنها را ناسپاسی دارد، قطعاً انسانی که شاکر نعمتهای خداوند باشد خداوند نعمت را بر او فزونی میبخشد « لَئِن شَكَرتُم لَأَزيدَنَّكُم» و کسی که کفران و ناسپاس باشد عذابی سخت برای اوست «وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي» (7 ابراهیم)