نسیم دانش 25
راه های خوشبختی
همه ی ما دوست داریم " خوشبخت " باشیم. آیا" خوشبختی دست یافتنی است "
بلی خوشبختی دست یافتنی است ولی مثل هر کاری راهی داردو کلیدی می خواهد، پس بایدراه های خوشبختی را بشناسیم و با " صبر و حوصله " آن را اجرا کنیم .
آیا آدم خوشبخت وجود دارد؟
می دانید که هدف از خلقت انسان رسیدن به نقطه کمال ، یعنی مقام قرب و عبودیت است. از این رو انسان فطرتاً موجودی کمال جو و طالب خوشبختی است وهمواره در پی رشد و پرورش استعدادهای درونی خویش است، خوشبختی انسان وابسته به قوّه عقل است بنابراین انسانهایی که در آرزوی رسیدن به خوشبختی هستنند برای تقویت قوّه عاقله خود از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند.
در واقع، انسان دارای دو گونه حیات و زندگی است، حیات ظاهری و غیر انسانی، و حیات معنوی و الهی. کسانی که به خوشبختی معتقدند، حیات معنوی و الهی را بر حیات ظاهری و غیر انسانی ترجیح می دهند،
عده ای بر این باوراند که نه تنها گوهر خوشبختی دست یافتنی نیست، بلکه اساساً چنین گوهری وجود نداشته و جهان جز شرّ و بدبختی، بر چیز دیگری استوار نشده است. ترویج این فکر شیطانی سبب شده که پیروان این نظریه غالباً در زندگی خود مأیوس بوده و سرانجام، دست به خودکشی بزنند.
استاد شهید مرتضی مطهری با استفاده از آیه ذیل به تحلیل اشتباه این مسلک می پردازد
وَاتُوا البُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِها وَاتَّقُوا اللَّه لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون پسندیده آن است که به خانه ها از درها وارد شوید و از خدا بترسید تا رستگار شوید.
این دستورالعمل در آغاز بسیار ساده به نظر می رسد، چرا که هر عاقلی می داند، برای ورود به خانه باید از راه ورودی آن استفاده نمود، امّا آیه درصدد بیان مطلبی شیرین تر است، و آن این که تنها خانه نیست که درِ مخصوص داشته، بلکه خوشبختی و حیات طیب نیز درِ مخصوصِ به خود دارد. که خداوندراه خوشبختی را چنین ترسیم می فرماید:
الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآب کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام می دهند،"یعنی از درِ مخصوص زندگی وارد میشوند " خوشا به زندگی شان و نیکو باد پایان زندگی آنها بنابراین خوشبختی وجود دارد، و راه وصول آن،تقویت قوه عقل و برتری دادن حیات معنوی بر حیات حیوانی است.
تعریف خوشبختی :فراهم بودن اسباب تکامل برای یک فرد ویا یک جامعه، ودر نقطه مقابل آن شقاوت وبدبختی است که بمعنی نا مساعد بودن شرائط پیروزی وپیشرفت وتکامل است(تفسیر نمونه جلد /9ص249) برخی خوشبختی رادست یابی به لذّت ،آرزو ها،رضایت ونبود رنج تعریف کرده اند که به بررسی آنها می پردازیم
آیا خوشبختی همان لذّت است؟
برخی ها خوشبختی را استفاده از امکانات موجود و رسیدن به لذّتهای ظاهری و باطنی می دانند و محروم بودن از آنها را رنج و شقاوت می دانند. حتی بسیاری از کسانی که با باورهای دینی زندگی می کنند نیز دچار این اشتباه شده و دست یافتن به این لذّتها را اوج خوشبختی می دانند، و حال آن که پس از مدتی و گاه پس از رسیدن به این لذّتهای ناپایدار، دچار پشیمانی شده و راه را از چاه تشخیص می دهند. در حالی که انسان خوشبخت کسی است که هرگز از رسیدن به خوشبختی، دچار پشیمانی نشده و حسرت روز های گذشته را به دل راه نمی دهد.
خوشبختی از لذّت، مربوط به یک عضو و یا دسته ای خاص از اعضای انسان است، که با بکار گرفتن غریزه بدست می آید و به عبارتی، یک مطلوب غریزی است؛ در حالی که با خوشبختی، تنها یک عضو از اعضای انسان کامیاب نمی شود بلکه مجموعه انسان است که به اوج می رسد.
حال اگر خوشبختی، به معنای رسیدن به لذّت باشد، آیا باید انسانی را که با پیروی از غریزه ، به لذّتی کوتاه دست می یابد،هر چند از راه مشروع ،خوشبخت دانست ؟ و یا فردی را که با داشتن قدرت مالی، از امکانات اطراف خویش خوب بهره مند است، می توان خوشبخت شمرد؟ چه بسیار افرادی که در اوج ثروت و لذّت، بوده اندولی در لحظاتی به یک بن بست رسیده و احساس عطش درونی خود را ظاهر ساخته و به شکست در زندگی اعتراف می کنند.
بنابر این ، لذّت، مقارن با خوشبختی است امّا نیل به هر گونه لذّتی خوشبختی نیست. چه بسا لذّتهایی که مانع از لذّتی شیرین تر شده و یا مقدمه ای برای رنجی دردناک ترند.
آیا خوشبختی همان تحقق آرزوهاست؟
برخی می پندارند خوشبختی همان تحقق یافتن آرزوهاست، خو.شبختی کامل را برای کسی می دانند که به تمام آرزوهای خود رسیده باشد؛ و اگر به بخشی از آنها رسیده باشد، به همان اندازه آن شخص را خوشبخت می دانند، و کسی را که به هیچ یک از آرزوهای خود دست نیا فته باشد، بدبخت می دانند.
در پاسخ به چنین پنداری باید گفت که آرزو با خوشبختی در ارتباط است؛ ولی نیل به آرزوها ضامن خوشبختی انسان نیست. امید و آرزو سبب تحرک و تلاش انسان می شود. انسان در آرزوی خوشبختی برای رسیدن به آن، به سختی های زیاد روحی و جسمی تن می دهد؛ امّا با این همه، اسلام از یک سو به محدود کردن آرزوها دستور داده، و از سوی دیگر عمیق کردن آنها را سفارش نموده است.
امام علی)ع): »طوبی لمَن قصّر أمله و اغتنم مهله خوشابه حال کسی که آرزوهای خود را کوتاه کند و فرصتهایش را غنیمت شمارد.
در بسیاری از موارد انسان پس از دستیابی به آرزوی خود، از رسیدن به آن احساس ندامت و پشیمانی می کند. در جامعه امروز، بسیاری در آرزوی رسیدن به آزادی کامل و رهایی از قید و بندهای اخلاقی، باتلاش وتکاپوی بسیار، خود را به غرب، سرزمین آزادیهای ضد انسانی، می رسانند، امّا پس از چندی نه تنها خوشی را در کنار خود نمی یابند، بلکه خود را در نهایت بدبختی و افسردگی می بینند، حال آن که انسان پس از رسیدن به سعادت و خوشبختی، احساس ندامت نخواهد کرد.
قرآن کریم با تکیه بر این مطلب می فرماید:
وعَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
بسا چیزی را ناخوش بدارید و آن برای شما خوب است و بسا چیزی را دوست می دارید و آن برایتان بد است. خدا می داند و شما نمی دانید.
آیا خوشبختی همان تامین رضایت است؟
دسته ای خوشبختی فرد را، رضایت و خشنودی از وضع موجودمی دانند، رضایت یعنی، خشنودی از حال و مرتبه ای که در آن هستیم؛ مرحله ای که پس از تحقق یافتن آروز قرار دارد.
در حالت رضایت، پشیمانی راه ندارد، چرا که فرض ما بر این استوار است که شخص از وضع موجود راضی است، بنابر این اشکال اول آرزو، برآن وارد نیست.
همچنین احساس رضایت، حالتی است که تمام وجود انسان را سرشار و بهره مند می سازد و یک جانبه و مربوط به عضو خاصی نیست. بدین جهت اشکال مطرح شده در لذت نیز شامل آن نخواهد شد. با این وجود، هنوز نمی توان کسانی را که از وضع موجودشان راضی هستند، سعادتمند دانست؛ چرا که رضایت با سطح فکر انسان در ارتباط است. انسانهای بسیاری از وضع موجود خود در کمال رضایت اند، ولی این رضایت و خیال خوشبختیِ آنان به علت جهل و ناتوانی از وصول به مراتب بالاتر است.
دو فرد را در نظر بگیرید؛ یکی در آرزوی رسیدن به وسایل عیش و نوش است و دیگری در آرزوی طی نمودن مراتب علمی و فکری ، هنگامی که هر دو به مطلوب خود برسند و در کمال رضایت بسر برند، کدامیک را می توان سعادتمند و خوشبخت نامید ؟!
بنابر این آنچه در سعادت انسان نقش اساسی دارد، موضوع رضایت است نه حالت رضایت؛ یعنی، آنچه انسان بدان راضی می شود اهمیت دارد، نه حالت رضایت.
آیا خوشبختی همان نبود رنج است؟
برخی خوشبختی را معادل با نبودرنج و درد می دانند - چنانکه این فکر در بین بیشتر مردم رایج است
این دیدگاه، ناشی از عدم آشنایی انسان با حکم الهی است. چرا که رنج ها و مصیبتها ، مقدمه ای برای رسیدن به خوشی های بیشتر و بالاتر می شود.
بنابر این، نبودن این درد و رنجها، نه تنها باعث خوشبختی انسانها نیست، بلکه در بسیاری از موارد، وجود رنج و درد مقدمه وصول به خوشبختی است.
در حقیقت مصیبت ها، مادر خوشبختی ها ست. در واقع درصدی از خوشبختی ها، مرهون وجود بلاها و دشواریهاست، همانطور که گاهی در دل خوشبختی ها، بدبختی ها شکل می گیرد؛ به عنوان مثال، زیبایی یا ثروت از عوامل خوشبختی خارج از روح و روان است، امّا همین عامل خوشبختی، می تواند باعث بدبختی صاحبش شود، چرا که مقدمه ورود او در بسیاری از گناهان و رنجها خواهد بود.
آیاخوشبختی همان کمال است؟
خوشبختی ارتباط نزدیک با کمال دارد به گفته ابن سینا "سعادت عبارت از به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان بطور یکنواخت و هماهنگ است، که موجب کمال انسان می شود.«
فعلیت یافتن استعدادهای روحی در مراحل عبادی، سلامت نفس در مسائل اقتصادی، رام نمودن هوای نفس در بُعد اخلاقی و بدوش کشیدن وظایف اجتماعی، که دین، عقل و وجدان بر عهده او نهاده است. خوشی زندگی است.
عوامل خوشبختی
استاد شهید مرتضی مطهری با استفاده از تقسیم ارسطو، عوامل خوشبختی را در سه دسته بیان می کند:
1- عوامل روحی 2- عوامل بدنی 3- عوامل خارجی
البته درجه تاثیر هر یک از این عوامل ، در استعدادها و قوای درونی انسان ها متفاوت است. در واقع عوامل روحی، متضمن درصد بیشتری از خوشبختی است و عوامل بدنی؛ مانند، زیبایی و سلامت نسبت به عوامل روحی، از درصد کمتری برخوردار است، امّا نسبت به عوامل خارجی، مانند پول و قدرت، درصد تاثیر گذاری بیشتری دارد.
چرا بیشتر مردم، این نسبتها را وارونه دیده و درصد تاثیر گذاری عاملی چون پول را که عاملی خارجی است و از عوامل بدنی و حتی عوامل روحی، بیشتر می دانند ؟
می توان گفت که این بینش، به نوع جهان بینی و بکار نگرفتن قوّه عقل باز می گردد از آنجا که بیشتر انسانها دریافتها و معلوماتشان از محسوسات شان ناشی می شود، این سیر را وارونه می بینند و شخص ثروتمند و دارای مقام اجتماعی را، خوشبخت تر از یک انسان مؤمن و معتقد به اصول اخلاقی می دانند.
در حالی که فقدان عامل بدنی و خارجی، با عوامل روحی قابل جبران است، ولی نبود عامل روحی با عوامل بدنی و خارجی به هیچ وجه جبران پذیر نیست، از این رو سعادت و خوشی زندگی مراتبی دارد و کسانی به سعادت بیشتری می رسند که عوامل بدنی و خارجی را بر عوامل روحی مقدم نکنند.
شکر گذاری
از جمله عوامل خوشبختی ، شکر گذاری در مقابل نعمت ها یی است ، که خداوند به او ارزانی داشته ، انسانی که زبان شکر در مقابل عطایای الهی داشته باشد ، خداوند نعمت هایش را بر وی سرازیر خواهد کرد و بدین وسیله سبب خوشبختی او فراهم خواهد شد.
شکر نعمت ، نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند
امیرالمؤمنین (ع) می فرماید : " خدا را بر نعمت هایی که عطا فرموده ، ستایش می کنیم ؛ و در کارهای خود از او یاری می جوییم. از او سلامت در دین را خواهانیم ، آنگونه که تندرستی بدن را از او درخواست می کنیم"
خداوند متعال فرمود : لَاِنْ شَکَرْتُمْ لاَزیدَنَّکُمْ ؛ " اگر به درگاه خدا شکر گزاری کنید ، رزق خود را بر شما افزون خواهیم کرد". انسان اگر در زندگی اش زبان شکر گذاری و قدردانی داشته باشد در زندگی دنیا و آخرت از سعادت و رستگاری بهره مند خواهد بود.
حضرت علی (ع) می فرماید : الشُّکْرُ زِینَةُ الْغِنَی شکر گذاری ، زیور بی نیازی است.
انسان سپاسگزار با دوری از گناه به سوی خوشبختی پرواز می کند
حضرت علی (ع) می فرماید : چون نشانه های نعمت پروردگار آشکار شد ، با ناسپاسی نعمت ها را از خود درو نسازید.
اسباب خوشبختی
پایه واساس خوشبختی وبد بختی اراده وخواست خود انسان است ،او می تواندوسائل لازم رابرای ساختن خویش وجامعه فراهم سازدواوست که می تواند با عوامل بدبختی به مبارزه برخیزد وتسلیم آن نشود
اسباب خوشبختی در روایات اسلامی
1- امام صادق(ع): حقیقت خوشبختی این است که آخرین مرحله زندگی انسان با عمل سعادتمندانه ای پایان پذیرد (تفسیر نمونه جلد9ص250)
2- خوشبخت کسی است که از سرنوشت دیگران پند گیردوبدبخت کسی است که فریب هوای نفس وغرورش را بخورد(تفسیر نمونه جلد 9ص250)
3- پیامبر اکرم (ص)چهار چیز از اسباب سعادت وخوشبختی وچها رچیز از اسباب شقاوت و بدبختی
اسباب سعادت 1لف- همسرصالح(یک همسر خوب انسان را به انواع نیکی ها تشویق می کند)
ب- خانه وسیع(خانه وسیع فکر وروح انسان راآرامش می بخشدوآماده فعالیت بیشتر می کند )
ج- همسایه شایسته (همسایه خوب کمک موثری به آسایش وحتی پیشرفت های انسان می کند)
د- سواری خوب(مرکب خوب برای رسیدن به کارها ووظایف اجتماعی عامل موثری است)
اسباب شقاوت الف: همسر بد ب: همسایه بد ج: خانه تنگ د: مرکب بد(تفسیر نمونه جلد 9ص251)
آیا برای رسیدن به خوشبختی نیاز به راهنما داریم؟
خوشبختی به معنای ارائه طرحی جامع است که تمام راههای به ظهور رساندن قدرتهای بالقوه درونی انسان را نشان دهد، و انسان را از نظر اخلاقی به بالاترین درجه می رساند و از نظر عبادی به شیرین ترین لحظه های ارتباط با خدا رهنمون می سازد.
آیا ارائه چنین طرحی به تنهایی برای انسان ممکن است ؟ ِِِِِِِِِِ
خداوند سبحان برای تمامی نیازهای درونی انسان پاسخی در بیرون قرار داده است مانند تشنگی با آب و گرسنگی با غذا ، میل جنسی با ازدواج و... آیااین عطش درونی " جستجو به دنبال خوشبختی " رابدون پاسخ رها کرده است ؟
در پاسخ، باید به فلسفه بعثت انبیا و امامت اولیای الهی دقت نمود، چرا که این بزرگواران همچون طبیبان دلسوز و درد آشنا، نسخه ی شفا بخش این نیاز درونی را به ما داد ه ا ند؛ پس باید با بهره گیری از کلام آن عزیزان و پیمودن راهشان، راه خوشبختی را پیدا کرد.
انسانِ انتخابگر، با وجود راه ها و راهنمایان الهی، گاهی در طریقی قدم می گذارند که سرانجامش کفران نعمتهای الهی است. إنّا هَدَیْناهُ السَبِیل إمّا شاکِراً وَ إمّا کَفُوراًما راه را به انسان نشان دادیم، خواه شاکر باشدو خواه ناسپاس
●خوشبختی از دیدگاه قرآن وروایات ا سلامی
در قرآن واژه خوشبختی با الفاظی چون» فلاح، سعادت، نجات، فوز و طوبی « آمده که اینک به تحلیل وااژه طو بی می پردازیم
درمقابل طوبی، واژه «ویل» بمعنای« وای و بَدا به حال» آمده که اشاره به شدت ناراحتی از کسی و یا به معنای«چاهی در جهنم» می باشد.
شیخ طوسی، در تفسیر التبیان برای لفظ طوبی معانی مختلفی چون:
1- زندگی پاک 2- فرح و چشم روشنی ۳- نیکویی 4- چه خوب است 5- زندگی مورد غبطه
۶- زندگی به همراه خیر و کرامت ۷- بهشت 8- درختی در بهشت 9- پاکیزه ترین چیزها 10- خوشا به حال راذکر کرده و در پایان، همه آنها را به هم نزدیک و مربوط دانسته است در روایات ازمعصومین(ع) تنها مصداقی که بدان تصریح شده، همان درختی است که در خانه بهشتی پیامبر اکرم "ص "و علی "ع" قرار دارد ، با جمع بندی روایات دیگر طو بی فقط درخت بهشتی نیست بلکه واژه هایی، چون«خوشا به حال» و «خوشا زندگیِ»آمده است.
(علامه طباطبایی) در مورد این روایات می فرماید:
«طوبی، همان ولایت خدای سبحان است و علی "ع "صاحب آن ولایت و از میان امت پیامبر، اولین گشاینده درِ آن است، و مؤمنان اهل ولایت، اتباع و پیروان او هستند، و خانه او در بهشت نعیم، که بهشت ولایت است با خانه رسول خدا"ص " یکی است و تزاحم و اختلافی میان آن دو نیست در واقع می توان چنین نتیجه گرفت که طوبی یک معنای لغوی و عام " زندگی خوش، خوشا به حال" داشته و یک معنای اصطلاحی و خاص "درخت بهشتی" و از آنجا که هر کس در آخرت، از سایه درخت رسالت و ولایت نبوی(ص) و علوی(ع) بهره مند شود، انسان خوشبخت و سعادتمندی خواهد بود، برای نام آن درخت نیز از واژه طوبی استفاده شده است.
در قرآن مبنای خوشبختی ایمان وعمل صالح است الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، خوشا به حالشان و نیکو باد فرجام شان.
استاد شهید مرتضی مطهری، به نکته جالبی در بیان این آیه اشاره می فرماید:
" کسانی که کاری کنند و ایمان و علاقه به معنویت داشته باشند، آنها را زنده می کنیم و از مردگی خارج می سازیم، آن وقت می فهمند معنای خوشی و سعادت چیست.
آرامش و سکونت با انسانی است که به خدا ایمان داشته باشد، و عمل صالح انجام دهد. پس تنها خداست که مایه اطمینان خاطر و خوشی زندگی است.
آری، چنین کسی از شرّ و خسران، ایمن و سالم است، چون او خود را تحت ولایت خدا قرار داده، هر چه برایش تقدیر کند مایه سعادت اوست، اگر چیزی به وی عطا کند خیر اوست، و اگر هم منع کند باز خیر اوست.
چنانکه خداوند فرمود: مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاهً طَیِّبَه وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أجْرَهُمْ بِأحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُون
خداوند کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح می کنند، و در نتیجه، با یاد خدا دارای اطمینان قلب دائمی می شوند به دست یافتن زندگی خوش و سرانجامی نیک بشارت می دهد، وهمچنین در وصف کسانی که از ذکر خدا، دور هستند فرمود:وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً آنها که از ذکر ویاد خداونددورند زندگی شان در تنگی وسختی است.
راه خوشبختی
1 - قدم به قدم وبصورت تدریجی به هدف نزدیک شوید و شتاب زده عمل ننمائید
2- . در زندگی جدی عمل کنید واز سستی و تنبلی بپر هیزید و نگویید" دیگر از ما گذشته " گذر عمر را جدی بگیرید.
3- به سلامت خودتان توجه کامل داشته باشید و نا راحتی هایی که قابل معالجه است رفع کنید .وا ز آنچه به سلامت شما لطمه می زند دوری کنید .
4- به خود قول دهیدکه نیرومند باشید و هیچ عاملی آرامش فکری شما را بر هم نزند
5 -.هرگز نگذارید چیزی شما را از مسیرتان به انحراف بکشاند .انتخاب هدف درست، وعزم واراده قوی برای رسیدن به هدف مهم ترین وظیفه ی ما در زندگی است .
5_صبح ها با دعای خیر و آرزوی خوشبختی برای خود وتمام انسانها سر از بالین بردارید و به خود بگویید :
( سلامت که بالاترین خوشبختی است به من تعلق دارد ).
6- تمرین وتکرارکار های خوب در هر روز و هفته و ماه.
7-خداوند بعضی از نعمتها را درون بسته ای از مشکلات به ما اعطاء می کند تا بندگانش با حل آن مسائل شایستگی خود را برای دستیابی به آن نعمت ثابت کنند .
8- حقایق را بپذیرید و در مواردی که ممکن است حقیقت برایتان ناخوشایند باشد از آن نگریزید
راز خوشبختی درزندگی
همواره یکی از دغدغه های بشر و آمال و آرزوهای بلند و دیرینه او سعادت و خوشبختی در زندگی است انسان همواره در طول تاریخ برای دستیابی به آن هزینه های زیادی پرداخت کرده است. گاهی افراد در جستجوی خوشبختی دچار مشکلات و درد سرهای زیادی شده اند گاهی در مسیر خوشبختی دچار گمراهی گشته و زندگیشان را تباه ساخته اند ، بالاخره برای رسیدن به آسایش ، بهاء سنگینی را پرداخت نموده اند اغلب این بدبختی ها و مشکلات نیز از عدم انتخاب صحیح راه و نداشتن الگو و راهنمای واقعی در زندگی است. با الهام از قرآن و با توسل به سیره و گفتار ائمه اطهار ( ع ) خوشبختی و راههای رسیدن به آن بیان گردیده. اگر انسان در تشخیص حق از باطل دچار اشتباه شود گمراه می گردد وهرگز خوشبخت نخواهد شد. اگر انتخاب حق از باطل به درستی ، صورت گیرد ، انسان خوشبخت و سعادتمند خواهد شد . ائمه اطهار (ع) چراغ های فروزان در زندگی برای انسان ها هستند ، انسان های آگاه با شناخت آنها و پیروی از دستورات و سیره آنها، می تواند به کمال و سعادت و خوشبختی برسند. حضرت علی (ع) " شما مردم به وسیله ما ، از تاریکی های جهالت نجات یافته و هدایت شدید ، و به کمک ما به اوج ترقی رسیدید ، صبح سعادت شما با نور ما درخشید ، کراست گوش که بانگ بلند پندها را نشنود".
آن کسی که ائمه اطهار را به عنوان چراغ راه زندگی برگزید و با توسل و تمسک به ولایت آنها زندگی نماید و امام زمانش را بشناسد به تحقیق از راستگاران و خوشبختان خواهد بود.
شناخت پروردگار
از جمله رمز خوشبختی، شناخت پروردگار و اعتقاد به اوست. خداوندی که مبدأ هستی و مرجع همه ی امور ، وپروردگار عالمیان است.
کسی که خدا را بشناسد و در مقابل عظمت او سر تعظیم فرود بیاورد و در برابر بزرگی او تسلیم شود و برای دور ماندن از کید و مکر شیطان ازاو یاری طلبد ، و با بریدن از هر جه غیر خدا، بندگی او را بپذیرد و قلب خود را حرم الهی قرار دهد، چنین انسانی را خداوند هدایت و خوشبخت می گرداند امیر المؤمنین (ع) می فرمایند: آنکس را که خدا هدایت کند ، هرگز گمراه نگردد ، و آنکس را که خدا دشمن دارد ، هرگز نجات نیابد و هر آنکس را که خداوند بی نیاز گرداند ، نیازمند نخواهد شد.
چه کنیم که خوشبختی مان پایدار بماند؟
1- شناخت ماهیت زندگی کنونی:
زندگی مانند یک نهال نوپا وسرزنده بسیار شکننده است. این نهال نیازمند باغبانی ماهر است. زیرکی وهوشیاری انسان شرط آفت زدایی از آن است. افراد هوشمند می دانند غذای این نهال نوپا « عشق ومحبت» است، که بایدبه موقع ود رزمان مناسب بصورت زبانی و یا رفتاری بروزداده شود، اینکه پیامبر(ص) فرمود:
« هرگاه مرد به همسرش بگوید «دوستت دارم.» هیچ گاه محبت او از قلبش بیرون نمی رود وهمواره در خاطرش می ماند.
2- راه های ماندگاری خوشبختی فعلی
نگهداری عشق واستمرار آن از پدید آمدن آن مشکل تر است. خوشبخت بودن بسیار مطلوب است، ولی خوشبخت ماندن وسعادتمند زندگی کردن ارزشمندتر است. چون عشق وعلاقه سرمایه ای گرانبهاست، حق دارید ناراحت ونگران از دست رفتن آن باشید، برای استمرار این سعادت لازم است:
1- قدر خوشبختی امروز را بدانید، و از آن محافظت کنید،. نگذاریدکدورت ودلخوری روی آن زخمی ایجاد کند. کوتاهی یکدیگر را جبران کنید.
2- هرگز مجادله نکنید، نزاع وجدال بر سر امور کم ارزش کدورت دردل طرفین را به دنبال دارد
3- گذشت وفداکاری را در زندگی سر لوحه خود قرار دهیدکنید تا عشقی را که در پستوی دلتان زندانی است، آزاد شود
4- حصار محکم واستوار(تقوا) را گرداگرد زندگی خود بکشید تا ازآلودگی وکجرویی به دور باشید
3- راه های بهتر شدن زندگی دائمی: برای دستیابی بهتر لازم است
1- معرفت خود را درباره حیات افزایش دهید. اصل حیات وهستی را مطالعه کنید هر چه این علم بیشتـر شود، معـرفت غنی ترمی شود. هستی شناسی ارجمندترین علم هاست. هرکس نظام آفرینشی را درک کند به این حقیقت می رسد که نظام آفرینش سراسر نشانه های حکمت خداوندی است.
2- معرفت وشناخت کافی نسبت به مناسبات به دست آورید. خواندن کتاب های مفید ومشاوره با دانایان به این معرفت می افزاید.
3- بررسی شیوه زندگی الگوها ی موفق همچون ائمه معصومین(علیه السلام) کمک بزرگی برای انتخاب وشناخت راه های مؤثر می کند.
4- تقویت ایمان مذهبی از طریق درک بهتر حضور خداوند وعمل به دستورات او در زندگی
5- چشم ودلتان را به همدیگر بدوزید واز نگریستن به دیگران چشم پوشی کنید. عفت وغیرت دو عنصر گرانسنگ وحافظ وجود انسان خصوصا جوان است. بدانید از موقعیت های مبارک حیات آن است که خداوند شما دو نفر را برای هم آفریده است.
6- مقایسه ممنوع. خودتان باشید وبه دیگران کاری نداشته باشید. مقایسه حسرت واندوه می آورد.
تنها عنصری که د رحیات معنوی هر سنگی رامی شکند وهر خاری را گل می کند، عنصر محبت است.
4 - پیشگیری ازآفت ها
توصيه هاي حضرت علي (ع) به فرزند جوانش امام حسن مجتبي (ع)برای کسب خوشبختی:
پسرم 1 - عذر عذر خواهان را بپذير.
2-با دشمن دوستت رفاقت مکن چرا که اين کار دشمني با دوستت به حساب مي آيد.
3- هرگز سخن زشت و بيهوده مگو
4- هرچه براي خود مي خواهي براي ديگران نيز بخواه و هر آنچه براي خويش ناپسند داري براي ديگران نيز ناپسند بدان.
5- مبادا بر مرکب طمع سوار شوي که تورا بر زمين زند.
6- هرگز با کسي که همنشيني با او ،دين و اعتقادات مذهبيت را از دستت مي گيرد همنشين مشو.
7- دلت را با ادب و فضيلت پاک کن.
8- قدر فرصت را بدان، پيش از آنکه از دستت برود .
9- حرف هايت هميشه سنجيده و از منابع موثق و مورد اطمينان باشد تا به خواري و شرمندگي دروغ دچار نشوي .10- در امانت خيانت مکن گر چه به تو خيانت شده باشد .
11- به پيمان ها و قراردادهايت پايبند باش که اين از علائم جوانمردي است.
12- در دفاع از حريم خانواده ات کوشا باش.
13-اگر چيزي را با روي خوش از دوستت دريغ داري بهتر از اين است که آن چيز را با اخلاق بد و روي ترش به او بدهي.
14- اقوام و خويشان خويش را گرا مي دار و آنها را زير بال و پر خويش گير .
15- در همه کارها از خدا ياري بخواه و بر او توکل کن که او بهترين و شايسته ترين ياري کنند گان است.
خوشبختی درنگاه دانشمندان
1- خوشبخت کسی است که راه قدر دانی از خدمت دیگران را بلد است و شادی دیگران را به قدر شادی خود حس میکند ( گوته)
2- من دریافته ام که انسان هر اندازه که مصمم به خوشبخت زیستن باشد همان اندازه خوشبخت و سعادتمند زندگی خواهد کرد ( ابراهام لینکلن)
3- غنچه خوشبختی در جای تاریک و بی صدا و گودی پنهان است که بسیار نزدیک به ماست ولی ما کمتر از آنجا می گذریم و آن دل خود ماست ( موریس متر لینگ)
4- خوشبختی یگانه چیزی است که می توانیم بی آنکه خود داشته باشیم دیگران را از آن بر خوردار کنیم ( کارمن سیلوا)
5- خوشبخت کسی است که دم را غنیمت می شمارد و به خود می گوید من امروز خوشم تا فردا چه پیش آید ( درایدن)
6- بشر به خوشبختی خیلی زود عادت می کند و چون خیلی زود عادت می کند خیلی زود هم فراموش می کند که خوشبخت است ( اندره موروا)
7- یکی از راههای خوشبختی این است که شخص نسبت به کوچکترین نعمتها شکر گذار باشد ( هرشل)
8 - انسان برای خوشبختی خلق شده و خوشبختی از راه کار مفید حاصل می شود( ساموئل اسمایلز)
9- این قانون طبیعت است که هیچ کس به تنهایی نمی تواند خوشبخت باشد بلکه خوشبختی و سعادت را باید در سعادت و خوشبختی دیگران جستجو کرد ( ویلیام شکسپیر)
اصول خوشبختی
1- الگو برداری از افراد خوشبخت
شما با شناخت افراد خوشبخت از اطرافتان به این پرشس پاسخ دهید که این افراد چگونه و چراخوشبخت شده اند؟در این صورت با پیروی از الگوهاو روشهای آنان می توانی برای خوشبختی خود برنامه ریزی کنی.
2- تعین اهداف بزرگ:
افراد خوشبخت به این دلیل خوشبخت می شوند که می دانند به کجا می خواهند بروند.شما باید بدانید که می خواهید چه کسی باشید و چه کاری بکنید.بهترین کاری که شما را به مسیر صحیح هدایت می کند تعیین هدف است..اگرباور داشته باشیم که به هر چیزی که اراده کنیم می رسیم برای خود اهداف بزرگی را انتخاب خواهیم کرد.گرچه هدفهای کوچک و کم ارزش دست یافتنی اند،اما راضی کننده نیستند.به نظر متخصصان برنامه ریزی اهداف بلند مدت ومهم را باید به اهداف کوتاه مدت و ریز تقسیم کرد تا به راحتی بتوان به آنها دست یافت. طرح های كوچك را كنار بگذارید و برای زندگی خود اهدافی بزرگ ، ولی دست یافتنی انتخاب كنید ،هدف عالی و بزرگ ، شما را به تفكر، تلاش و كوشش وا می دارد . پس سعی كنید به اهداف بزرگ بیندیشید و موفقیت را با تمام وجود بخواهید .
3- حداکثر استفاده از زمان:
وقت موهبتی است که به هر یک از ما ساکنان کره ی خاکی به رایگان داده شده و واحد آن برای همه یکسان است .موفقیت مادر زندگی به چگونگی استفاده از این گوهر بستگی دارد. بر اساس تحقیقات کارشناسان " موفقیت هر کس در تحقق اهداف آرمانها و آرزوهایش تا حدود قابل توجهی به استفاده موثر از وقت وابسته است " .وقت عامل فوق العاده موثری برای دستیابی به اهداف است.
4- داشتن پشتکار
به قول باكستون " با استعداد متوسط اما پشتكار قوی به هرچه بخواهید ، می رسید "
برای موفقیت در کار و دستیابی به خواسته های قلبی باید همه نیروهای خود را صرف اهدافمان کنیم وهمواره به دستاوردهای نهایی تلاشمان بیندیشیم.دراین زمینه ادیسون گفته است 99 درصد موفقیت ناشی از داشتن پشتکاردرکاراست.داستانهای موفقیت افراد بزرگ نشان می دهد که داشتن پشتکار از مهمترین رموزخوشبختی آنان است.
برای رسیدن به موفقیت بايد ثابت قدم بود، توماس ادیسون زمانیکه اولین لامپ تابان مسی را تهیه کرده بود، بیش از 10000مرتبه آنرا امتحان کرد تا توانست یک لامپ را روشن کند، هر چقدر مسائل بیشتر برایتان چالش انگیز می شوند، باید سعی کنید که تلاشتان را نیز به مثابه آن افزایش دهید.
5- بهره گیری از هوش واستعداد واعتماد به نفس :
باور مثبت به تواناییهای درونی خود ،.شما با فهرست کردن توانایی ها و مهارتهای خویش می توانید اعتماد به نفس لازم را کسب کنید وآن را پرورش دهید.
اگرهوش واستعدادی سرشار داشته باشیم وآن را درست به کار گیریم به یقین راه رسیدن به موفقیت برما هموار خواهد شد.اما اگردرکارها جدیت به خرج ندهیم بی استعدادترین افراد مصمم وبا اراده نیزازما پیشی خواهند گرفت.به راستی آیا تا به حال به توانایی های خود فکرکرده اید؟خداوند نیروی عظیم به همه انسانها داده است که در صورت شناخت آن واستفاده موثر ازاین نیروها در راه رسیدن به اهدافمان حتما موفق خواهیم شد.
6- استفاده از فرصتها:
ما ایرانیان سنتها واعتقادات خوبی داریم اما متاسفانه در بعضی موارد نیز ذهنمان به باورهای غلطی آغشته است.یکی از این باورها غلط رایج نسبت دادن موفقیت افراد به شانس است. شانس به معنای
توانایی درك موقعیت وانتخاب بهترین هاست . ضرب المثل معروف : " شانس فقط یك بار درخانه آدم را می زند" بیانگر همین موقعیت شناسی است ."به عنوان مثال اگر کسی قطعه زمینی بخرد وآن زمین بعدها ازموقعیت خوبی برخوردار شود واوبه ثروتی برسد می گوییم شانس آورده است.در حالی که چنین موفقیتها، حاصل استفاده از فرصتهاست.در حقیقت معنی واقعی شانس استفاده درست از فرصتهاست لینكلن می گوید: " بیشترِ خوشبختی ها و بدبختی های افراد صرفاً به دست خودشان است".
7- همواره "خواستن ، توانستن است" را شعار خود قرار دهید
" خواستن نه به معنای میل داشتن ، آرزو كردن و امیدوار بودن ، بلكه به معنای عمل كردن است . خواستن یعنی اراده كردن واراده كردن یك فرمان درونی است كه عمل به آن موفقیت را به بارخواهد آورد.بسیاری از افراد معنای واقعی خواستن را نفهمیده اند.خواستن آن است که به تصمیم قطعی منجر شود وتصمیم قطعی آن است که به عمل منجرشود وتنها عملی صحیح است که ما را به نتیجه وهدف برساند.به خاطر داشته باشیم که طولانی ترین راهها تنها با برداشتن یک قدم آغا زمی شود.پس باید قدم بگذاریم وهمین امروز اولین قدم را در راه رسیدن به هدفهای والای خود برداریم.
8- راضی نبودن به وضع موجود
اگر به مسیر زندگی افراد موفق نظری بیندازیم متوجه می شویم که نارضایتی آنان از وضع موجود باعث حرکت وگام برداشتن به سوی موفقیت شده است.پس از تعیین اهداف بلند برای خود باید در راه رسیدن به آن اهداف تلاش کرد.مهم ترین عامل موثر در موفقیت خود فرد است
9- كارها را جزء به جزء كرده ، انجام بدهید
به قول هنری فورد " اگر كار را به بخش های كوچك تقسیم كنید و جزء به جزء انجامش دهید، به نظربزرگ و دشوار نمی آید " همیشه بدانید كه كارهای انجام شده ی بزرگ ، با قدم های كوتاه آغاز شده اند. یك ضرب المثل چینی می گوید : " مرد ی كه كوه را ازمیان برداشت ، كسی بود كه شروع به برداشتن سنگریزه ها كرد." یقین بدانید راهی كه هزار كیلو متر باشد ، قدم به قدم پیموده می شود. پس سعی كنید كارهای بزرگ را به قسمت های كوچك تقسیم كنید تا با خیالی راحت واطمینان وشجاعت دست به انجام آنها بزنید.
10- از تمام نیروی خود استفاده كنید
آیا فكركرده اید كه چرا ذره بین پارچه را می سوزاند؟ بسیار ساده است ، زیرا ذره بین نور آفتاب را جذب می كند و در یك نقطه متمركز می سازد، بنابراین اگر پارچه ای درجلوی آن بگیرید،آن را می سوزاند. تمركزنیروهای شما اعم از جسمانی ، عقلانی و روحی و روانی در یك جا، اثری به مراتب بیشتر از ذره بین خواهد داشت. همواره این را بدانید كه :
نا برده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
11- نمی توانم ، نمی دانم ونمی شود را از ذهنتان بیرون بریزید
در دنیای انسان ها غیر ممكن وجود ندارد وانجام هر كار به شرط داشتن اراده ی قوی ، امكان پذیر است ومطمئن باشید كه با اراده و مقاومت و انتخاب راه درست و تصمیم گیری به موقع ، انجام هر كاری ممكن می شود. به قول دكتر دایر " دست به دست كردن ، آدم را در جاده"شاید" سرگردان می كند واو را جز به خانه هرگز به جایی دیگر رهنمون نمی سازد." هم او می گوید : " اگر برای حل مشكلات به خود ترس راه دهید ، خواه ناخواه روحیه یأس و ناامید ی موجب عدم اجرای آن كار می شود." در همین زمینه حضرت علی (ع)می فرما یند : " یأس و ناامیدی از بزرگ ترین گناهان است"، مطمئن باشید اگر كارتان را آغاز كنید، توانایی انجامش به دنبال آن می آید و كار كوچكی كه انجام بیابد، بهتر از كارهای بزرگی است كه فقط در قالب حرف و طرح باقی بماند.
12- احساس مثبت را در خدمت بگیرید:
در وجود انسان هفت احساس مثبت وهفت احساس منفی كلّی شناسایی شده است .
هفت احساس مثبت : میل و اشتیاق ، ایمان ، عشق ، غریزه ، دلگرمی وامید بخشی ، تخیّل ، تفكر و دوراندیشی .
هفت احساس منفی : ترس ، حسادت ، تنفر، انتقام ، حرص وطمع ، خرافات وخشم .
احساس های مثبت به ما نشاط ، امید ، حركت ، تلاش و نیروی فوق العاده می بخشند ، پس سعی كنید عادت استفاده از احساسات مثبت را در خود ایجاد كنیم ، برای رسیدن به موفقیت باید خوبی ها، زیبایی ها ، سفید ی ها ، شجاعت ها را دید نه بدی ها، زشتی ها ، سیاهی ها و ترس را نمونه جمله مثبت "هر روزی که می گذرد، از هر نظر، بهتر و بهتر می شوم." شاید به نظر برخی از افراد این جمله کلیشه ای و پیش پا افتاده باشد.اما دکتر امیل کو طبق پژوهش هایی به این نتیجه رسید، تکرار این جمله 20 مرتبه، دو بار در طول روز می تواند هر مصیبتی را از میان بردارد ، با اتکا به نگرش مثبت می توانید قدرت های درونی خود را افزایش داده و شخصیت درونی خود را نیز بهبود بخشید.