نسيم دانش شماره 28
120عامل اصلی سقوط انسا ن
تنها راه برای کمال و بندگی ، اطاعت محض از دستورات خداست.گناه در نقطه مقابل بندگی و مخالفت و سرپیچی از دستورخداست،بهمین منظور تا انسان از سرکشی و مخالفت و گناه ،دست بر نداردبه سر منزل مقصود نایل نمی شود. از این رودر آموزه های دینی،بعد ازایمان چیزی به اندازه ی ترک گناه اهمیت ندارد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: اگر آنقدر نماز بخوانید وبر پا بایستد که مثل میخ¬های کوبیده در زمین بشویدو آنقدر روزه بگیرید که در ضعف مانند چوبهای تراشیده شوید،این اعمال را از شما نمی پذیرندمگر با پرهیز گاری که شما را از گناه باز دارد.
بنابراین قدم اول در دینداری ،پرهیز جدی از گناه است که از آن به ورع تعبیر می شود وپیامبراکرم(ص) آنرا اصل وریشه دین میخواند. "اصل الدین الورع"
هر گناهی که از بنده ای سر می زند،سیاهی بر دل اوراه می¬یابد چون بر گناه اصرار ورزد آن سیاهی افزایش یافته بتدریج تمام دل اورا فرا می¬گیرد.در این زمینه امام باقر(ع) می فرماید: در قلب هر انسانی نقطه سفیدی است که چون گناهی مرتکب شود،نقطه سیاهی بر آن عارض می¬شود،اگر بر گناه خود ادمه دهد و از آن برنگردد آن سیاهی غالب گشته و سفیدی از بین می¬رود ،در این صورت چنان کسی هرگز به سوی خیر بازنمی¬گردد.
ارتکاب گناهان به تدریج تغییری در حال درونی انسان به وجود می¬آوردو این تغییرات جهت حرکت قلب را عوض می¬کند.وباعث قساوت قلب می شود .انسان وقتی دچار قساوت قلب شد بسیاری از مواهب فطری ومعنوی را از دست می دهد به طوریکه عواطف واحساسات را از دست می دهد مثلا از درد دیگران متاثر نمی¬ شود و دلش در مهر کسی نمی¬تپد و رقبتی به راز و نیاز با خدا ،و شوقی به عبادت خدا ندارد
انسان هر بار که دست به سوی گناه دراز می کند از لطافت روحی و رقت معنوی اش کاسته می شود چنین فردی از ادراک لذات معنوی بازمی¬ماند و روشنایی قلبی و نورانیت درونی را از دست می دهد .
حضرت علی(ع) می فرمایند:اشک چشم را جز قساوت قلب نمی¬خشکاند و دلها را جز زیادی گناهان مبتلا به قساوت نمی¬کند.
*گناه يعنى چه و چرا خداوند برخى از اعمال را گناه مي داند؟
تعریف گناه: گناه يعنى نافرمانى و تجاوز از حدود الهى. «گناه» چيزى است كه آدمى را از خدا دور مىسازد به عبارت ديگر موجب بازماندن وى از كمال مي گردد.
در قرآن براى گناه تعابير مختلفى آمده از جمله: ذنب، معصيت، اثم، سيئه، جرم، حرام، خطيئه، فسق، فساد، فجور، منكر، فاحشه، وزر. البته تمام اين گناهان را مىتوان در سه مرحله خلاصه كرد.
1- گناهانى كه به صورت ترك عبادات واجب صورت گرفته مانند ترك نماز و روزه.
2- گناهانى كه به صورت تخلفی که خدانهی کرده، صورت می گیرد مانندخوردن شراب ،چشمچرانى، ، قمار، ، استمناء، گوش دادن به موسيقى حرام و...
3- گناهانى كه علاوه بر نافرمانى از دستورات خدا ،حقوقى از مردم را ضايع نموده مانند قتل نفس، سرقت، ربا، غصب، رشوه.،غیبت،تهمت و...
(براى شناخت بيشتر به كتاب: گناهشناسى، محسن قرائتی مراجعه شود)
*چرا خداوند كارى را گناه مي داند؟
انسان داراى دو نوع گرايش و خواسته است 1- مادى 2- معنوى . گرايشهاى مادى او در حيوانات هم هست و گرايشهاى معنوى او در ملائكه هم هست. اما نه حيوانات گرايشات معنوى انسان را دارند و نه ملائكه گرايشات مادى انسان را، لذا اگر انسان پاسخ گرايشهاى معنوى خود را ندهد و فقط به ماديات خود بپردازد از حيوانها پايينتر مىآيد و اگر با وجود گرايشات مادى، معنويات خود را تكامل بخشد از ملائكه نيز برتر مىشود.
راه صعود به قلههاى تكامل و راه سقوط به درههاى شقاوت و پستى چيست؟
الف :واجبات الهى : پلههايى از نردبان تكامل، كه انسان حتماً بايد از آنها بالا رودمثل نماز،روزه،حج و...
ب :محرمات الهى : پلههايى از سرازيرى شقات ،كه انسان نبايد از آنها پايين رود.هرگاه انسان واجبى را ترك كند ويا حرامى را مرتكب شود، به درههاى شقاوت سقوط كرده است.
ج : مستحبات الهى: پله هايى كه انسان را به تكامل مىرساند اما خداوند به عللى آنها را واجب نكرده، چون واجب كردن باعث مشقت بر بندگان مىشود و يا اين كه اهميت كمترى نسبت به واجبات دارند.
د :مكروهات الهى: پله هايى كه ارتكاب آنها انسان را سقوط مىدهد اما اهميت آن كمتر از محرمات است. پس علت اين كه خداوند كارى را گناه مي داند اين است كه انسان را سقوط مي دهد.
*علت تمايل زياد ا نسان به گناه نسبت به ثواب چيست؟عوامل تمایل به گناه چیست؟
قرآن مي فرمايد: إِنَّا هَدَيْناهُ اَلسَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً ما راه(حق یا باطل) را به انسان نشان داديم، خواه شاكر باشدو پذيرا گردد يا ناسپاس و كفران نعمت كند(انسان/3)
انسانها در مقام انتخاب غالباً بد را انتخاب مىكنند و به گناه بیشتر تن مىدهند: كَلاَّ إِنَّ اَلْإِنْسانَ لَيَطْغى أَنْ رَآهُ اِسْتَغْنى چنين نيست كه شما مىپنداريد به يقين انسان طغيان مىكند، از اين كه خود را بىنياز ببيند،(علق /6و7))
چرا تمايل انسان به گناه بيشتر از كارهاى ثواب است، پاسخ به اين سؤال به عوامل زير برمي گردد:
1- ناآگاهى دينى: يكى از عوامل پيدايش گناه ، ناآگاهى از مسائل دينى است. در اثر همين ناآشنايى با حقايق دين است که مردم به مطالب وارونه و مسخ شده، دل مىبندند و از دين واقعى بيشتر فاصله مىگيرند و به گناه مىافتند." اگر انسان خدا را بشناسد و بداند سر سفره چه كسى نشسته است، هرگز راضى نمىشود او را به سبب گناه از خود برنجاند. مگر اين انسان نمىداند كه أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اَللَّهَ يَرى آيا انسان ندانست كه خداوند همه اعمالش را مىبيند؟ "( فرمایش آيتاللهجوادى آملى)
2- حرام خوارى :يكى ديگر از عوامل مؤثر در ارتكاب گناهان و افزايش آن ، خوردن لقمه حرام است. اگر در جامعهاى يا در خانوادهاى، گناه و بی بند وباری را مي بينيم، ريشه اش در لقمهاى است كه از راه غيرمشروع و حرام به دست آمده و خورده شده است.
لقمه كامد از طريق مشتبه خون خور و خاك و بر آن دندان منه
كان ترا در راه دين مفتون كند نور عرفان از دلت بيرون كند
3- خانواده :خانواده يكى از پايگاهها و كانونهاى قوى در تربيت انسان و کانون تحويل انسان های بزرگ و شايسته و وظيفه شناس به جامعه است و نيز می توانديكى از عوامل فساد و تباهى فرزندان وکانون تحويل انسانهاى ناپاك و منحرف به جامعه باشد
4- دوستان ناباب: گاهى ديده مىشود كه همه عوامل تربيتى براى يك فرد فراهم است اما داشتن دوستان ناباب و معاشرت و رفت و آمد با آنان، او را منحرف كرده و به گناه و معصيت كشانده می شود. به همين دليل در دين سفارشهاى زيادى شده است كه از دوستان گمراه و ناباب، دورى كنيد.
على (ع) مىفرمايد: مجالسة اهل الهوى منسأة للايمان و محضرة للشيطان همنشينى با اهل هوی و هوس، دوركننده ايمان و نزديك كننده شيطان به انسان است،(میزان الحکمه ج2ص62)
5- پيروىاز نفس اماره: در درون انسان، اميال و كششهايى وجود دارد كه آدمى را به تحرك وامىدارد. بعضى از اين اميال، منشأ كردارهاى نيك است و بعضى ديگر شيطانى و از سر هوی و هوس و ريشه كردارهاى زشت مىباشد. بنابراين لذت گرایی و پيروى از نفس اماره، يكى از عوامل مهم پيدايش گناه است.
براى مطالعه بيشتر به کتاب: 1- گناه و ناهنجارى عوامل و زمينههاى آن، سيد مجيد حسنى، انتشارات دارالغدير قم، - گناهشناسى، محسن قرائتىمراجعه شود
*آيا گناهان داراى آثار وضعى در اين دنيا هستند؟
همانطورکه ورزش اثر طبیعی ووضعی اش سلامتی است ،ومطالعه اثر وضعی اش آگاهی بیشتر است، گناه اثر وضعى وطبیعی اش آتش است که معنویت را می سوزاند ، بسيارى از گناهان مكافاتى در اين جهان دارند. به تعبير ديگر يكى از حكمتهاى الهى در نظام آفرينش اين است كه نظام هستى نسبت به كردارهاى انسان بىتفاوت نيست و در برابر نيك و بد اعمال آدمى واكنش مناسب نشان مىدهد. خداوند مىفرمايد: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ اَلْقُرى آمَنُوا وَ اِتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ اَلسَّماءِ وَ اَلْأَرْضِ اگر آدميان ایمان می آوردندوتقوی پيشه مىساختند، همواره نعمتها و بركات را از آسمان و زمين برايشان فرو مىريختيم،(اعراف /96). بنابراين در نظام علت و معلول كنشهاى نيك و بد آدمى در تعيين نيكبختى و نگونسارى انسان در همين دنيا نيز مؤثر است و بازگشت نتايج اعمال انسان به وى اختصاص به خانه آخرت ندارد
برخی ازآثار دنيوى گناه از جمله:
1- رسوايى وزیاد شدن مشكلات: در دعاى كميل مىفرمايد: اللهم اغفر لى الذنوب التى تنزل النقم خدايا برايم گناهنى را ببخش كه انتقامها و گرفتاريها را نازل مىكند
2- از دست رفتن نعمتها: در همان دعا مىفرمايد: اللهم اغفر لى الذنوب التى تغير النعم خدايا برايم گناهانى را ببخش كه نعمت را دگرگون مىسازد (و محروميتهاى فردى و اجتماعى را از بركات و روزىهاى الهى روزافزون مىكند)
3- فرود آمدن بلا: در همان دعا مىفرمايد: اللهم اغفر لى الذنوب التى تنزل البلاء خدايا برايم گناهانى را ببخش كه بلا را فرو مىفرستد
4- تيره كردن روابط اجتماعى: مثلاً گناه غيبت از گناهانى است كه روابط اجتماعى را تیره می کند، اعتمادها را سلب مىكند و حس بدبينى را گسترش مىدهد.
5-- ضعف قواى جسمانى: گناهانى هستند كه بدن انسان را به ضعف و سستى مىكشانند مثلاً گناهان مربوط به شهوت جنسى اين چنين هستند.
6- ضعف اراده: انسان گناهكار نسبت به پيمودن راه سعادت و كمالات اراده بسيار ضعيفى دارد. اين ضعف اراده حتى در زندگى مادى و روزمرهى آدمى هم خود را نشان مىدهد. به گونهاى كه حتى در هنگام درس خواندن تمركز حواس خود را از دست مىدهد.
7- فراموشى: حضرت رسول اكرم (ص) مىفرمايند: «در برابر گناهان پارسايى را پيشه كنيد، زيرا گناهان نابودكنندى خيرات مىباشند، همانا بنده كه مرتكب گناه مىشود آن آگاهى و علمى را كه قبلاً داشت فراموش مىكند.«(میزان الحکمه ج3/ص465)
9. حبس روزى: حضرت على (ع) مىفرمايند: «از گناهان حذر كنيد زيرا هرگاه بنده گناه مىكند روزى او حبس مىشود«(میزان الحکمه ج3 /ص466)
10. پيدايش بلاهاى جديد: امام رضا (ع) مىفرمايند: «هرگاه بندگان گناهانى را پديدآورند كه قبلاً آن را انجام نمىدادند، خداوند هم بلاهاى تازهاى را پديد مىآورد كه بندگان قبلاً نمىشناختند.«(همان منبع ص467) گناه جديد بلاى جديد را مىآورد. چنان كه در زمانهاى گذشته از بسيارى گناهان رايج امروز مانند «ايدز» خبرى نبود.
*آيا فكر گناه و تصور آن ،گناه است؟
بر اساس منابع دينى ، صرف فكر گناه تا به مرحلهى عمل نرسد به لطف خداوند براى انسان گناه محسوب نمىشود و به سبب آن عقاب نمىگردد. فكر گناه، گناه نيست يعنى موجب نوشته شدن گناه در نامه عمل نمىشود گرچه بزرگان اخلاق مىگويند بايد انسان ذهنش را از گناه پاك كند، چون فكر، مقدمه عمل مىشود.
هر چند فكر گناه و تصميم بر گناه، اثرات روحى در انسان مىگذارد و موجب سقوط معنوى و روحى انسان مىشود. لكن در صورتى كه انسان پشيمان شود، جلوى همين اثرات سوء معنوى نيز، گرفته مىشود
براى غلبه بر افكار و وسوسههاى نفسانى چه راهى وجود دارد؟
فكر كردن به كارهاى حرام و شهوتانگيز، خود به خود حرام نيست، اما اين ضررها را در پى دارد.
1- نفس و روح را تيره مىكند و در روايات به دود تشبيه شده كه اگر چه مانند آتش سوزاننده نيست، اما اتاق را سياه و تيره مىكند. فكر گناه نيز مثل دود قلب و روح را سياه و تيره مىكند.
2- فكر گناه زمينه آلودگى را در انسان فراهم مىكند و شيطان با توجه به نفوذى كه در انسان دارد، با ايجاد وسوسههاى ناپاك، او را به گناه آلوده مىكند. پس انديشه گناه يكى از دامهاى شيطان است و بايد براى مصون ماندن از آثار و عواقب وخيم آن از چنين انديشههايى خوددارى كرد
براى رهايى از افكار و وسوسههاى شيطانى، انسان باید بر فكر و روح و بر خيالات خود غلبه کند و براى اين كار چند راه وجود دارد:
الف- توجه به ذات اقدس الهى و تقوا و پرهيز از گناهان. قرآن كريم مىفرمايد: »شيطان بر كسانى كه ايمان دارند و بر پروردگارشان توكل مىكنند تسلطى ندارد.
ب- انجام يك سرى مستحبات مثلا هميشه با وضو بودن و زبان را به ذكر لاحول ولاقوة الا بالله العلى العظيم عادت دادن. و نيز خواندن قرآن در اوقات مختلف كه دواى هر دردى است. ج- خود را از بيكارى تنهايى و عوامل وسوسه انگيز دور نگهداشتن. د- ذهن را همواره به امورمثبت ومعنوی متوجه ساختن و عادت دادن.
ه- مطالعه پيوسته پيرامون خداو معادمثلا روزى ده صفحه و- به طور منظم به زيارت اهل قبور رفتن و نسبت به عاقبت خود و احوال پس از مرگ انديشيدن.
*نمونه هایی از گناهان
1- آثار زیان با ر استمنا و راهكارهاى عملى تعديل نياز جنسى را بيان فرماييد.
استمناء و خودارضايى از ديدگاه اسلام يك انحراف جنسى است كه داراى آثار سوء و پيامدهاى منفى زيادى مي باشد از جمله:
الف - پيامدهاى جسمانى: مثل ضعف بينايى، تحليل رفتن قواى جسمانى، عقيم شدن و ناتوانى در توليد مثل، پيرى زودرس، ضعف مفاصل، لرزش دست، زشتى چهره و از بين رفتن طراوت وشادا بی صورت
ب - پيامدهاى روحى و روانى: ضعف حافظه و حواسپرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشهگيرى، افسردگى، بىنشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى و بداخلاقى و تندخويى، كسالت دائمى، ضعف اراده و عدم اعتماد به نفس شديد. . .
ج - عوارض اجتماعى: ناسازگارى خانوادگى، بىميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با همسر، بىغيرت شدن، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزت، پاكى، شرافت و جايگاه اجتماعى، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگى مشترك.
اگر شرايط و موقعيت ازدواج نبود تا اين نياز(جنسی) از طريق مشروع دفع شود، دستورالعمل و راهكارهاى عملىدیگر برای تعدیل جنسی ارائه مىشود
1- سعى كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد و شبها غذاى سبك ميل كنيد. 2- از پوشيدن لباسهاى تنگ و چسبان به خصوص لباس زير اجتناب ورزيد. 3- هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد و از تصور و تخيل امور جنسى و شهوانى سخت پرهيز كنيد.4- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوتانگیز دورى كنيد. 5- از خوردن مواد غذايى محرك مانند: پياز، فلفل، تخممرغ و غذاهاى چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.6- از نگاه كردن و دستورزى به اندام جنسى خود پرهيز كنید7- هرگز به رو نخوابيد. 8- هيچگاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود. 9- براى تخليه انرژى زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد. 10- هيچگاه بيكار نباشيد و هميشه براى مشغول ساختن خود به فعاليتى مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.11- روزه مستحبى بگيريد و اگر قادر نيستيد، به كمترين مقدار غذا و كمحجمترين نوع غذاها اكتفا كنيد و وعده غذايى خود را كم كنيد.12- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتى اگر به ارتباط كلامى با آنها مجبور باشيد13- به بدى گناه و عواقب آن بيانديشيد و تا زمانى كه به گناه آلوده نشدهايد بيشتر در فكر زيانهاى گناه و آبروريزى و عقاب آن باشيد. 14- از كتابى كه جنبه موعظه و بيدارگرى قلبى دارد بهره بگيريد و مقيد باشيد در روز چند ساعت مطالعه کنيد. براى مثال مجموعه كتابهاى شهيد دستغيب به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و...15- اوقات فراغت خود را با مطالعه وفکر کردن در قیامت ومعاد، ورزش، زيارت، خواندن قر آن وتفکر در معانی آن ، شرکت در مجالس مذهبی ودعا و... پر كنيد. 16- عبادتهاى خود مانند نماز و روزه و. را صحيح و دقيق و در اول وقت انجام دهيد و در انجام هر چه كاملتر و بهتر نماز خود بكوشيد و در اين مورد از كتاب آدابالصلوة امام خمينى بهره بگيريد. 17- از محيطهاى آلوده، سخت دورى كنيد و بيشتر وقت خود را در كتابخانه بگذرانيد و بىعلت در خيابانهاى آلوده نباشيد.
براى مطالعه بيشتر کتاب های: 1- اخلاق جنسى در اسلام و جهان غرب، مرتضى مطهرى 2- بررسى و نقد افكار راسل، محمد تقى جعفرى 3- اخلاق جنسى از ديدگاه اسلام، حميد محمد قاسمى 4- روانشناسى اخلاق جنسى، دكتر محمد باقر كجباف
2- چشم چرانى و آثار آن؟
وقتى انسان با چشم چيزى را ديد، دل نيز همان را یاد می کند
زدست ديده و دل هر دو فرياد كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
بسازم خنجرى نيشش زفولاد زنم بر ديده تا دل گردد آزاد
چشم چرانی از نظر منطق و عقل ، زشت و ناپسند است،و شرع مقدس هم به طور قاطع اين عمل را حرام دانسته و آن را ممنوع ساخته است.
1-- پيامبراکرم فرمودند: چشم از مناظر آلوده بپوشانيد تا حقايق و شگفتىهاى هستى را ببينيد" غضوا ابصاركم حتى ترون العجائب."
2- رسول خدا (ص) به جوانى كه به زن نامحرمى نگاه كرده بود فرمودند: »آيا ناراحت نمىشوى كه كسى به مادر يا خواهر يا همسر يا دختر تو نگاه كند؟
3- پيامبر خدا(ص) فرمودند: هر كسى از نگاه به نامحرم خوددارى كند، خداوند ايمانى به او عطا مىكند كه شيرينى آن را در دل احساس كند.
4- امام صادق (ع) فرمودند: نگاههاى آلوده تيرى از تيرهاى مسموم شيطان است "النظرة سهم مسموم من سهام ابليس."
نگاه به سه قسم است:1- نگاه عميق و با دقت ، 2-نگاه سطحى 3-نگاه عبورى ، امام صادق (ع) مىفرمايند: حتى نگاههاى كوتاه مدت عبورى هم عاملى جهت انحراف انسان از خدا به شيطان است.
آدمى فكر كندبا نگاه به نامحرم چه سود و زيانى نصيبش مىگردد و آيا سود آن بيشتر است يا زيان آن؟ سود آن لذت غريزى و شهوانى است که زود گذر است،ولی ضرر آن زیاد است كه برخى از آنها عبارتند از قساوت دل، نبودن شوق عبادت در روح انسان، ضعيف شدن اراده و از همه مهمتر مشغول شدن فكر و ذهن و دل انسان بدون رسيدن به هيچ نتيجه مطلوب .به نظر شما آيا درك آن لذت زودگذر ارزش مبتلا شدن به اين همه مشكلات را دارد؟بسيارى از اضطرابها و غم و غصهها و تشويش خاطر جوانان در اثر عشقهاى مجازى به وجود آمده و نقطه آغازين آن عشقها نيز نگاههاى خارج از محدوده مجاز شرعى مىباشد.
چشمچرانى، ضررهاى دنيوى و اخروى فراوانى دارد. ضررهاى اخروى آن، عذابهاى شديد و دردناكى است كه در دوزخ نصيب انسان خواهد شدو در صحراى محشر شخص چشم چران، به صورت ميمون محشور خواهد گشت.
بعضى ضررهاى دنيوى چشم چرانی عبارت است از: 1- عدم اعتبار و آبرو نزد ديگران، 2- مشغوليت ذهن و دل، زيرا با نگاههاى حرام، دل آدمى گرفتار مىگردد و اين گرفتارى موجب مىشود كه آرامش و راحتى از دل بيرون رود و هميشه انسان به نوعى بيمارى روحى مبتلا گردد. يكى از نشانههاى اين بيمارى، اضطراب و احساس پوچى و سردرگمى روحى است. اگر چشمچرانى هيچ ضررى غير از اين ضرر نداشت، كافى بود كه انسان از نگاه حرام به نامحرم خوددارى كند.
*براى كنترل چشم چه راههايى است؟
در باب كنترل چشم گفتنى است كه اگر نگاه شما به صورت خيره و عمدى نيست و در اثر برخوردهاى اجتماعى ايجاد مىشود به آن حساس نباشيد. اما اگر به صورتى درآمده كه گناه تلقى مىشود، براى درمان آن بايد مراحلى را طى كنيد. در مرحله اول به برنامه زير به دقت عمل كنيد و در عدم تخلف از آن كاملا سختگير باشيد:
1- هر روز صبح بعد از نماز با خداى خود شرط كنيد كه هرگز نگاه عمدى به نامحرم نكنيد و هم از او در اين مسير استعانت جوييد.
2- در طول روز كاملا مراقب خود باشيد و هرگاه نفس شما را وسوسه كرد بلافاصله با آن برخورد نموده و جلوى تخلفش را بگيريد.
3- شب بعد از نماز چند دقيقه رفتارهاى روزانه خود را محاسبه كنيد و در جدولى موارد تخلف يا اطاعت خود را يادداشت نماييد.
4- نسبت به موارد عدم تخلف خداى را سپاس گزاريد و در تخلف استغفار و خود را تنبيه و سرزنش كنيد و تصميم جدىترى براى مجاهده با نفس درروز بعد بگيريد.
5- نمازهاى خود را كاملا با توجه و حضور قلب و دقت كامل بخوانيد زيرا نماز بزرگترين عامل بازدارنده از كژىها است و ميزان قبولى نماز هر كس متناسب با قوت بازدارندگى آن از فحشا است. بنابراين هر قدر نماز بهتر باشد ديگر اعمال نيز بهتر خواهند بود .
*عوامل باز دارنده از گناه
الف: تفكر: امام على (ع) مىفرمايند: »كسى كه نيكو بينديشد، دستخوش لغزش نمىشود.«میزان الحکمه ج /7 ص538".
ب.:توجه به حضور خدا :خداوند مىفرمايد: »آيا انسان نمىداند كه خدا همه اعمالش را مىبيند«،(علق /14)
ج :توجه به شخصيت انسانى: امام على مىفرمايد: »جان شما هيچ بهايى جز بهشت ندارد«،(نهج البلاغه حکمت 456)بهای وجود انسان فقط بهشت است
د:نور خوف وامید:امام باقر (ع)می فرماید: «هيچ بنده مومنى نيست جز آنكه در ضميرش دو نور تابان است: «نور خوف» نسبت به كردههاى پيشين و فرجام پسين و «نور اميد» به فضل و رحمت پروردگار. غلبه خوف موجب ياءس و غلبه رجا موجب جرئت بر گناه است ولى تساوى آن دو بهترين عامل بازدارنده از گناه است
ه: انجام عبادات: خداوند مىفرمايد: نماز، انسان را از زشتىها و منكرات باز مىدارد.«عنکبوت /45) نماز، آدمى را از كار زشت نهی مىكند. اين نهى در همه اشخاص، يكسان نيست. الف - براى افراد معمولى و عادى، همين مقدار توجه به خداوند، موجب نظارت بيشتر آنان بر اعمال خود مىگردد و موجب مىشود كه آنها به گناهان نزديك نشوند.
ب- در مرتبه بالاتر، كسى كه به معانى و مفاهيم و حقايق نماز توجه مىكند، نسبت به خود و جهان هستى، بينش ژرفترى پيدا مىكند كه به واسطه آن، نيروى مقابله او با گناه افزایش مىيابد. ج- و بالاخره كسى كه نماز را معراج مؤمن مىبيند و خويشتن را در محضر خالق هستى مىيابد و حقيقت خويش را مشاهده مىكند،بنابراین پيش از ديگران بر دورى و تنفر از گناه قدرت پيدا مىكند.
و- روزه گرفتن: عن ابى جعفر (ع): «اذا شبع البطن طغى امام باقر (ع) مىفرمايند: هرگاه شكم سير گردد طغيان مىكند» قواى حيوانى انسان ، خاستگاه گناه است، این خاستگاه از سيرى شكم برمىخيزد. با روزه گرفتن، اين ريشه اصلى كه سيرى شكم است كنده مىشود به شرط اين كه روزه با شرايطش باشد مثل اين كه اعضاى بدن چون چشم، زبان و. ..هيچ يك گناه نكند.
ز- ورزش: ورزش علاوه برآثار بدنى که دارد روح را در جهت ترك گناه تقويت مىكند ودل را از توجه به گناه بازمىدارد .
ح- دوستی با افراد خوب: دوستان خوب با رفتار و گفتارشان، انسان را به سوی معنویت حرکت می دهند وازگناه دورمی کند وبسیار تاثیر گذاردر زندگی انسان هستند بهمین منظور پیامبر اکرم (ص) فرمود "المرء علی دین خلیله وقرینه "دوست روی دین وآئین انسان تاثیر می گذارد
ط- فكر در مرگ: رسول اكرم )ص( مىفرمايند: بسيار در ياد مرگ باشيد زيرا ياد مرگ گناهان را مىزدايد«،(نهج الفصاحه حدیث 444)
علی(ع): «اذكروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى الشتات "ياد آوريد (مرگ را) که منهدم كننده لذتها ، تيره كننده شهوات ، خواننده جدايىها ،"
امام صادق (ع) : ذكر الموت يميت الشهوات فى النفس. ياد مرگ شهوات را در نفس مىميراند»،( المحجةالبيضاء، ملامحسن فيض كاشانى، ج 8، ص242).
پیامبراکرم(ص):با هوش ترین مومنان کسانی هستندکه فراوان یاد مرگ کنندوخود را بهتر برای آن آماده کنند
كيفيت فكر در مرگ اولاً بایدهر روز باشد ثانياً نيمساعت در مكانى خلوت باشد مخصوصاً اگر آن مكانِ خلوت خود قبرستان باشد..
براى آگاى بيشتر به کتاب: 1- گناه شناسىمحسن قرائتى 2- كيفر گناه، ج 1 هاشم رسولى محلاتی مراجعه شود
*راه مبارزه با گناه چيست؟
براى مبارزه با گناه نكات زیرلازم است:
الف- كوچك نشمردن گناه، هرچند به نظرشما آن گناه کوچک باشد،
ب- عزم جدى بر ترك گناه و مراقبت جدى و دائمى نسبت به تمام افعال خود( شرط نمودن با خدا مبنى بر ترك معصيت و همچنين از او استعانت جستن،)
ج- هر گاه فكر گناه و وسوسه به ذهن آمد بلافاصله آن را از لوح ذهن خارج كن و توجه خود رابه خدا و امورمعنوی مشغول کن. موفقيت در اين امر پيروزى بزرگى است و در واقع دفع دشمن شيطان نفس از همان خاكريز اول است. قرآن مجيد مىفرمايد: إِنَّ اَلَّذِينَ اِتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ اَلشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ پرهيزگاران چون گرفتار وسوسه شيطان شوند هماندم متذكر ياد خدا شده وبصيرت يابند«،(اعراف /201)،
د- مطالعه و تفكر پيرامون عواقب بد و وخيم گناه. در اين رابطه مطالعه كتب پيرامون معاد بسيار سودمند و لازم است،
ه)خود را همواره در محضر حق تعالى دانستن و او را به يقين در همه حال مراقب و بيناى به افعال خود نگريستن و برقرار كردن ارتباط پيوسته و قلبى با او، قرائت قرآن همه روزه پس از نماز صبح و نيز خواندن دعاهاى ايام هفته و نماز شب و. ..
و) در حد ممكن دورى کردن از مكانها و شرايطى كه آدمى را به گناه ترغيب مىنمايد. نيز از تنهايى، بيكارى و خواب زياد پرهيز كردن.
ز) تقويت اراده از طريق ورزش، هفتهاى يك روز روزه گرفتن، استقبال از فعاليتهاى مفید .
ح) محاسبه نفس همه روزه و در صورت خطاواشتباه وگناه، خود را محاكمه و توبيخ نمودن و بلافاصله استغفار كردن.
ط) نشست و برخاست با انسانهاى خدا ترس و با ايمان، شركت در جلسات دينی ومذهبی
ی) مطالعه پيوسته در عوالم پس از مرگ و احوال برزخ و قيامت و جديت در ترس از عوالم پس از مرگ،
ک) ارتباط پيوسته قلبى با خداوند وخواندن قرآن ، دعا ، نماز شب وداشتن حالت توبه واستغفار
ل) مجالست با اولياى الهى و دوستان مؤمن و نمازخوان. بعضى از اصحاب به پيامبر (ص) مىگفتند: وقتى در محضر شما هستيم خيلى به خدا نزديك مىشويم، ولى وقتى از شما فاصله مىگيريم وبا مردم عادى همنشين مىشويم آلوده مىگرديم. حضرت (ص) فرمودند: اگر شياطين به دور قلب شما گردش نمىكردند، شما هم مىديد یدآنچه من مىبينم و مىشنيديد آنچه من مىشنوم،(لب اللباب علامه حسین تهرانی ). براى آگاهى بيشتر به کتاب : مراحل اخلاق در قرآنآيتاللَّهجوادى آملىو چهل حدیث امام خمینی(رض)مراجعه شود
*آیا خداوند گناهان انسان را در همین دنیا می بخشد؟
بازآى بازآى هرآن كه هستى بازآى گر كافر وگبر و بت پرستى باز آى
اين درگه ما درگه نوميدى نيست صدربار اگر توبه شكستى باز آى
خداوند فرموده : همه گناهان را مي آمرزد إِنَّ اَللَّهَ يَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ جَمِيعاً،(زمر /53). در روايات آمده است كه: خداوند بعد ازتوبه بنده گناهكار گناه او رامي پوشاند حتى دو فرشتهاى كه اعمال او را مىنوشتند و زمينى كه روى آن گناه كرده همه اينها گناه او را فراموش مىكنند.
برای اطمینان از پذیرش توبه نكات زير توجه شود: 1- مطمئن باشيد در صورتى كه توبه حقيقى كنبد و تصميم بگيرید اعمال خلاف گذشته را كنار بگذارید و در پى جبران آنها باشيد، خداوندحتما شما را مىبخشد.
2- نسبت به حقوق افرادى كه توسط شما ضايع شده است اگر آنها را مىشناسيد سعى كنيد رضايتشان را جلب كنيد و اگر فراموش كردهايد و يا دسترسى به آنها نداريد با پرداختن مقدارى حق مظالم دَيْن خود را نسبت به آنها ادا كنی
3- هرگز از رحمت واسعه الهى مأيوس نباشيد كه اين خود بزرگترين گناه است. قرآن مىفرمايد: لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اَللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اَللَّهِ إِلاَّ اَلْقَوْمُ اَلْكافِرُونَ از رحمت الهى مأيوس نشويد چرا كه اين افراد و قوم كافرند كه از رحمت خداوند مأيوس و نااميد مىشوند،(یوسف /87) بنابراين اگر چه در گذشته مرتكب گناهانى شدهايد ولى اكنون كه توبه كردهايد و پشيمان شدهايد، خداوند توبه شما را پذيرفته است و مطمئن باشيد كه رحمت، فضل و بخشش خداوند بزرگتر و بيشتر از گناه و خلاف های شماست
*شتشوی گناه با توبه
توبه یعنی باز گشتن از گناه بسوی فرمان برداری از خداوند ، توبه در حقیقت انقلاب علیه خود است ،توبه همچون بيرون آوردن لباس چرکين از بدن و پوشيدن لباس پاک و تميزاست ،توبه همچون شستشوى بدن آلوده و عطر زدن است.امام علی (ع)می فرماید" التوبه تطهر القلوب وتغسل الذنوب " توبه قلب ها را پاک می کند وگناهان را شستشو می دهد ،توبه داراى دو مرحله است: 1- قطع و ترک گناه (پاکسازی) 2- تقويت جان با اعمال نيک (بهسازی)
همانند بيمارى که درمان او داراى دو بعد است، يکى خوردن داروىهاى درمان کننده، دوم خوردن داروهاى نيروبخش، تا آثار و ضايعات بيمارى را از بين ببرد..
.و ان استغفروا ربکم ثم توبوا اليه (سوره هود)؛ و از پروردگار خود آمرزش بطلبيد، سپس به سوى او بازگرديد.در این آیه واژه استغفار به معنى شستشو و واژه توبه به معنى کسب کمالات است. انسان نخست بايد خود را از گناهان پاک سازد و سپس خود را به اوصاف الهى بياراید، به قول حافظ:
تا نفس، مبرّا ز نواهى نکنى دل، آئينه نور الهى نکنى
استغفار و توبه در قرآن وروایات اسلامی
در قرآن، 91 بارواژه غفور، «بسيار آمرزنده» و 5 بار واژه غفّار، «بسيار بخشنده» و 80 بار سخن از توبه و پذيرش توبه به ميان آمده است. در اينجا به خلاصه چند آيه مىپردازيم:.
1- و از نشانههاى پرهيزکاران آن است که هرگاه مرتکب عمل زشتى شوند، ..براى گناهان خود از خدا طلب آمرزش مىکنند. و خدا همه گناهان را مىآمرزد وآنها خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد يافت.
2- خداوند به آنها که ايمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند وعده آمرزش و پاداش عظيمى داده است.
3- خداوند فرمود " تُوبُوا اِلى اللهِ جَمعياً اَيُّها المُؤمِنون" اى مؤمنان! همگى به سوى خدا باز گرديد.ِکه " انَّ الله يُحِبُّ التَّوّابِين" قطعاً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد.(محبت خاص خداوند) "و هُو الَّذى يَقبلُ التَّوبَة عَن عِبادِه و يَعفُوا عَنِ السّيّئات" او کسى است که توبه بندگانش را مىپذيرد و از گناهان مىگذرد
4- يا ايّها الَّذينَ آمَنوا تُوبُوا اِلَى اللهِ تَوبَةً نَصُوحاً؛ اى کسانى که ايمان آوردهايد توبه حقيقى و خالص کنيدهمانند توبه نصوح
توبه نصوح چيست؟ رسول خدا (ص) در معنى نصوح فرمود: هو الذَّنبُ الّذى لا يَعودُ فيه اَبداً؛ آن توبهاى است که هرگز به آن گناه باز نگردد.
امام على (ع) در معنى نصوح مىفرمايد:پشيمانى قلبى و عذرخواهى با زبان، و تصميم جدى و مداوم بر ترک گناه.
توبه از ديدگاه روايات اسلامی :
ا- شخصى براى خودنمايى در محضر علی(ع) گفت: "استغفر الله". حضرت على(ع)به او فرمود: مادرت به عزايت بنشيند آيا مىدانى استغفار (تنها به زبان نيست و) از درجه اعلى است؟ سپس فرمود الف - پشيمانى از گناهان قبل ب- تصميم بر ترک گناه ج : اداى حق مردم د: اداى حق الله
ه : ذوب شدن گوشت بدن که از غذاى حرام روييده شده با حزن و اندوه.
و:بدن سختى طاعت خدا را بچشد همانگونه که شيرينى گناه را چشيده . دراين هنگام بگو: استغفر الله.
2 - امام صادق (ع) فرمودند:توبه کننده از گناه همانند کسى است که گناه ندارد و آن کس که در گناه بماند و در عين حال استغفار کند همانند مسخره کننده است.
3 - رسول اکرم (ص) مىفرمايد:در هر جا هستى، از خدا بترس و با مردم با اخلاق نيک برخورد کن، و هرگاه گناهى کردى کار نيکى انجام بده که آن گناه را محو کند.
4 - امام باقر عليه السلام مىفرمايد:خداوند به توبه بندهاش خوشحال تر است از مرد عقيمى که داراى فرزند شود و از شخصى که گمشدهاش را پيدا کند، و از تشنهاى که به آب مىرسد.
4 - امام باقر عليه السلام مىفرمايد:سه کار کفاره و جبران کننده گناه است: بلند سلام کردن، اطعام دادن، نماز شب و عبادت در آن هنگام که مردم خوابيدهاند.
5- هرگاه مؤمن گناهى مرتکب شود، تا هفت ساعت به او مهلت داده مىشود که اگر در اين هفت ساعت توبه کرد، گناه او در نامه عمل ثبت نمىگردد،
6 - امام باقر عليه السلام فرمود: اگر کسى داراى چهار خصلت ، گناهان را به نيکى تبديل مىکند:راستگويى، شرم و حيا، نيک خلقى، روحيه شکرگزارى.