قالَتْ (علیها السلام): مَنْ اصْعَدَ إلیَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ. حضرت زینب (س): هرکس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحتها و برکات خود را برای او تقدیر مینماید
نسیم دانش شماره 17
آداب خوب زیستن
در اسلام اهمیت زیادی به رعایت آداب خوب زیستن و برخورد توأم با احترام با همه کس و هر گروه وارد شده است، به عنوان مثال به چند فرمایش امام معصوم در خصوص اهمیت ادب و احترام استناد می شود.
1- امام علی (ع): دانش، میراثی گرانبها، آداب، زیورهای همیشه تازه و اندیشه، آینه ای شفاف است. (حکمت 5 نهج البلاغه)
2- امام صادق (ع): پنج چیز است که اگر در کسی نباشد صفات و امتیازات قابل ملاحظه ای نخواهد داشت. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا آنها کدامند؟
فرمودند: دین و عقل و حیا و حُسن خُلق و حُسن ادب
3- امام صادق (ع): افراد متکبّر هرگز نباید انتظار ذکر خیر از سوی مردم را داشته باشند، افراد نیرنگ باز، انتظار کثرت دوستان را نباید داشته باشند و همچنین افراد بی ادب انتظار شرف و آبرو را نباید داشته باشند.
4- امام علی (ع): هیچ ثروت و سرمایه ای چون عقل نیست، هیچ فقری چون جهل و نادانی نیست، هیچ ارثی چون ادب نیست، هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست. (حکمت 54 نهج البلاغه)
پس ای عزیز تلاش کن ادب و احترام را بعنوان برترین فضیلت و بهترین زیور و عالی ترین شرف و آبرو برای خود کسب نمایی.
1- رعایت آداب در برابر معلّم و استاد:
امام سجاد در رساله حقوق درباره رعایت ادب در برابر معلم و استاد به عنوان پدر معنوی انسان می فرماید: حق کسی که تو را تعلیم و تربیت می دهد این است که: الف) او را بزرگ داری ب) مجلس درسش را محترم شماری ج) به سخنانش کاملاً گوش فرا دهی د)روبروی او با ادب بنشینی و به او خوب نگاه کنی هـ) صدایت را از صدای او بلندتر نکنی و) هر بار کسی از او سؤال کند تو مبادرت به جواب ننمایی ز) در محضرش با کسی سخن نگویی ح) نزد او از هیچکس غیبت نکنی ط) اگر پشت سر از او بد گویند دفاع کنی ی) عیب هایش را پنهان داری ک) فضائل و نیکی هایش را آشکار سازی ل) با دشمنانش همنشین نشوی و دوستانش را دشمن نداری و...
امام علی (ع): با آن کس که تو را سخن آموخت به درشتی سخن مگو و باکسی که راه نیکوی سخن گفتن و ادب به تو آموخت لاف بلاغت مـزن. (حکمت 411 نهج البلاغه)
* ای عزیز می دانی که معلّم و استاد حق بزرگی بر گزدن همه ما دارد و شایسته ست احترام و ادب عملی خود را نشان دهیم. بطوری که عالم بزرگوار سیدرضی گردآورنده نهج البلاغه از قبرستانی عبور نمی نمود به احترام علم و استاد و خود که مسلمان هم نبود از الاغ پیاده شد و مسیر قبرستان را پیاده رفت.
2- آداب نگاه کردن (دیدن):
1- هنگام سلام و احوال پرسی به چشم دیگران نگاه کنید.
2- به والدین، معلّمین و دوستان خود که می رسید نگاه محبت آمیز توأم با لبخند به آنها داشته باشید.
3- توجه و نگاه کردن به دیگران به هنگام گفتگوی با آنها.
4- در زمان صحبت کردن در جمع دوستان و یا در کلاس نگاه خود را به همه افراد تقسیم کنید و به یک فرد یا یک مکان نگاه نکنید.
5- با نگاه مستقیم و مستمر به هنگام سخن گفتن زمینه جلب توجه دیگران را بوجود آورید.
6- از نگاه تیز و خیره شدن به دیگران بپرهیزید.
ای گرامی، می دانی نگاه کردن پیام دارد پس سعی کن با اصول صحیح نگاه کردن، ادب و احترام خود را نشان دهی.
3- آداب سخن گفتن (زبان):
در اندرزهای لقمان اشاره ای به آداب سخن گفتن شده بود و در اسلام باب وسیعی برای این مساله گشوده است از جمله اینکه: تا سخن گفتن ضرورتی نداشته باشد سکوت از آن بهتر است. در حدیثی از امام علی بن موسی الرضا (ع) آمده است : من علامات الفقه و العلم و الحلم و الصمت، ان الصمت من ابواب الحکمه از نشانه های فهم و عقل و دانش، داشتن آگاهی و بردباری و سکوت است سکوت دری از درهای حکمت است . البته در روایات اسلامی تأکید شده است: در مواردی که سخن گفتن لازم است مومن هرکز سکوت نکند.«پیامبران به سخن گفتن دعوت شده اند و نه به سکوت» «وسیله رسیدن به بهشت و رهایی از دوزخ سخن گفتن است».
یکدیگر را با القاب زشت و ناپسند یاد نکنید:
قرآن مجید در مرحله سوم از مراحل جرقه آتش جنگ و اختلاف می فرماید: «لاتنابزوا به القاب» و یکدیگر را با القاب زشت و ناپسند یاد نکنید.
بسیاری از افراد بی بند و بار در گدشته و حال اصرار داشتند که بر دیگران القاب زشتی بگذارند و از این طریق آنها را تحقیر کنند و شخصیتشان را بکوبند و یا از آنها انتقام بگیرند و یا اگر کسی سوابق کار بدی داشته و اکنون توبه کرده است. باز هم لقبی که بازگوکننده وضع سابق او باشد بر او بگذارند.
در حدیثی آمده است که روزی «صفیه» همان زن یهودی که بعد از فتح خیبر مسلمان شد و به همسری پیامبر اسلام در آمد خدمت پیامبر رسید در حالی که می گریست پیامبر (ص) ماجرا را پرسید و گفت: مرا سرزنش می کنند و می گویند ای یهودی زاده و پیامبر فرمود:چرا نگفتی من پدرم هارون و عمویم موسی و همسر محمد هستم و این آیه در اینجا نازل شد:
«بئس الاسم الفسوق بعد الایمان و من لم یتب فاولیک هم الظالمون»، بسیار بد است بر کسی که بعد از ایمان آوردن نام کفر بر او بگذارند و آنها که توبه نکنند و از این اعمال دست بر ندارند ظالم و ستمگرند.
- زبان خود را گرامی تر از آن بدانید که به گفتار نامناسب و نادرست آلوده شود.
- زبان را به نیکویی عادت دهید.
- زبان را به رعایت ادب (سکوت) وادارش کنیم.
- از زیاده گویی و پرحرفی بپرهیزیم. در موارد لزوم از گفتار استفاده کنیم.
- از سخنانی که بی فایده و زننده و بی نتیجه و آنچه احتمال فساد و پشیمانی دارد، دوری کنیم.
- انسان و ماهیت او در زیر زبان او پنهان است بنابراین خردمندان زبان خویش را پشت دل پنهان می کنند و ابلهان دل را پشت زبان نگه می دارند.
- مردی از رسول خدا درخواست نصیحت کرد. حضرت فرمود: زبانت را نگاه دار
- بار دوم فرمود: زبانت را نگه دار.
- بار سوم فرمود: وای بر تو آیا جز محصول زبان، چیز دیگری مردم را به آتش می افکند؟
- دانشمندان گفته اند: بهترین و بدترین عضو انسان زبان است چون زبان می تواند هم منشا خیر و سعادت و هم منشا شر و بدی برای انسان باشد.
آسیب های گفتاری:
1) دروغ گفتن: در کنفرانس سراسری آموزش و پرورش آمریکا در سانفرانسیسکو بیان شد: مهمتریـن وظیفه آمـوزش و پرورش دروغ نگفتن است که عامل اصلی تمام فسادهاست.
2) سخن زشت و خنده آور: شایسته است انسان در سخن گفتن بگونه ای رفتار نماید تا مورد خنده و تمسخر دیگران قرار نگیرد، زیرا این عمل موجب بی شخصیتی فرد در اجتماع شده و نیز از احترام و عزت انسان می کاهد.
علی (ع) می فرماید مبادا سخنی پلید و یا مضحک بگویید گرچه آن را از دیگران حکایت کنید.
3) سرزنش: هرگاه انسان عملی مرتکب شود نباید او را سرزنش کرد زیرا این رفتار باعث کینه توزی شده و اعتماد به نفس را از بین می برد.
4) زیاد سخن گفتن: از آفت سخندانی زیاد سخن گفتن و طولانی صحبت کردن با دیگران است پس باید به شدت از آن پرهیز نمود.
4- آداب ارتباط:
در زندگی روزمره ما بیشترین وقت صرف ارتباط می شود که برخی دانشمندان گفته اند 95 درصد وقت برای ارتباط است. ارتباط با خدا، ارتباط ب خود، ارتباط با دیگران، ارتباط با طبیعت پس سعی نما در ارتباط با دیگران به نکات ذیل خوب توجه نمایی.
در ارتباط کلامی با دیگران باید به محورهای زیر توجه شود:
الف) محتوای کلمات: 1- موضوعاتی که برای دیگران جالب است را بیابید و با آن سخن را شروع کنید مثلاً اگر کسی به شعر یا فوتبال و یا موضوع خاصی علاقمند است از همان موضوع سخن را شروع کنید.
2- از صحبت غیرضروری که برای دیگران خوشایند نیست خودداری کنید.
3- در کلمات از موضوعات تهدید آمیز خودداری شود.
4- در صحبت های خود فرهنگ و زمینه شخصیتی خود و خانواده را مد نظر بگیرید.
5- واضح و روشن آنچه را می خواهید، بگوئید. (پیام روشن باشد.)
نکات درس آموز از زندگی پیامبر اکرم (ص) در ارتباط کلامی:
- خلاصه و پرمعنا سخن می گفت.
- سکوت می کرد و جز در مواقع نیاز سخن نمی گفت.
- چهره اش خندان و خنده اش به صورت تبسم بود.
- نیکوترین سخن سخنی است که از نظر ادبی منظم باشد و مقصود و معنا را خواص و عوام از آن دریابند.
و یا فرمود: گوینده کمتر از شنونده خسته می شود. بنابراین هنگامی که سخن می گوئید ، آنان را خسته و ملول نکنید، آفت سخن، طولانی بودن آن است.
ب) تُن صدا: ارتباط موثر و حسنه باید با آهنگ و تن صدا مناسب باشد. افرادی که یکنواخت صحبت می کنند، باعث خستگی و کسالت می شوند و افرادی که با صدای خیلی بلند صحبت می کنند هم دیگران را آزار داده و هم احساس خطر و تهدید را در آنها ایجاد می کند. (صحبت بلند گاهی نشان از خشم است)
نکات مهم در ارتباط غیر کلامی:
امرسون، نقاش و شاعر اروپایی، معتقد بود چشم انسان به اندازه زبان او گویاست. (نگاه کردن نوعی سخن گفتن است).در صحبت کردن حتماً ارتباط چشمی برقرار کنید. چون راه نفوذ است.
با ارتباط چشمی 50% پیام منتقل می شود. در طول صحبت به طرف مقابل نگاه کنید و گاهی چشم را به اطراف به فاصله نیم متر از صورت او بگردانید. اما از خیره شدن به طرف مقابل خود بپرهیزید.
الف) حالات چهره: چهره در برقراری ارتباط 55% مؤثر است. پس سعی نمایید چهره ی بشّاش و شاد با دیگران برخورد کنید و همچنین برخی از حرکات بدن دارای پیام است که باید به آنها توجه شود مثلاً گره زدن ابروها، علامت نارضایتی یا خشم است، بالا بردن ابرو، نشان از تعجب است، لبخندزدن، نشان از رضایت است، پیامی دارد که باید به آن توجه کرد.
ب) ژست ها: حرکات بدن معمولاً معنی خاصی دارد. مثل1- بالا انداختن شانه ها، نشانه مهم نبودن یا عدم علاقه مندی به موضوع است. 2- بالا بردن دست، نشان از خداحافظی است. 3- استفاده از حرکات دست و بدن در بهتر رساندن پیام و جذاب شدن ارتباط نقش مهمی دارد.
ج) سبک نشستن: سبک نشستن، ایستادن، راه رفتن فرد و دیگر حالات انسان پیام های زیادی برای ما دارد مثلاً کسی که سر خود را پایین انداخته یا گردن خود را خم کرده احتمال می دهیم که او غمگین است و یا لم دادن نزد دیگران نشان از بی ادبی و بی تربیتی است و ...
5- آداب گوش دادن:
آیا می دانی پیامبر اکرم (ص) بعنوان معلّم انسانها به او لقب گوش دادن یعنی اینکه به صحبت ها خوب و دقیق گوش می کرد بهمن منظور قرآن کریم می فرماید: قُل اذن خیر لکم بگو گوش دادن برای شما بهتر است و سر اینکه خداوند دو گوش برای انسان داد و یک زبان در همین است که گوش مهمترین ابزار برای کسب اطلاعات است.
یکی از نصیحت های پیامبر اکرم (ص) دقت نظر در گوش کردن به صحبت های دیگران بود.
توصیه هایی برای گوش دادن:
- سکوت و حفظ آرامش در هنگام گوش دادن امری مفید و مؤثر است.
- مطالب را به دقت گوش دهید و در شنیدن صبور باشید.
- به گوینده توجه کنید و با ابراز احساسات او را تشویق به بیان مطالب تازه نمائید.
- با تبادل افکار و همفکری، خود را به درک مطالب گوینده ترغیب سازید.
- از مطالب ارائه شده سؤالاتی مطرح تا پاسخ مناسب دریافت کنید.
- از مشغول کردن خود به چیزهای دیگر در زمان گوش دادن بپرهیزید.
- بیشتر از آنچه می گوئید، به حرفهای دیگران گوش فرا دهید و پیرامون آن تفکر کنید.
سه راه اساسی برای گوش دادن فعال و مؤثر:
1- به فرد مقابل نگاه کنید و به او توجه کنید:
- بیشترین نگاه مستقیم را با او داشته باشید. (تماس چشمی)
- از واژه هایی نظیر متوجهم، تکان دادن سر، لبخند زدن، هان و... استفاده کنید.
- حالت بدنی راحت و آسوده به خود بگیرید و این پا و آن پا نکنید. (زیاد جنب و جوش نداشته باشید).
- کمتر صحبت کنید. زیرا زمانی که صحبت می کنید کمتر گوش می کنید.
2- پرسش مطرح کنید:
- سؤال کردن علاوه بر جمع آوری اطلاعات، نشان می دهد به حرف های او گوش می دهید. بهتر است از سؤالات باز استفاده نمایید نه سوالات بسته مثل (بلی و خیر) نشان می دهیم حرف او برای ما مهم است.
3- بازخورد دادن : یعنی اینکه هنگام صحبت با کسی گاهی بکوشید برداشت خود را از گفته های وی بازگو کنید مثلاً آیا منظورت این است که دوست نداری کسی تو را به این اسم صدا بزند؟ به نظرم می آید عصبانی هستی.
- برداشت خود را از صحبت او عنوان می کنیم.
- بازخورد دادن یعنی اینکه آیا برداشت درستی داشته ام یا خیر.
نکته: وقتی که گوینده در بین صحبت های خود صحبت می کند، بهترین زمان برای بازخورد دادن است.
6- آداب معاشرت با دیگران:
اصولاً این سوال مطرح است که چرا باید با دیگران معاشرت نمائیم؟ در پاسخ باید گفت که معاشرت و ارتباط سازنده با ديگران يکي از مهمترين و اصلي ترين نيازهاي روحي و رواني آدميان است.بهمين خاطر انسان مدني الطبع آفریده شده است، يعني ذات و فطرت آدمي به گونه اي است که حتما بايد زندگي اجتماعي داشته باشد .
1- انواع معاشرت:
الف) معاشرت انساني: برخوردهايي که انسان با ديگران به عنوان همنوع دارد و در مقابل آنها وظايف و مسئوليتي دارد .
ب) معاشرت ديني: معاشرتي که هر فرد با هم کيش و هم مسلک خود دارد، ما به عنوان مسلمان در برابر ساير مسلمانان وظايف و مسئوليتي داريم .
ج) معاشرت شهروندي : هرکدام از ما به عنوان شهروند با شهروندان روابط خاصي داريم في المثل کسي که با شکم سير بخوابد و همسايه اش گرسنه باشد مسلمان نيست .
د) معاشرت دوستانه : روابط صميمانه با افراد خاصي که به عنوان دوست داريم .
هـ) معاشرت خانوادگي: هريک از ما به عنوان عضو خانواده در مقابل اعضاي خانواده (عمو، دايي، عمه،پدر، مادر، برادر خانواده و ...) وظايف خاصي داريم .
2- روش معاشرت با مردم:
با مردم آنگونه معاشرت کنید که اگر مردید بر شما اشک ریزند و اگر زنده ماندید با اشتیاق به سوی شما آیند. (حکمت 10 نهج البلاغه)
3- معيار معاشرت اجتماعی:
حضرت علی (ع) می فرماید: "هرچه براي خود مي پسندي براي ديگران هم بپسند "
اين يک قانون عام براي اخلاق اجتماعي و نحوه معاشرت با ديگران به حساب مي آيد و بهترين و کاملترين معيار براي سنجش درستي يا نادرستي رفتار اجتماعي است . بهترين راه فهم توقع ديگران از ما اين است که ما خود را جاي آنان بگذاريم و تصور کنيم که اگر ما به جاي آنها بوديم چه توقعي از طرف مقابل داشتيم از اين راه مي توان فهميد که توقع ديگران از ما چيست .
4- اهتمام به امور مردم :
پيامبر اکرم (ص) اوج خرد و خردورزي را پس از دينداري ، مهرباني و محبت و خيرخواهي نسبت به همه انسانها اعم از خوب و بد معرفي کرده است و در جاي ديگر امام رضا (ع) می فرماید: محبت نسبت به مردم نصف ايمان و نصف عقل است . اين عبارات نشانگر اهميت خدمت به خلق در اسلام است .
بنـي آدم اعضـاي يک پیکرند کـه در آفرينش ز يک گوهرنـد
چو عضوي به درد آورد روزگـار دگــر عضـوهـا را نمانـد قـرار
5- برآورده ساختن نياز مردم :
امام صادق (ع) مي فرمايد: رفع نياز از يک مسلمان و برآورده ساختن حاجت او اجر و پاداشی بالاتر و برتر از بیست حج که هرکدام همراه با انفاق فراوان دينار در راه خدا باشد را به همراه دارد.
پيامبر اکرم (ص): محبوبترين کارها نزد خداوند، رفع نياز و برآورده ساختن حاجات مردم است.
امام رضا (ع): خداوند را در روي زمين بندگاني است که در برآورده ساختن نيازهاي مردم تلاش مي کنند .اينان روز قيامت در امانند ، هرکسي که مومني را شاد نمايد خداوند در روز قيامت دل او را شاد مي کند.
6- اصلاح ميان مردم:
يکي از بهترين و مطلوب ترين اخلاقيات اجتماعي " اصلاح ذات بين " است . اگر ناراحتي و کدورتي بين افراد پيش آمد و منجر به اختلاف شد و روابط سست و سرد شد از وظايف اخلاقي آشتي دادن و اصلاح ذات بين مي باشد .
امام علي (ع): آشتي دادن ميان مردمان بهتر از نماز و روزه ساليان متمادی است.
امام صادق (ع): اصلاح اختلافات ميان مردم و نزديک کردن آنان به یکديگر صدقه اي است که خداوند آن را دوست دارد .
7- کیفیت معاشرت شایسته با مردم:
الف) راه سلامت ماندن در میان مردم اخلاق نیکو می باشد. پیامبر اکرم حد و مرز خوش خلقی با مردم را اینگونه بیان می فرماید.
تلقی اخاک بالبشر هنگامی که با مردم ملاقات می کنی چهره شاد و بشاش داشته باش.
تطیّب کلامک در هنگام برخورد با مردم کلام و سخن پاک و پاکیزه داشته باش.
تلیّن جانبک در هنگام برخورد با مردم نرم و ملایم به آنها برخورد کن.
ب) نیکو سخن گفتن با دیگران: حضرت علی (ع) به امام حسین (ع) می فرماید: ای فرزندم بدان هر کس که سخنش نرم باشد مهر و محبتش به دیگران ضرورت می یابد.
خداوند به حضرت موسی در هنگام انجام رسالت بزرگش می فرماید فقولا له قول لیّنا با فرعون با زبان نرم و ملایم سخن بگو که این امر بسیار تأثیرگذار است.
ج) خیرخواهی برای دیگران: پس از توجه به پدر و مادر و خویشان و دوستان نوبت احسان به مؤمنین است. انسان مسلمان نمی تواند نسبت به سرنوشت انسان ها بی تفاوت باشد این عمل بر اساس خیرخواهی و پاک نیتی مؤمن است. از رسول خداست که عابدترین مردم کسی است که نسبت به همه مسلمانان خیرخواه تر و پاک دل تر باشد.
د) رعایت ادب: لقمان را گفتند: ادب از که آموختی گفت از بی ادبان، هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از آن عمل پرهیز کردم.
علی (ع) می فرماید: دل و جان را با ادب روشن و فروزان کن.
هـ) عفو و گذشت: یکی از اصول تربیت اجتماعی گذشت از خطاهای دیگران است زیرا هر انسانی در زندگی مرتکب خطاهایی می شود و چه بسا پس از فهمیدن خطای خود از آن پشیمان می شود. و قصد می کند آن را ترک کند.
حضرت علی (ع) می فرماید: هرکس پوزش طلبید عذرش را بپذیر و گذشت از مردم را پیشینه خود ساز.
و) حفظ اسرار: در معاشرت با دیگران، گاهی متوجه برخی نکات می شویم که آنان دوست ندارند برای دیگران افشا شود، اینجاست که حفظ اسرار دیگران یک وظیفه اخلاقی اجتماعی است. چون افشای عیب های پنهانی دیگران موجب آشکار شدن عیوب خانوادگی انسان نیز می گردد و بین این دو نوعی رابطه علت و معلولی برقرار است.
7- آداب دوستي:
دوستان انسان بهترين محک شناخت شخصيت انسان هستند بطوريکه در روايات اسلامی يکي از راههاي شناخت دين و مذهب افراد را، شناخت دوستان آنان دانسته اند (المرء علی دین خلیله و قرینه) و نیز يکي از نخستين راههاي قضاوت درباره شخصيت افراد دوستان هستند.
بطوری که علی (ع) می فرماید اگر می خواهی درباره کسی تحقیق و بررسی کنی، ببینید دوست او چگونه است.
امام علی (ع) می فرماید: ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است و از او ناتوان تر آنکه دوستان خود را از دست بدهد. (حکمت 12 نهج البلاغه)
امام علی (ع) در نامه 31 خطاب به فرزندش امام حسن (ع) در خصوص حقوق دوستان می فرماید: چون برادرت از تو جدا گردد تو پیوند دوستی را برقرار کن، اگر روی برگرداند تو مهربانی کن و چون بُخل ورزد تو بخشنده باش. هنگامی که دوری می گزیند تو نزدیک شو، و چون سخت می گیرد تو آسان گیر.....
ويژگي هاي دوست با ادب:
الف: ظاهر و باطن دوست بايد يکسان باشد.
ب: زينت دوستش را زينت خود و ننگ او را ننگ خود بداند .
ج: ثروت و قدرت، رفتار او را تغيير ندهد .
د: چيزي را از دوستش دريغ نکند.
هـ: در سختي ها دوست خود را رها نکند.
و: آنچه برای خود دوست داری برای او هم دوست داشته باش و آنچه برای خود نمی پسندی برای او هم مپسند.
ز: کسی که از آنچه ناخرسند دارد دوری کنی و خوشنودی او را پیروی نموده و فرمانش بری.
ح: آنکه با جان و مال و زبان و دست و پای خویش او را یاری کنی.
ط: آنکه چشم و راهنما و آینه ی او باشی.
ی: آنکه تو سیر نباشی و او گرسنه و یا سیراب باشی و او تشنه، یا پوشیده باشی و او برهنه.
ک: آنکه سوگندش را تصدیق کنی، و دعوتش را بپذیری و در بیماریش از او عیادت کنی و بر جنازه اش حاضر شوی و چون بدانی حاجتی دارد بر انجام آن سبقت گیری و او را مجبور سازی که از تو بخواهد بلکه خودت پیش دستی کنی.
حد دوستي اعتدال است پس نبايد همه اسرار خود را براي دوستان حتی دوستان بسيار نزديک فاش کنی زيرا هر دوستي ممکن است روزي به دشمني تبديل شود.
با چه کساني نبايد دوستي داشت:
الف: از دوستي با کسي که رابطه اش را با خويشان خود قطع کرده (صله ارحام) بپرهيزید: چرا که در سه آيه قرآن این دسته افراد مورد لعن هستند.
ب: از دوستی با احمق بپرهیزید: او هر چند اراده سود رساندن به تو را دارد اما به تو زيان مي رساند.
ج : از دوستی با کسي که گناه را در چشم انسان زيبا جلوه می دهد بپرهیزید.
د: با چاپلوس معاشرت نکن زيرا که کارش را در نظر تو زيبا جلوه مي دهد و دوست دارد تو هم مثل او باشي.
ه: از دوستی با دروغگو بپرهیزید: زيرا دروغگو مانند سراب است، دور را برايت نزديک و نزديک را برايت دور مي کند.
و: از دوستی با بخيل بپرهیزید: زيرا زماني که بيشترين نياز را به مال او داري تو را رها مي کند .
ز: از دوستی با فاسق و بدکار بپرهیز: چرا که تو را به لقمه اي يا کمتر از آن مي فروشد .
8- آداب معاشرت با والدین (پدر و مادر):
گویند موسی دوستی داشت و در میدان جهاد و مبارزه به شهادت رسید روزی موسی (ع) از خداوند خواست جایگاه او را در عالم برزخ ببیند، دید در عذاب دوزخ است. موسی (ع) فرمود بار خدایا مگر نفرمودی که شهید سوال و جواب ندارد و در بهشت است. فرمود بلی ولی ایشان کسی است که پدر و مادرش را اذیت و آزار می رساند و بهمین خاطر جایگاه او در عذاب است. پس ای عزیز تلاش کن دستورات خداوند را خوب عمل نمایی تا جایگاه شایسته در دنیا و آخرت پیدا نمایی.
اولین وظیفه فرزندان در مقابل پدر و مادر احسان و نیکی به آنان است. به طوری که در چهار سوره از قرآن مجید نیکی به والدین بلافاصله بعد از مسأله توحید قرار گرفته این همردیف بودن در مسأله بیانگر این است که اسلام تا چه حد برای پدر و مادر احترام قائل است. در سوره بقره آیه 83 می خوانیم.
.... لاتعبدون الا الله و بالوالدین احساناً – و در سوره انعام آیه 151 می فرماید: الا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین احساناً و در آیات مورد بحث نیز این دو را قرین با هم دیدیم و قضی ربک الّا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احساناً.
پروردگارت فرمان داده که تنها او را بپرستید و نسبت به پدر و مادر نیکی کنید قراردادن توحید یعنی اساسی ترین اصل اسلامی در کنار نیکی به پدر و مادر – تأکید دیگری است بر اهمیت این دستور قرآنی و اسلامی .
دومین وظیفه فرزندان در مقابل پدر و مادر این است که هرگاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری برسند «آنچنان که نیازمند به مراقبت دائمی تو باشند» هر گونه محبت در مورد آنها را دریغ مدار و کمترین اهانتی به آنان مکن، حتی سبکترین تعبیر نامؤدبانه یعنی «اُف» به آنها مگو یعنی اظهار ناراحتی و ابراز تنفر مکن (اما یبلغن عندک الکبر احد هما و کلاهما فلا تقل لهما اُف).
سومین وظیفه فرزندان این است که بر سر آنها فریاد مزن (و لا تنهر هما).
چهارمین وظیفه فرزندان این است که با گفتار سنجیده و لطیف و بزرگوارانه با آنها سخن بگو و همه آنها نهایت ادب در سخن را می رساند که زبان کلی قلب است. (و قل لهما قولا کریما)
پنجمین وظیفه فرزندان در مقابل پدر و مادر این است که نهایت فروتنی را در برابر آنها بنماید و بالهای تواضع خود را در برابرشان از محبت و لطف فرود آورد (و اخفض لهما جناح من الرحمه) تواضعی که نشان دهنده محبت و علاقه باشد و نه چیز دیگر.
ششمین وظیفه فرزندان این است که موقعی که رو به سوی درگاه خدا می آورد پدر و مادر را (چه در حیات و چه در ممات فراموش نکند) و تقاضای رحمت پروردگار را برای آنها بنماید. مخصوصاً این تقاضا را با این دلیل همراه سازد و بگوید بار پروردگارا! آنها را مشمول رحمت خویش قرار ده. همانگونه که در کودکی مرا تربیت کرده اند. (و قل رب ارحمها کما ربیانی صغیراً)» دقت فوق العاده در احترام به پدر و مادر : در حقیقت در دو آیه ای که گذشت قسمتی از جزئیات برخورد مؤدبانه و فوق العاده احترام آمیز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو می کند. 1- از یکسو انگشت روی حالات پیری آنها که در آن موقع از همیشه نیازمندتر به حمایت و محبت و احترامند گذارده، می گوید: کمترین سخن اهانت آمیز را به آنها مگو!
آنها ممکن است بر اثر کهولت به جایی برسند که نتوانند بدون کمک دیگری حرکت کنند و از جا برخیزند و حتی ممکن است قادر به دفع آلودگی از خود نباشند در این موقع آزمایش بزرگ فرزندان شروع می شود. آیا وجود چنین پدر و مادری را مایه رحمت می دانند، و یا بلا و مصیبت و عذاب.
آیا صبر و حوصله برای نگهداری احترام آمیز از چنین پدر و مادری را دارند و یا هر زمان با نیش زبان، با کلمات سبک و اهانت آمیز و حتی گاه با تقاضای مرگ او از خدا قلبش را می فشارند و آزار می دهند.
نکته مهمی که از این تعبیر علاوه بر آنچه گفته شد، استفاده می شود این است که اگر پدر ومادر آنچنان رنجور و ناتوان و مسن شوند که قادر به دفع آلودگی از خود نباشند فراموش مکن تو هم در کودکی چنین بودی و آنها هرگونه حمایت و محبت را از تو دریغ نداشتند. محبت آنها را جبران نما و از آنجا که گاهی در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احترام آنها و تواضعی که بر فرزند لازم است ممکن است دچار لغزش و اشتباه شوند. بنابراین اگر بدون قصد طغیان و سرکشی در برابر فرمان خدا لغزشی در زمینه احترام و نیکی به پدر و مادر از شما سر زد و با فاصله پشیمان شدید و در مقام جبران برآیید. مسلماً مشمول عفو خدا قرار خواهید گرفت اگر شما صالح و توبه کار باشید، خداوند توبه کاران را می آمرزد.
ب) اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات صریحاً توصیه می کنند که حتی اگر پدر و مادر کافر باشند احترامشان لازم است و در سوره لقمان آیه 15 می خوانیم: « و ان جاهداک علی ان تشرک بی مالیس لک به علم فلا تطعهما و صاحبهما فی الدنیا معروفاً اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوی اطاعتشان مکن، ولی در زندگی دنیا با آنها خوب معاشرت نما.»
ج) شکرگزاری در برابر پدر و مادر درقرآن مجید در ردیف شکر گزاری در برابر نعمتهای خدا قرار داده شده – ان اشکر لی و لوالدیک (سوره لقمان، آیه 14)
با اینکه نعمت خدا بیش از آن است که قابل شمارش باشد و این دلیل بر عمق حقوق پدر و مادر می باشد.
د) قرآن حتی کمترین بی احترامی را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است.در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم «که اگر چیزی کمتر از «اُف» وجود داشت خداوند آن را نهی می کرد (اف همانطور که گفتیم اظهار ناراحتی است.) و این حداقل مخالفت و بی احترامی نسبت به پدر و مادر است.»
هـ) با اینکه جهاد در اسلام معنای بسیار والایی دارد – اما بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است و اگر موجب ناراحتی آنها شود جایز نیست و در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده که جوان با نشاط و ورزیده ای نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و گفت من جهاد در راه خدا را بسیار دوست دارم ولی مادر پیری دارم که از این موضوع ناراحت می شود. پیامبر اکرم (ص) فرمود برگرد و با مادر خویش باش قسم به آن خدایی که مرا مبعوث ساخته یک شب مادر با تو مأنوس گردد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است. پیامبر اکرم (ص) فرمود بترسید از اینکه عاق پدر و مادر و مغضوب آنها شوید، زیرا بوی بهشتش که از پانصد سال راه به مشام می رسد و هیچگاه به کسانی که مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسید و اما در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) می خوانیم: شخصی خدمتش آمد و عرض کرد: من به چه کسی نیکی کنم؟
فرمود: به مادرت، دوباره سوال کرد بعد از او به چه کسی؟ باز فرمود: به مادرت و برای سومین بار سؤال کرد فرمود مادرت و برای چهارمین بار توصیه به پدر داشتند و سپس سایر بستگان را به ترتیب نزدیکی آنها با انسان فرمود: در حدیث دیگر از رسول الله که می فرمایند بهشت زیر پای مادران است و تنها از طریق خضوع و همچون خاک راه بودن در برابر آنها می توان به بهشت راه یافت.
در روایات اسلامی پیوند نزدیکی میان کوتاهی عمر و ترک صله رحم (مخصوصاً از پدر و مادر) ذکر شده است. که ما در سوره اسری، آیه 23 به آن اشاره کردیم.
9- آداب میهمان داری:
الف) اهمیت و احترام میهمان به اندازه ای است که در اسلام به عنوان یک هدیه آسمانی تلقی شده است و رسول خدا می فرماید:
اذا اراد الله بقوم خیرا اهدی هدیه، قالوا و ما تلک الهدیه؟ قال: الضّیف، ینزل برزقه و یرتحل بذنوب اهل البیت.) و هنگامی که خداوند اراده کند به جمعیتی نیکی نماید، هدیه گرانبهایی برای آنها می فرستد، عرض کردند ای رسول خدا! چه هدیه ای؟ فرمود: میهمان با روزی خویش وارد می شود و گناهان خانواده را با خود می برد و اهل خانه بخشوده می شوند.
ب) میهمان را همچون جان باید گرامی داشت و تهیت و احترام را درباره او انجام داد، تا آنجا که امیر مؤمنان علی (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که فرمود: «من حق الضّیف ان تمشی معه فتخرجه من حریمک الی البر» «از حقوق میهمان آنست که او را تا در خانه بدرقه کنی». تا آنجا که به تکلف نیانجامد باید وسایل آسایش و راحتی او را فراهم کرد، گاه می شود میهمان ها افرادی کم رو و خجالتی هستند و به همین دلیل دستور داده شده است که از آنها درباره غذا خوردن سؤال نکنید بلکه سفره غذا را آماده کنید که اگر مایل بودند بخورند.
ج) با تمام اهمیتی که میهمان دارد پذیرایی های پر تکلف و پر زرق و برق از نظر اسلام نه تنها کار خوبی نیست بلکه از آن نهی شده است. اسلام توصیه می کند که پذیرایی ها ساده باشد و یک خط جالب عادلانه در میان میهمان و میزبان ترسیم کرده است. و آن اینکه میزبان از آنچه دارد مضایقه نکند و میهمان بیش از آن انتظار نداشته باشد.
سلمان فارسی از پیامبر اسلام چنین نقل می کند که فرمود: ان لا نتکلف للضّیف ما لیس عندنا، و ان نقدم الیه ما حضرنا «برای میهمان نسبت به آنچه که نداریم تکلیف نکنیم، و از آنچه که موجود است مضایقه ننماییم».
قرآن در آیات فوق و در آیات سوره هود، این حقیقت را به طور آشکار بیان کرده که پذیرایی از میهمان به طور گسترده و معقول هرگز مخالف شرع نیست بلکه چون پیامبری دست به چنین کاری زده است ولی البته آن گونه پذیرایی که شعاعش دیگران را هم در بر گیرد آنچنان که رسم افراد سخاوت مند است.
«هنگامی که برادرت بر تو وارد شود از او سؤال نکن آیا امروز غذا خوردی یا نه؟ آنچه داری برای او حاضر کن چرا که سخاوت مند واقعی کسی است که از بذل آنچه حاضر دارد مضایقه نکند».
از جمله وظایف میزبان در پیشگاه خدا این است که غذایی را که آماده ساخته است کوچک و بی ارزش نکند چرا که نعمت خدا هر چه باشد عزیز و محترم باشد ولی در میان مُترفین (سرمایه داران) و ارباب تکلف معمول است که هر قدر سفره را رنگین کنند می گوید: چیز ناقابلی بیش نیست و لایق مقام شما باشد نمی باشد! همانگونه که میهمان نیز وظیفه دارد آن را کوچک نشمارد.
د) هنگامی که یکی از شما وارد منزل برادر مسلمانش شود هر جا که به او پیشنهاد می کنند بنشیند چرا که صاحب منزل به وضع خود و آنجایی که نباید آشکار گردد آشناتر است.
هـ) یکی از آداب میهمان داری آن است که غذا را هر چه زودتر برای او آماده کنند چرا که مهمان وقتی از راه می رسد مخصوصاً اگر مسافر باشد غالباً خسته و گرسنه باشد هم نیاز به غذا دارد و هم نیاز به استراحت دارد باید غذای او را زودتر آماده کنند تا بتواند استراحت کند.
و) هنگامی که دعوت به طعام می شوند (در مراسمی دعوت می شوند) باید وقت شناس باشند و مزاحمت بی موقع برای صاحب خانه فراهم نکنند.
ز) در سوره نور آیه 61 آمده است خانه های پدرانتان یا خانه های مادرانتان خانه های خواهرانتان خانه های عموهایتان یا خانه های عمه هایتان یا خانه هایی که کلیدشان در اختیار شماست یا خانه های دوستانتان بر شما گناهی نیست که به طور دسته جمعی یا جداگانه غذا بخورید.
ح) میهمان هنگام ورود به منزل سه بار اجازه بگیرد: اجازه اول را بشنود و هنگام اجازه دوم خود را آماده کنند و به هنگام اجازه سوم اگر خواستند اجازه بدهند و اگر نخواستند اجازه ندهند در این صورت بدون کمترین احساس ناراحتی باید صرف نظر کنند. در بیان این سه اجازه شاید صاحب خانه لباس مناسبی بر تن نداشته باشد یا نمی خواهد در حالی که هست کسی او را ببیند و گاه وضع اتاق به هم ریخته است و گاهی اوقات اسراری است که نمی خواهد کسی از آنها با خبر شود. باید به او فرصتی داد تا خود را جمع و جور کند و اگر اجازه نداد ناراحت نشویم.
10- آداب مجلس داری:
1- از آداب مجلس این است که زمانی که تازه واردی به مجلس وارد می شود حاضران جمع و جور تر بنشینند، گاه تازه واردها از شما برای نشستن سزاوارترند به خاطر خستگی مفرط، یا کهولت سن، و یا احترام خاصی که دارند و برای او جا باز کنند مبادا سرگردان و احیانا خسته و شرمنده شود و این موضوع یکی از مسایل پیوند و تحکیم دوستی است.
2- تا آنجا که می دانیم تمام اقوام جهان زمانی که به هم می رسند برای اظهار محبت به هم نوعی تحیّت دارند که گاهی جنبه لفظی و گاهی جنبه عملی دارد که رمز تحیّت می باشد، در اسلام نیز «سلام» یکی از روشنترین تحیّت هاست به هنگام ورود به در هر خانه ای باید سلام کرد منظور از «سلام علیکم» این باشد که «سلام خدا بر تو باد» یا «سلامتی تو را از خدا می خواهم» چرا که از نظر یک فرد موحد هرگونه دعایی بالاخره به خدا بر می گردد و از او تقاضا می شود و طبیعی است دعایی که اینچنین باشد هم پر برکت و هم پاکیزه است.
کسی که پیش از سلام آغاز به سخن گفتن کند پاسخ او را نگویید.
و نیز امام صادق (ع) نیز می فرماید: بخیل کسی است که حتی از سلام کردن بخل بورزد.
تحیّت به معنای دعا کردن برای حیات دیگری است (اذا جاوک حیوک بما لم یحیک به الله) خواه این دعا به صورت سلام علیک (خداوند تو را به سلامت دارد) یا حیاک الله (خداوند تو را زنده بدارد) و روشن ترین مصداق آن همان سلام کردن است.
3- بندگان خاص خداوند «عباد الرحمن» در مجالس باطل حضور پیدا نمی کنند.
ائمه اطهار (ع) فرمودند: به مجلس غنا همان مجلسی که در آنها خوانندگی لهوی توام با نواختن آلات موسیقی انجام گیرد و سایر مجالس لهو و لعب و شرب خمر و دروغ و غیبت و امثال آنها را در بر می گیرد، وارد نشوید. عباد الرحمن و بندگان خاص خدا نه شهادت به دروغ می دهند و نه در مجالس لهو و لعب و باطل حضور می یابند. چرا که حضور در این مجالس علاوه بر امضای گناه مقدمه آلودگی قلب و روح است.
4- نجوا کردن (در گوشی صحبت کردن) کار پسندیده ای نیست و بر خلاف آداب مجلس است زیرا نوعی بی اعتنایی یا بی اعتمادی به دیگران محسوب می شود لذا در حدیثی از پیامبر اسلام می خوانیم «اذا کنتم ثلاثه فلا جناح اثنان دوم صاحبهم فان یحزنه» هنگامی که سه نفر باشید دو نفر از شما به جز نفر سوم به نجوا نپردازد چرا که این امر نفر سوم را غمگین می سازد».
ابو سعید خوری نقل می کند: یک شب عده زیادی گرد هم آمده بودیم و آهسته سخن می گفتیم پیامبر (ص) بیرون آمد و فرمود: ما هذه النجوی؟ الم تنهوا عن النجوی؟ این سخنان در گوشی چیست؟ آیا شما از نجوا نهی نشده اید؟
از روایات متعدد استفاده می شود که شیطان برای غمگین ساختن مؤمنان از هر وسیله ای استفاده می کند نه فقط نجوا که در عالم خواب هم دست بر نمی دارد.
انما نجوی من الشیطان لیحزن الذین آمنوا نجوی تنها از ناحیه شیطان می باشد تا مؤمنان غمگین و ناراحت شوند.
11- آداب راه رفتن:
درست است که راه رفتن مسأله ساده ای است اما همین مسأله ساده می تواند بیانگر حالات درونی و اخلاقی و یا احیانا نشان از شخصیت انسان بوده باشد چرا که قبلا گفتیم روحیات و خُلقیات انسان در بین همه اعمال او منعکس می شود و گاه یک عمل کوچک حاکی از یک روحیه ریشه دار او است.
پیامبر اکرم (ص) از راه رفتن مغرورانه و متکبرانه نهی کرده اند و فرموده اند: «کسی که لباس بپوشد و با آن کبر بورزد خداوند او را در کنار دوزخ به قعر زمین می فرستد و همنشین قارون خواهد کرد چرا که او نخستین کسی بود که کبر و غرور را بنا نهاد» و در روایات دیگر این ماجرا از زبان پیامبر چنین روایت شده است که فرمود: «خداوند ایمان را بر اعضا و جوارح و قلب انسان واجب گردانیده است و در میان آنها تقسیم نموده است از جمله به پاهای انسان امر کرده که به سوی گناه و معصیت نرود و در راه رضای خدا گام بردارد و لذا قرآن فرموده در روی زمین متکبرانه راه نرو و نیز فرموده است اعتدال در راه رفتن را رعایت کن».
این ماجرا از زبان پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که: از کوچه ای عبور می فرمودند دیوانه ای را مشاهده کردند که مردم اطراف او را گرفته و به او نگاه می کنند و فرمود: علی ما جتمع هولاء؟ اینها برای چه اجتماع کرده اند؟ عرض کردند: علی المجنون یصرع. در برابر دیوانه ای که دچار حمله های عصبی شده است. پیامبر نگاهی به آنان کرد و فرمود: ما هذا المجنون الا اخبرکم بمجنون حق المجنون؟ این دیوانه نیست می خواهید دیوانه واقعی را به شما معرفی کنم؟ عرض کردند آری رسول خدا! فرمود: ان المجنون المتبخر فی مشیه الناظر فیعطفیه المحرک جنبیه بمنکبیه فذالک المجنون و هدا المبتلی.
دیوانه واقعی کسی است که متکبرانه دائما به پهلوهای خود نگاه می کند و پهلوهای خود را به همراه شانه ها تکان می دهد این دیوانه واقعی است آنکه دیدید بیمار است (راه رفتن همراه با کبر و غرور و فخر فروشی).
اعتدال در راه رفتن و سخن گفتن:
لقمان به مسائل اخلاقی درباره مردم و خویشتن پرداخته است و نخست تواضع و فروتنی و خوشرویی را توصیه کرده و می گوید:
ولا تصعر خدک للناس و لا تمش فی الارض مرحا ان الله لا یحب کل مختال فخور با بی اعتنایی از مردم روی مگردان و مغرورانه بر روی زمین راه مرو چرا که خداوند هیچ متکبر و مغروری را دوست نمی دارد
تُصعّر در اصل یک نوع بیماری است که به شتر دست می دهد و گردن خود را کج می کند.
مرح به معنی غرور و مستی ناشی از نعمت است. مختال به معنی کسی است که یک سلسله از تخیلات و پندارهای خود را بزرگ می بیند. فخور از ماده فخر و به معنی کسی است که نسبت به دیگران فخر فروشی می کند و لقمان می فرماید: پسرم هنگام راه رفتن اعتدال را رعایت کن و در سخن گفتن نیز اعتدال را رعایت نما و از صدای خود بکاه و فریاد مزن.
طرز مشی مؤمنان:
یکی از نشانه های بندگان خاص خدا تواضع است. حتی در راه رفتن. تواضع درراه رفتن به مستی و بی رمق گام برداشتن نیست بلکه در عین تواضع گامهایی محکم و حاکی از قدرت بردارند. در حالات پیامبر (ص) می خوانیم: من کسی را در راه رفتن سریع تر از پیامبر ندیدم گویی زمین زیر پای او جمع می شد و ما به زحمت می توانستیم به او برسیم و او اهمیتی نمی داد. در حدیثی از امام محمد صادق آمده است: منظور این است که انسان به حال طبیعی خودش راه برود و تکلف و تکبر در آن نباشد. در حدیثی از حالات پیامبر آورده اند که: قد کان یتکفا فی مشیته کانما یمشی فی صبب هنگامی که پیامبر اسلام راه می رفت در عین اینکه عجولانه نبود با سرعت کم گام بر میداشت گویی از سرازیری پایین میرفت. کیفیت راه رفتن مطرح نیست بلکه پی بردن به وضع روحیات یک انسان است و در حقیقت اشاراتی به نفوذ روح تواضع و فروتنی در جان و روح عبدالرحمن می کند.
12- آداب غذا خوردن:
الف) با ذکر نام و یاد خداوند بزرگ که منشأ تمام خوبی ها و برکات می باشد غذاخوردن را شروع کنید.
ب) سعی کنید لقمه غذا را خوب بجوید چون گفته اند تا زمانی که روی سفره نشسته اید جزء عمر انسان حساب نمی شود و به همین منظور باید غذا را زیاد بجوید تا با این کار نشاط پیدا کنید.
ج) موقع غذا خوردن با دیگران صحبت نکنید بلکه فقط به غذای خود نگاه کنید و از غذا خوردن لذّت ببرید.
د) در حین غذا خوردن آرامش داشته باشید و به فیلم و یا مسائلی که موجبات آرامش را از بین می برد پرهیز نمایید چون یکی از عوامل اصلی سوء هاضمه رعایت نکردن این امر است.
هـ) به غذای دیگران نگاه نکنید.
و) موقع غذا خوردن از آب استفاده نشود مگر اینکه نیم ساعت قبل از غذا و یا دو و نیم ساعت بعد از غذا آب میل نمایید.
ز) تا زمانی که گرسنه نشده اید سر سفره ننشینید.
ح) قبل از سیر شدن دست از غذا بکشید و کم خوری را پیشه خود قرار دهید.
ط) شکر نعمت های خداوند را همیشه داشته باشید و از خداوند به جهت این نعمت ها شاکر باشید.
ی) سعی نمایید اکثر غذاهایتان گیاهی باشد و حتی الامکان از غذای سرخ کردنی بپرهیزید.
ک) غذاها را خوب نگاه کنید و از طریق چشم انرژی را به غذا بدهید.
ل) یادتان باشد ظرفیت معده یک لیتر است پس در استفاده از غذاها به این امر توجه شود.
13- آداب ماه مبارک رمضان:
ماه مبارک رمضان بهار معنوی وجود انسان هاست پس باید نهایت استفاده از وقت و زمان های سراسر معنوی و الهی آن را داشته باشیم چرا که در این ماه شیاطین در غل و زنجیرند و درهای رحمت پروردگار برای انسان ها باز است بنابراین آداب این ماه را که به قرار ذیل است باید به خوبی اداء کرد تا زمینه های خیر و برکت معنوی برای انسان فراهم گردد.
1- سعی کنید گناهان خود را به یاد آورده و از خداوند طلب عفو و بخشش و داشته باشید چرا که ماه رمضان ماه مغفرت و آمرزش است.
2- سعی کنید ارتباط معنوی و قوی با قرآن کریم برقرار نمایید و از معانی و مفاهیم آن بخوبی بهره مند گردید و نیز تلاوت آن را سرلوحه کار خود قرار دهید.
3- احساس همدلی را در این ماه در خود تقویت نمایید به طوری که گرسنگی و تشنگی محرومان را درک و مطابق با آن همراهی معنوی را داشته باشید.
4- ماه مبارک رمضان ماه تمرین خویشتن بانی و خود نگهداری از گناهان و سقوط در پرتگاه های امیال و خواست های نابجا و نادرست و غیر عادلانه است. پس با این تمرین زمینه سلامتی روان خود را در ماه های دیگر سال تضمین نمایید.
5- ماه مبارک رمضان ماه پاکسازی جان و ورزش در مقابل شکمبارگی است و بهترین زمینه برای صحت و سلامتی انسان است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: « صوموا تصحوا»
6- ماه رمضان ماه تمرین چشم، گوش، زبان، دست، پا به ایمان و عادت دادن اعضا و جوارح به انجام وظایف درست آن است.
7- ماه مبارک رمضان ماه تعیین سرنوشت انسان ها در شبهای قدر برای یک سال زندگی است پس باید مقدمات آن را به خوبی فراهم نموده تا سرنوشت مناسب برای انسان رقم زده شود و به همین منظور باید نیّات، افکار و رفتار خوبی را در خود ایجاد نماییم.
8- ماه رمضان ماه دستیابی به هدف (تقوی) است پس باید سعی کرد با اعمال خاصه زمینه های کسب تقوی را فراهم نمایی.
9- ماه مبارک رمضان ماه راز و نیاز، دعا و درخوسات های صمیمانه و خالصانه از خداوند است پس باید با قلب و روان پاک زمینه های استجابت درخواست از خداوند را فراهم کرد