در شماره 35 و 36 نسیم دانش درباره شیوه و روشهای درست زندگی بر اساس آموزههای دینی مطالبی نوشته شد، انشاءالله عزیزان مطالعه بفرمایند و در شماره قبل 37 شش مورد از آسیب شناسی سبک زندگی را بر اساس سئوالات رهبری معظم انقلاب بررسی کردیم، در این شماره به پنج مورد دیگر از آسیبها اشاره میشود، معظم له در جمع دانشجويان و جوانان 19 سؤال اساسي درباره آسيب شناسي سبک زندگي (منظور شیوهها و روشهایی که به روش درست و صحیح زندگی بر اساس آموزههای دینی لطمه و صدمه میزند و ما را از مسیر سعادت دور میکند) مطرح کردند که به برخی از سئوالات اشاره میشود و شرح مختصری داده میشود، امید است با دقت بررسی تا نتیجهگیری مثبتی از آن در زندگی حاصل شود
1- چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟
امروزه فراوان میبینیم که افرادی در خانه، خیابان یا محل کار پشت سر دیگری حرف میزنند، بد دیگران را میگویند، نزد رییس اداره میروند و از همکار خود شکایت میکنند، بدی او را میگویند، نواقص کار عیبهایش را بیان میکنند، پشت سر او ادای او را درمیآورند یا صدایش را تقلید میکنند و ...که این از آسیبهای جدی در زندگی ما است، به همین منظور یکی از دغدغه اصلی رهبری معظم انقلاب در قالب این سئوال «چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟ مطرح شده است انشاءالله با همت بلند و پشتکار بتوانیم این آسیب را از زندگی فردی و اجتماعی دور نماییم.
چرا آدمها پشت سرتان حرف میزنند؟ چون شما: 1- فردی موفق هستید، 2- به جنبههای خوب زندگی شما حسادت میکنند، 3- کاری بهتر برای انجام دادن ندارند.
در مقابل این افراد چکار کنیم؟ 1- لازم نیست کار خاصی انجام دهیم (واکنش بد لازم نیست)، 2- بفهمید که آنها هیچ اهمیتی ندارند، 3- وقتی با آنها برخورد میكنيد اعتماد به نفس بالاداشته باشید و به آنها لبخند بزنید، 4- احساس قربانی شدن نکنید و نقشتان را به عنوان برنده بازی کنید، 5- تنها راه موفقیت در زندگی این است که به حرفهای دیگران توجه نکنیم و به راهمان ادامه دهیم.
مفهوم غیبت: رسول گرامی اسلام خطاب به ابوذر میگوید: اى ابوذر! ازغیبت بپرهیز،که غیبت بدتر از زناست ... ابوذر گوید: عرض کردم: اى پیامبر خدا! غیبت چیست؟ فرمود: غیبت این است که از برادرت چیزى بگویى که خوش ندارد. عرض کردم: اى پیامبر خدا! اگر آنچه درباره اوگفته مىشود در او باشد چه؟ فرمود: بدان که اگر آنچه در او هست بگویى غیبتش کردهاى و اگر آنچه در او نیست بگویى، به او بهتان زدهاى. غیبت کردن تنها با لفظ شکل نمیگیرد، بلکه دربسیاری از موارد غیبت کردن با حرکات اعضای بدن هم مصداق مییابد، عایشه میگوید: زنی نزد ما آمد. چون روی خود برگرداند با دست اشاره کردم که کوتاه قد است. رسول خدا(ص) فرمودند: غیبت این زن را کردی.
چراغیبت گناه کبیره است؟
غیبت را جزء گناهان کبیره و بسیار ناپسند دانستهاند. حضرت علی(ع) میفرماید: «منفورترین خلایق نزد خدای متعال غیبت کننده است و غیبت یک ویژگی حیوانی و زشت و ناپسند است». برخی غیبت را از قتل نیز ناپسندتر دانستهاند زیرا در قتل، جان فرد گرفته میشود اما در غیبت آبرو و حیثیت فرد از بین میرود. از امام صادق(ع) فرمودند: «غیبت کفر به خدا است و کسی که به آن گوش دهد یا به آن رضایت داشته باشد مشرک خواهد بود».
چه عواملی سبب میشود تا به غیبت دیگران بپردازیم؟
علمای اخلاق زمینههای مختلفی برای انجام غیبت برشمردهاند از جمله: حسد، کینه، سوءظن، ثروتاندوزی، منافع شخصی، حزبی، اجتماعی و سیاسی، خودکمبینی و خود بزرگبینی ... و در قرآن موارد زیادی مطرح شده که به سه مورد اشاره میشود:
الف) تجسس: خداوند متعال در قرآن کریم روحیه تجسس در زندگی دیگران را مایه کشیده شدن به غیبت میداند، در سوره حجرات آیه 12 میخوانیم: «اى کسانى که ایمان آوردهاید، درصدد کشف عیوب مردم برنیایید و یکدیگر را غیبت نکنید که غیبت مؤمن بسان این است که کسى گوشت مرده برادر خود را بخورد؛ آیا یکى از شما دوست دارد گوشت برادرش را که مرده است بخورد؟ شما قطعاً از اینکار کراهت دارید؛ پس غیبت را نیز ناخوشایند بدانید و از خدا بترسید و به درگاه او از این گناه توبه کنید که خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است». ب) ثروت اندوزى: در سوره «الهمزه»، ثروت اندوزی را سبب عیبجویی و غیبت از دیگران دانسته است «واى بر هر عیبجوى غیبت کنندهاى که مالى فراهم آورده و آنرا پىدرپى شمرده است». ج) بدگمانی به دیگران: خداوند متعال در سوره حجرات همچنین بدگمانی به دیگران را سبب کشیده شدن آدمی به غیبت دیگران دانسته است: « اى کسانى که ایمان آوردهاید، از گمانهاى بد درباره دیگران بپرهیزید و به آنها ترتیب اثر ندهید، چراکه پارهاى از گمانها گناه است».
آثار غیبت:
امام صادق(ع) میفرماید: «غیبت نکُن، که از تو غیبت مىشود و براى برادرت چاه مکَن که خود در آن مىافتى؛ زیرا با هر دست بدهى، با همان دست پس مىگیرى». علی(ع) میفرماید: «آنچه که براى خود دوست میداری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه براى خود نمىپسندى، براى دیگران هم مپسند».
غیبت سبب هتک حرمت و آبروی مردم و باعث ایجاد روحیه بدبینی، گسسته شدن اعتماد میان همدیگر و از بین رفتن حس اعتماد در بین افراد یک جامعه میشود که اینها از آثار اجتماعی غیبت و بدگویی از دیگران است.
پیامبر خدا(ص) میفرماید:«غیبت کردن در نابودى دین آدمى، زودتر کارگر افتد تا بیمارى خوره در اندرون او».
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «هرکس از مرد یا زن مسلمانى غیبت کند، خداوند تاچهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذیرد مگر اینکه غیبت شونده او را ببخشد».
رسول خدا میفرماید: «روز قیامت فردى را در پیشگاه خدا کارنامهاش را به او مىدهند، امّا حسنات خود را در آن نمىبیند. عرض مىکند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من در آن طاعات خود را نمىبینم! به او گفته مىشود: پروردگار تو نه خطا مىکند و نه فراموش. عمل تو به جهت غیبت کردن از بين رفت. سپس فرد دیگرى را مىآورند و کارنامه اش را به او مىدهند. در آن طاعت بسیارى را مشاهده مىکند. عرض مىکند: الهى! این کارنامه من نیست! زیرا من این طاعات را به جا نیاوردهام! گفته مىشود: فلانى از تو غیبت کرد و من حسنات او را به تو دادهام».
خداوند متعال در قرآن کریم، کیفر غیبت و عیبجویى از دیگران را گرفتارى در آتش جهنّم قرار داده است (حجرات)
آثار و آفات شنیدن غیبت و دفاع نکردن از غیبت شونده
بر مسلمانان واجب است که در مجالس غیبت و گناه حضور پیدا نکنند و در صورتی که در مجلس غیبت و بدگویی از دیگران صورت گیرد وظیفه دارند در صورت امکان امر به معروف و نهی از منکر کرده و از شخص غیبت شونده دفاع کنند و در صورت نداشتن توانایی، آن مجلس را ترک کنند، در غیراینصورت گناه شخص غیبت کننده و شنونده غیبت همسان است. علی(ع) میفرماید: «شنونده غیبت، مانند غیبت کننده است».
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «کسی که در نزدش غیبت میشود و ساکت باشد و برغیبت کننده اعتراض ننماید چون کسی خواهد بود که مرتکب غیبت گردیده است.»
موارد جائز بودن غیبت
1- گفتن عیبهای ظالم از سوی مظلوم، خداوند متعال دراینباره میفرماید: «خداوند دوست ندارد که آشکارا از کسى بدگویى شود، ولى کسى که به اوستم شده است گناهى بر او نیست که آشکارا از ستم کننده به بدى یاد کند.»
گفتن عیبهای کافران، این مطلب از مفاد آیه 12 سوره حجرات که غیبت برادر مؤمن حرام است فهمیده میشود.
گفتن پذیرایی ناشایست میزبان از سوی مهمان، این مطلب نیز از مفاد آیه 148 سوره نساء فهمیده میشود.
پیامبر رحمت(ص) میفرماید: «هرکس لباس حیا را از صورت خود دور اندازد و در انظار مردم مرتکب کاری زشت گردد غیبت ندارد و کار زشتش را میتوان برای دیگران نقل کرد و نیزحضرت فرمود: هیچ غیبتی برای فاسق نیست و غیبتش جایز است». رسول گرامی اسلام فرمودهاند: «چهارکس هستند کـه غیبت کردن از آنها غیبت نیست: فاسقى که فسق خود را آشکار مىسازد، پیشواى دروغگویى که اگر خوبى کنى، سپاسگزارى نمىکند و اگر بدى کنى نمىبخشد،کسانى که از سر خنده و شوخى فحش مادر مىدهند و کسى که از جماعت مسلمانان کناره گیرد و بر امّت من عیب گیرد و به روى آنها شمشیر کشد».
توبه از غیبت
توبه در اسلام داراى شرایطى است؛ 1- ترک گناه، 2- پشیمانى از گناه، 3- تصمیم بر انجام ندادن دوباره گناه، 4- تلافى و جبران گناه (حق الله – حق الناس). خداوند توبه غیبت کنندگان را میپذیرد و میفرماید: «از خدا بترسید و به درگاه او از این گناهان توبه کنید که خداوند بسیار توبهپذیر و مهربان است».
پیامبراکرم(ص) میفرماید: «گناه غیبت را ازگناه زنا شدیدتر مىداند و دلیلش را این طور ذکر مىکنند که زناکار توبه مىکند و خداوند توبه او را مىپذیرد، ولى توبه غیبت کننده آنگاه پذیرفته مىشود که رضایت طرف را کسب کند. (حق الناس به هیچ وجه بخشیده نمیشود) اگر او راضى نشود، توبهاش مقبول نیست».
2_چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
در سبک درست زندگی بر اساس آموزههای دینی تاکید بر نظم و انضباط در تمام امور زندگی فردی و اجتماعی شده است علی(ع) در وصیتنامه خود فرمود: «اوصیکم بتقوی الله ونظم امرکم». شما را وصیت میکنم به تقوی الهی و نظم در تمام امور زندگی و همچنین سیره عملی بزرگان و پیشوایان دین به عنوان الگوی حسنه برای انسانها بیان کننده این معنا میباشد. اما متاسفانه در شیوه رانندگی بسیاری از رانندگان تنها چیزی که دیده نمیشود نظم و انضباط است و این موضوع تا جایی پیش رفته که به دغدغه رهبر انقلاب اسلامی تبدیل شده و ایشان با مطرح کردن آسیب شناسی سبک زندگی سوال مهم «چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمیشود» را مطرح فرمودهاند، امروزه رانندگي بخشي از زندگي اجتماعي است همانگونه كه زندگی اجتماعي نياز به نظم و انضباط دارد تا بتواند سرپا بماند و دوام و قوام داشته باشد، در فرهنگ رانندگي، نبود انضباط و همچنین بيتوجهي به نظم وانضباط و حقوق ديگران جامعه را به هرج و مرج میکشاند و آرامش را سلب میکند.
بنابراین اگر رانندگی بر اساس اصول علمی و روانی و اخلاقی باشد هنجار ارزشمند و پسندیده و مایه آرامش افراد جامعه است، اما با بینظمی و رعایت نکردن حقوق دیگران به نوعی ناهنجاری در کشور تبدیل میشود و موجبات دغدغه را برای افراد جامعه فراهم میآورد. رعایت نکردن نظم و انضباط در فرهنگ رانندگی، ریشه در: 1- نبود آموزشهای مناسب، 2- نهادینه نشدن احترام به حقوق دیگران، 3- جاده و خودروهای غیراستاندارد، 4- مهمتر از همه روحیه اخلاقی فردگرایی و ترجیح منافع خود بر دیگران ...
آمار فزاینده تخلفات و تصادفات (هر ساله حدود سیصد هزار نفر از افراد کشته یا مجروح میشوند) حاکی از رعایت نشدن انضباط در رانندگی است.
مواردی از بی نظمیها در امر رانندگی:
1_ایجاد ترافیک: بیشترین بینظمی عمومی در ترافیک است ترافیک، باعث خستگی و بیماریهای جسمی و روحی میگردد و ساعتها عمر انسانها به هدر میرود و اگر واقعاً این موضوعات بررسی و حاشیههای آن مورد توجه قرار گیرد خواهیم دید چه سرمایههای انسانی و مادی و معنوی از بین میرود، اصولاً رعایت نظم و انضباط با زور و جریمه به اجرا درنمیآید شاید برای مدتی کوتاه بازدارنده باشد ولی چنانچه با کار فرهنگی زمینه رشد اجتماعی و فرهنگی فراهم شود بسیار مفید خواهد بود.
2_عبور از چراغ قرمز: خوشبختانه با کارهای تبلیغاتی صحیح، فرهنگ ایستادن پشت چراغ قرمز تا حد زیادی در بین رانندگان جا افتاده ولی حرکات احساسی و مغرورانه و دور از عقل و منطق برخی از افراد هنوز برای ما مشکلاتی به وجود میآورد.
3_عبور عابر پیاده از چراغ سبز: در اینجا منفعت طلبی شخصی نقش اول را بر عهده دارد. عابری که موقع چراغ سبز از لابه لای اتومبیلها رد میشود اگر لحظهای خود را جای رانندگانی که برخی از آنها واقعا عجله دارند قرار دهند چنین کاری نخواهند کرد.
4_عبور موتور سوارها از چراغ قرمزو پیادهروها: اغلب موتورسوارها قانون و خط قرمزی برای خود نمیشناسند، از چراغ قرمز و پیاده رو به راحتی رد میشوند. در خیابانهای یک طرفه خلاف جهت حرکت میکنند.
5ـ استفاده از تلفن همراه و دریافت یا ارسال پیامك در حین رانندگی: صحبت با تلفن همراه چهار برابر و ارسال پیامك 23 برابر خطر تصادفات را افزایش میدهد.
بر اساس آمار تنها طی یك ماه بیش از ۴۹ هزار نفر از رانندگانی كه با تلفن همراه خود در حین رانندگی صحبت كرده یا اقدام به ارسال پیامك میكردند، اعمال قانون شدند، این رقم تنها یك پنجم آمار متخلفان در این زمینه است!
عوامل بینظمیها در امر رانندگی:
1ـ عملیات عمرانی شهری و کندهکاریهای خیابانی و عدم برنامهریزی، 2- عدم جمعآوری نخالههای عمرانی و ساختمانی، 3- پارکهای دوبله، 4- وجود خودروهای سنگین در شهر، 5- پارک در محلهای ممنوعه خصوصاً ایستگاههای اتوبوس، گاهی به اجبار اتوبوسها مجبور به پارک دوبله جهت پیاده و سوار شدن مسافرها میگردند در نتیجه نیمی از خیابان گرفته میشود، 6- بیتوجهی به خط عابر پیاده، 7- ضعف مدیریت ترافیک، 8 - نبود علائم راهنمایی و رانندگی در برخی از نقاط باعث بینظمی و بروز تصادفات رانندگی میشود.
راهکارهای نهادینه کردن روحیه انضباط و نظم پذیری در فرهنگ رانندگی
رعایت اخلاق اسلامی در رانندگی، 2- آموزش همگانی: آموزش آیین درست رانندگی میبایست از سنین کودکی آغاز شود تا در سنین بالاتر بتوانیم نتایج مثبت آن را ببینیم. روانشناسان شکلگیری شخصیت آدمها را تا 8 سالگی میدانند. زمانی که ما به یک کودک 8 ساله به صورت اصولی و منسجم آموزش میدهیم، میتوانیم شاهد این مسئله باشیم که در 40 سالگی شهروندی منضبط و قانونمدار داریم. اگر در این شرایط توانستیم تغییر ایجاد کنیم پس میتوانیم جامعه را از آسیب بینظمی در رانندگی نجات دهیم، در غیر اینصورت در بزرگسالی نمیتوان کار زیادی برای جامعه انجام داد و برخورد قهری پلیس میتواند فقط یک عامل بازدارنده در تخلفات رانندگی باشد. 3- آستانه تحمل خود را در برابر ناملایمات بالا ببریم و روحیه صبوری و گذشت را در خود تقویت نماییم. 4- رسانههای جمعی باید رعایت نظم و انضباط در رانندگی را در تولیدات خود به نمایش بگذارند. 5- عدم استفاده از تلفن همراه در حین رانندگی: آمار بالای تخلفات و بیانضباطی در رانندگی و در پی آن افزایش فزاینده اعمال قانون (صدور برگه جریمه) در چند سال گذشته حاکی از تخلف وسیع و همگانی در کشور است. در سال ۱۳۸۷ صدور ۱۹ میلیون برگ جریمه، در سال ۱۳۸۸ رقم برگههای جریمه ۵۰ میلیون، در سال ۱۳۸۹ تعداد تخلفات صورت گرفته در رانندگی را ۱۷۶ میلیون فقره اعلام کردند و تاسفبارترین آمار صدور برگه جریمه در سال ۱۳۹۱ نیز در سه روز تعطیلی منجر به ۱۴ آبان تعطیلی به مناسبت عید غدیر) تعداد ۱۱۸ هزار برگ جریمه صادر شد و در این ۳ روز در تصادفات جادهای، ۵۴ مورد فوتی، ۳۲۳ مورد تصادف جرحی، ۳۲ هزار سرعت غیرمجاز، ۲۵ هزار مورد استفاده نکردن از کمربند، ۷ هزار فقره سبقت غیرمجاز، ۵ هزار فقره انحراف به چپ و ۳ هزار مورد صحبت با تلفن همراه ذکر شد.
تصادف در هر ساعت جان 2 ايراني را ميگيرد. یعنی هر نیم ساعت یک ایرانی بر اثر تصادف جان خود را از دست میدهند، براساس آمار، سال 91 حدود 20 هزار و 68 نفر هموطن در اثر تصادف فوت كرده و 800 هزار نفر نيز به انحاي مختلف مجروح شدهاند. اگر نفرات كشته شده در تصادفات رانندگي در سال گذشته را در تعداد روزهاي سال تقسيم كنيم سهم هر روز از ميزان تلفات رانندگي 55 كشته و 2 هزار و 100 مجروح ميشود با اين حساب در هر ساعت بيش از 2 كشته و 87 مجروح به تعداد تلفات رانندگي اضافه ميشود.
مقایسه آمار تلفات رانندگی ایران با کشورهای دیگر
آمار تصادفات رانندگي در ايران در مقايسه با ساير کشورهاي جهان نگران کننده است. ميزان تلفات تصادفات رانندگي در ايران 25 برابر ژاپن و 2 برابر ترکيه است. در عربستان روزانه 12 نفر قرباني حوادث جادهاي ميشوند و بر اساس آمار در ایران، تعداد كشتهها در تصادفات رانندگي 55 كشته و 2 هزار و 100 مجروح در هر روز در سال 91 بوده است. همچنين ناامنترين جادههاي دنيا براي رانندگي و بدترين آمار در زمينه ميزان سوانح رانندگي در جهان متعلق به کشورهاي اريتره، مصر، ليبي، افغانستان، عراق، نيجر، آنگولا، امارات، گامبيا، ايران و موريتاني است و امنترين جادههاي دنيا براي رانندگي را کشورهاي سوئيس، سنگاپور، هلند، فنلاند، آلمان، نروژ و سوئد دارند.
در حالي که تصادفات جادهاي نهمين علت مرگ و مير در جهان به شمار ميرود اين حوادث در ايران دومين علت مرگ و مير است.
3ـ الگوی تفریح سالم چیست؟
با نگاه عمیق در آموزههای دینی که زندگی روزانه را بر چهار بخش تقسیم کرد: 1- بخشی برای راز و نیاز، 2- بخشی برای کار و تلاش برای تامین معاش، 3- وقتی مخصوص برای خانواده، 4- بخشی از وقت برای تفریح متوجه میشویم که همه اینها به نوعی تفریح و شادی بخش است که این شیوه و روش درست زندگی است و اگر چنین نباشد آسیب در روش زندگی است که باید اصلاح شود، برای رسیدن به مطالبه مقام معظم رهبری در حوزه سبک زندگی به ویژه ارائه الگوی تفریح سالم باید بتوانیم داشتههای خودمان را که سرشار از فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی است برای نوجوانان و جوانان نهادینه کنیم تا ضمن جلوگیری از ترویج فرهنگ غربی در کشور، برنامههای سالم و متناسب با فرهنگ کشور خودمان را به آنها ارائه کنیم فرهنگ دینی و ملی کشورمان تاکید زیادی بر شادی و نشاط جامعه دارد و موازی کاری سازمانها در این عرصه یکی از مشکلات اساسی در فرهنگ شادی و نشاط کشور است که باید رفع شود. رسیدن به «الگوی سالم تفریح» که یکی از مطالبات مقام معظم رهبری در بحث سبک زندگی است، نیازمند همکاری و هم افزایی همه دستگاههای مرتبط و متولی امور فرهنگی است، برای رسیدن به یک برنامه منسجم و فرهنگ تفریح سالم باید دستگاههای مرتبط در یک همافزایی و هماهنگی با یکدیگر برنامهریزی نمایند چون تفریحات سالم همانند قطعات پازلی میباشند که باید در کنار یکدیگر قرار بگیرند تا هدف اصلی تشکیل شود. در حال حاضر جوانان و نوجوانان به سمت استفاده از لباس، تزئین، معماری و تغذیه غربی گرایش پیدا نموده است و الگوی سنتی ریشهدار جامعه در حال فراموشی است، باید گفت این زنگ اخطار جدی است و نیازمند فرهنگ سازی مناسب برای بازگشت به فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی است.
تفريح در لغت و فرهنگ
در لغت تفريح از فرح به معني شادماني کردن، شادماني و خوشي است و در فرهنگ اسلامي تفريح نشاطي است که انسان پس از تلاش و فعاليتهاي سنگين جسمي و روحي برميگزيند تا رنج و اندوه و همّ و غم را از خود دور کند، به همین منظور در دعاها میخوانیم: «واجعل یومنا هذایوم سرور و نعمه»، این روز ما را روز شادی و نعمت قرار بده، شادى (تفریح) عامل غمزدایى است و اسلام تفريحاتي را سودمند به حال انسان ميداند كه ضرر جاني و فكري و روحي نداشته باشد. على(ع) شادی را اینگونه توصیف میفرماید: «السّرور یبسط النّفس و یثیر النّشاط، الغمّ یقبض النّفس و یطوى الانبساط»؛ شادى روح انسان (جان) را باز میکند و نشاط را برمىانگیزاند. غصّه نفس انسانى را در فشار قرار میدهد و در حصر نگاه مىدارد و فضاى نشاط را از بین میبرد. امروزه به تجربه ثابت شد، اوقاتی که انسان به تفریح میپردازد، سبب انبساط خاطر او و آمادگی برای سایر فعالیتهای زندگى است، اگر زندگى سراسر فعالیت، کار، درس و نظایر اینها باشد، طولی نخواهد کشید که تعادل روحی و جسمی انسان به هم خواهد خورد و شالودة وجود او به سستی خواهد گرایید. همان گونه که بدن انسان به انواع غذاها احتیاج دارد، روح آدمی نیز به شادابی و تفریحات سالم نیازمند است. غذای روحی، همواره در کنار غذای جسم، مطرح بوده است امروزه در جامعه دیده میشود که بسیاری از افراد گناه را به عنوان تفریح انجام میدهند و این خود باعث گرفتاریهای دنیوی و اخروی میشود. به عنوان مثال در عروسیها و جشنها با اعمالی نظیر استفاده از مواد محترقه، مختلط بودن جلسات مرد و زن و اعمالی نظیر اینها سعی دارند افراد شرکت کننده در جشن شاد باشند و در حقیقت تفریح کنند، آیا واقعا این قبیل کارها تفریح است یا مردم آزاری و اشاعه گناه؟
آثار و نتایج غم در زندگی
1ـ علی(ع): غم و اندوه بدن را خراب و ذوب می کند، 2- اندوه بیماری دلهاست، 3- اندوه یک قسم پیری است (دو عامل پیری: 1- سالمندی، 2- اندوه) (غرررالحکم و دررالکلم ج1ص99).
عواملی که باعث اندوه میشود:
1ـ دست نیافتن به هدف: علی(ع) میفرماید: «الفقد احزان». نرسیدن به مقصد باعث اندوه است (غررالحکم و دررالکلم ج 1 ص 28). / و از دست دادن محبوب، از دست رفتن فرزند جگرسوز است. (غرررالحکم و دررالکلم ج4ص415). / فقر: فقر سبب خواری نفس است و سرگردانی عقل و جلب کننده اندوههاست. (غررالحکم و دررالکلم ج2 ص 498). / ثروت: مال و ثروب چشمه غمها است. (غررالحکم ودررالکلم ج1ص36). / بیماری: هیچ مصیبتی بزرگتر از بیماری طولانی نیست. (غررالحکم ودررالکلم ج6ص393). / گسستن پیوند خویشاوندی(قطع رحم): (بحار الانوارج51ص263). / شک و ناخوشنودی از زندگی: خداوند غم و اندوه را در تردید و ناخرسندی قرار داد (اصول کافی ج2ص57). / کوتاهی در انجام وظیفه: هر کس در انجام کارها کوتاهی کند به غم گرفتار میشود. (نهج البلاغه حکمت172). / دلبستگی به دنیا: پیامبر اکرم(ص): هر کس به دنیا دل ببندد سه خصلت در او ایجاد می شود. الف: اندوهی که پایان ندارد، ب: آرزویی که به آن دست نمیآید، ج: امیدی که به آن نرسد. / ناهنجاریهای اخلاقی مثل حسد و کینه: امام علی(ع): حسود هیچگاه شادمان نیست (غررالحکم ودررالکلم ج6ص368). / گناه: (بحارالانوار ج73 ص91).
عواملی که باعث شادی میشود:
1ـ بینش درست و صحیح مطابق با آموزههای دینی: هر گاه چیزی از دنیا از دستت رفت اندوهناک مباش و حسرت مخور (غرررالحکم ودررالکلم ج3ص174). / 2- زهد: زهد این است که بر آنچه از دست دادهاید حسرت نخورید و به آنچه به شما رسیده شادمان مباشید. (حدید /23). / 3- قناعت: هر کس به آنچه قسمت او در زندگی است بسنده کند و قناعت داشته باشد از غم، دروغ و رنج آسوده است (حدید /23). / 4- رضایتمندی از زندگی: خرسند و راضی بودن به قضای الهی، غم و غصهها را از بین میبرد و انسان را آسوده میکند (غررالحکم و دررالکلم ج1ص112). / 5- نماز اول وقت: هر کس به اوقات نماز اهتمام کند، من راحتی هنگام مرگ و زدوده شدن غمهایش را ضامن میشوم (امالی مفیدص88). / 6- برخی از خوردنیها: در روایات اسلامی آمده خداوند به نوح(ع) فرمود که برای برطرف شدن اندوهش انگور سیاه و عسل بخورد (بحارالانوار ج 76 ص 323). / 7- ملاقات با دوستان: (بحار الانوار ج 74 ص 353 -8). / دیدن برخی از رنگهای شاد بخصوص در عالم طبیعت (بقره /69). / 9- ورزش و از همه مهمتر شنا کردن، (بحار الانوا رج 76 ص 87 -10)، مسابقات متعدد ورزشی و مسابقات مشروع (رجوع به رسالههای عملی) . / 11- نگاه به طبیعت و تفریح در آن (پیادهروی در جنگل بسیار فرح بخش است). / 12- پوشیدن لباس نو: (بحار الانوارج67ص305). / 13- استفاده از بویهای خوش (عطر): (بحار الانوارج66ص29 -14)، تصفیه خون (خون دادن و یا حجامت) (بحار الانوارج62ص331). / 15- گریه از خوف خدا و گریه بر امام حسین(ع) باعث نشاط درونی است (تلخیص از کتاب ره توشه راهیان نور دفتر تبلیغات اسلامی قم)
فقدان طراحی الگوهای تفریحی سالم
رفتن به محیطهایی همچون جنگل، پارک، نمایشگاهها، موزهها، شرکت در گردهمایی گروههای همسالان، رفتن به سینما، تئاتر از انواع تفریحات سالم است که بهاء کمی دارد، ولی باید برای انجام آنها برنامه ریزیهای لازم صورت پذیرد. متاسفانه در جامعه، «به هم خندیدن» به جای «با هم خندیدن» به عنوان شادی کردن رایج شده است که این امر آسیبهای زیادی را به دنبال دارد. اجرای مناسب مراسمهای مذهبی و عزاهای عمومی برای جامعه جهت بازتوانی شادی و نشاط جامعه لازم است و این مراسم باید در کنار سایر مراسمهای تفریحی سال مناسب و درست اجرا شود. این ایامها ما را به غم نمیبرد ولی چون برنامه واحد و کاملی نداریم، نمیتوانیم از این مراسمها جهت بازتولید نشاط جامعه استفاده کنیم. وقتی شادی در جامعه بازتولید نشود موجب میشود تا تفریحات پایداری نداشته باشند و این ناپایداری باعث میشود تا الگوی تفریحی جامعه به ویژه جوانان منحرف شود. وقتی یک الگو، غیرواقعی باشد موجب میشود تا مردم از آن الگو پیروی نکنند و علاوه بر اتلاف هزینهها و برنامهریزیها، نگاه مردم که مخاطبان اصلی هستند به سمت فیلمها و برنامههای خارج از عرف جامعه میرود و از الگوهای نامناسب پیروی میکنند
4ـ چگو نه لباس انتخاب کنیم؟طراحی لباسمان چقدر منطقی وعقلانی است ؟
خداوند در قرآن کریم دو هدف مهم را برای طراحی پوشش انسان ذکر میفرماید: 1- انسان را از ناپسندی و زشتی حفظ میکند و مایه عفاف میباشد، 2- باعث زیبایی و زینت انسان است (اعراف /26)، سپس میفرماید: اگر انسان لباس تقوی و پرهیزگاری را بر خود بپوشاند که بهتر است خواهد توانست پوشش و لباس ظاهری را مراعات کند و حفظ کند. پوشش مناسب از نشانههای عفاف و پاکدامنی است و اصولا میتوان از پوشش فرد به میزان عفاف و پاکدامنی فردی پی برد، پوشش امری فطری است به همین منظور در طول تاریخ انسانها همیشه پوشش داشتند اما میزان و شکل آن رابطه مستقیم با اخلاق و فرهنگ جوامع دارد انسانهایی که ارزشهای اخلاقی و اعتقادی بیشتری دارند، پوشش کاملتری دارند و انسانهایی که به ارزشهای اخلاقی کمتر توجه دارند پوشش در سطح پایینتری دارند.
اسلام برای زنان و مردان در امر لباس و پوشش وظایفی را مشخص کرده است، مردان را موظف کرده لباسی را برای خود طراحی کنند که وقار و احترام آنها حفظ شود و با ارزشهای اخلاقی جامعه هماهنگ باشد بنابراین پوشیدن لباسی که آنان را نزد مردم انگشت نما کند و یا وسیلهی جلب توجه زنان نامحرم قرار گیرد حرام است.
زنان را موظف گرده لباسی را طراحی کنند که الف: تمام بدن بجز صورت و دستها تا مچ از نامحرم پوشیده شود، ب: پوشش آنها چسبان و تنگ نباشد، ج: سبب حفظ هر چه بیشتر کرامت و منزلت زنان شود، د: توجه نامحرمان به حداقل برسد. به همین خاطر استفاده از چادر که همه شرایط بالا را مجقق میکند در اسلام تاکید شده است.
در عالم حیوانات و گیاهان اصولاً نرها از مادهها زیباترند. مثل خروس با مرغ، طاووس نر با طاووس ماده، ولی در عالم انسانها زنان زیباتر از مردها هستند و زنها نشانهی زیبایی خلقت هستند، به همین منظور وظیفه زنان در امر پوشش و حفظ کرامت بیشتر است زنان در مقابل این نعمت بزرگ خداوند (زیبایی) دو وظیفه مهم دارند، 1- باید آن زیبایی خدادادی را خوب حفظ و نگهداری کنند، 2- از آن نعمت (زیبایی) در جهت رشد و کمال خود و خانواده بهرهبرداری کنند. علت زیبا قراردادن زنان این است که پشتوانه مهمی برای وابستگی مرد به زن و نیز تحکیم خانواده است. علت پوشش و طراحی لباس متفاوت بین زنان و مردان به واسطه موردی است که در بالا اشاره شده است و به همین منظور زنان باید در امر لباس مراقبت بیشتری داشته باشند. این شیوه و روش درست زندگی که مطابق با آموزههای قرآنی است در عصر حاضر به واسطه: 1- عدم آگاهی و شناخت کامل از فرهنگ دینی و ملی (امام علی(ع): بپرهیز از اینکه خود را برای دیگران بیارایی و آرایش دهی و با انجام گناه به جنگ با خدا برخیزی). 2- ضعف در باورها و ایمان (امام صادق(ع):لباس نازک و بدننما نپوشید زیرا چنین لباسی نشانهی سستی و ضعف در دین است)، 3- تاثیرگذاری فرهنگ غربی در روند زندگی از طریق فیلمهای ماهوارهای و نیز اینترنت، 4- رقابت منفی و چشم بهم چشمی در زندگی و پوشش، 5- عدم کنترل و نظارت اخلاقی و رفتاری خانوادهها بر روی فرزندان، 6- عدم فرهنگ سازی مناسب بر روی حجاب و عفاف دچار آسیب جدی در زندگی شده است به طوری که امروزه لباسهای نازک و بدن نما – عریان کردن برخی از اعضای بدن - بیرون انداختن موی سر – استفاده از لباسهای نامناسب – روابط نادرست بین دختران و پسران – جشنها و عروسیهایی که عفاف و حجاب را میشکند. اینها نمونههایی از این آسیبهاست.
اسلام بر آراستگی ظاهری، لباسهای خوب و زیبا، لباسهایی که تنگ و چسبان و تحریک کننده نباشد و نیز لباسها مطابق با شان و ارزش فرهنگ اسلامی و ملی باشد بسیار تاکید شده است، چون لباس یکی از اصلیترین و مهمترین عوامل زیبایی انسانها به حساب میآید. به همین دلیل استفاده از لباسهایی که ما را زیباتر جلوه دهد همیشه و برای همه افراد مهم و قابل اهمیت بوده و هست، امروزه طراحان لباس سعی میکنند لباسهای مختلف و متنوعی را متناسب با انواع اندامها طراحی کنند تا به کمک آنها اشکالات اندامها تا حد زیادی پوشانده شود. به عنوان مثال لباسهای تنگ و چسبان برای افراد چاق به هیچ وجه مناسب نیست. چرا که استفاده از این نوع لباسها موجب میشود چاقیهای موضعی بیشتر نمایان شود. افراد چاق بهتر است بدانند رنگهای تیره برای آنها بسیار بهتر از رنگهای روشن است. این افراد باید در ترکیببندی رنگ لباسها بسیار دقت کنند. به عنوان مثال بهتر است از بلوز و شلوارهای یک رنگ استفاده کنند تا به این ترتیب اندامی ایدهآلتر را از خود نشان دهند. همچنین افراد چاق بهتر است لباسهایی از پارچههای ساده انتخاب کرده و بخرند؛ چراکه پارچههای طرحدار، چاقی این افراد را بیشتر نمایان خواهد کرد.
اصول استفاده از رنگهادر طراحی لباسها
هماهنگی در رنگ لباسهایی که انتخاب میکنید مانند هماهنگی در نتهای موسیقی است. همانطور که هماهنگی در نتهای موسیقی میتواند آهنگی گوشنواز بیافریند، هماهنگی در رنگبندی لباس میتواند شما را چشمنوازتر نشان دهد. در جهت عقربههای ساعت رنگهای مشابه در کنار هم قرار میگیرند. برای مثال، قرمز و نارنجی و یا زرد و سبز روشن و یا سبز سیر و یشمی، شما میتوانید این ترکیبات را برای لباسهایتان انتخاب کنید و بسیار برازندهتر به نظر بیایید.
بسیار عالی است که شما از ترکیب رنگها در طراحی لباستان استفاده کنید. انتخاب رنگهای گرم و یا سرد، زنده یا کدر و مرده و یا روشن و یا تیره میتواند چهره شما را در لباستان بسیار متفاوت جلوه دهد.
رنگهای گرم و سرد: قرمز، نارنجی، زرد، صورتی، قهوهای را رنگهای گرم میدانند. این رنگها در لباس توجه برانگیزند. رنگ گرم خودنما است و احساسات را برمیانگیزد. ترکیب رنگهای گرم در کنار هم در سر تا پای شما، شما را جسور و غنی و زنده جلوه میدهد. پوشیدن این رنگها را به دختر خانمهای جوان در مهمانیهای دخترانه پیشنهاد میکنیم. برعکس طیف سبز تا بنفش که شامل آبی و سایه خاکستری است، رنگهای سردند. مجموعهای از رنگهای سرد احساس منفی را منتقل میکند ولی همیشه هم اینطور نیست. مجموعهای از رنگهای سبز و آبی گاه احساس پاکیزگی را تداعی میکند.
رنگهای روشن و رنگهای تیره: رنگهای ملایم در طراحی لباس خانمها، شخصیت ملایمتری را نشان میدهند. برعکس رنگهای روشن، رنگهای تیره مانند قرمز تیره، ارغوانی تیره، سبز تیره، آبیتیره، احساسی از بزرگی و قدرت را منتقل میکند که مناسب پوشاک مردانه و لباسهای رسمی است.
استفاده از رنگها در طراحی لباس
قرمز: قرمز رنگ پرشور و نشاطی است. قرمز نگاه را به طرف خود میکشاند. استفاده از رنگ قرمز برای پیراهن و رنگ سفید برای دامن، خانمها را را با نشاطتر و زندهتر جلوه میدهد. قرمز رنگ جوانی است. زرد: زرد رنگ اخطار است ولی نشانه توجه و شادمانی نیز هست. رنگ آفتاب و گل نرگس. فراموش نکنید اگر لباسهایی به رنگ زرد و خیلی درخشنده انتخاب میکنید، موجب خستگی چشم میشود. رنگهای لیمویی بهتر از رنگ زرد برای لباس جلوه دارند. سبز: سبز رنگ آرامش و درختان است. سبز بهار و طراوت را در ذهن تداعی میکند. آبی: آبی رنگ آسمان و دریاست. لباسهای آبی هم مانند لباسهای سبز آرامش را القاء میکنند. اگر شما یک پیراهن یا روسری آبی روشن بپوشید، جوان و پرانرژی به نظر میآیید، به همین دلیل است که از این رنگ در طراحی لباسهای ورزشی زیاد استفاده میشود. آبی سیر نشانه وقار است، این رنگ شما را سنگینتر جلوه میدهد. آبی نشانه نظافت و پاکیزگی نیز هست، به همین دلیل است که بسیاری از دندانپزشکان و کادر بهداشتی از این رنگ در لباسهایشان استفاده میکنند. بنفش: بنفش رنگ دلفریبی است که از دیرباز رنگ ملکهها بوده است. بنفش ملایم در لباسهای مهمانی و یا به عنوان روسری شما را رازگونه و جذاب نشان خواهد داد. قهوهای: قهوهای رنگ رسمی به شما میرود، به ویژه اگر اشیا و لباسهای چرمی را در رنگ اصلی خود که قهوهای است برگزینید، بسیار شیک و رسمی به نظر خواهید رسید. رنگ قهوهای برای محل کار و مکانهای رسمی عالی است. سفید: سفید سمبل پاکی و بیگناهی و صلح است. قدرت سفید را به عنوان یک رنگ کمکی دستکم نگیرید. سیاه: سیاه رنگ شب و عزاست. ظاهر وزین رنگ سیاه آن را محبوب هنرپیشهها و سیاستمداران ساخته است. اگر میل دارید که در یک مهمانی رسمیتر و به نظر بیایید، لباسهایی بپوشید که از رنگ سیاه در آن استفاده شده است. رنگ سیاه شما را لاغرتر نشان میدهد.
5ـ چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟
ربا و آثار زیانبار آن
ربا از نظر لغوي: افزايش شيء اعم از مال يا غير آن را ربا گویند. در تمام اديان الهي و در اسلام ربا حرام شمرده شده است، ربا بسیار خانمان سوز و چنین معاملاتی، چیزی جز شر و بیبرکتی و نابودی در پی نخواهد داشت. این سیستم پول درآوردن (ربا) باعث میشود تنپروری، تنبلی، بیعدالتی، گسترش فاصله طبقاتی و تمرکز ثروت در دست افرادی محدود در جامعه افزایش یابد. در قرآن کریم، کلمه ربا به عنوان آتش تعبیر شده و ربا دهنده و رباگیرنده، هر دو اهل آتش خوانده شدهاند و علت حرام بودن ربا در اسلام، آثار مخربی است که این حرکت غیراقتصادی بر جامعه میگذارد.
دیدگاه قرآن و سنّت از ربا
1ـ کسانی که اهل ربا باشند، اگر ربا را ترک نکنند به جنگ با خدا و رسول می روند، ( سوره بقره /279). 2- پیغمبر اکرم(ص) فرمود: ای علی! یک درهم از ربا از نظر گناه و معصیت بدتر از هفتاد بار زناست. (وسائل الشیعه ج12 ص426). 3- علی(ع) میفرماید: پیامبر اسلام پنج طایفه را که در ارتباط با ربا هستند: (1.کسی که میهمان رباخوار میشود و از غذایی که از پول ربا تهیه شده است با علم و آگاهی استفاده میکند. 2- رباخوار. 3- ربادهنده. 4- کسی که ربا را محاسبه میکند. 5-شهود قرارداد ربا را لعنت کرده است.) 4- پیامبر اکرم(ص) در وصیتش به حضرت علی(ع) فرموده: ای علی، ربا هفتاد جزء است آسانترین آنها مانند این است که مردی با مادرش در بیت الله الحرام زنا نماید. (وسائل الشیعه ج 12 ص 422.)/ 5- رسول گرامي اسلام(ص): خداوند درروز قيامت شکم رباخوار را به اندازة ربايي که خورده است از آتش جهنم پر ميکند. 6- علي(ع): هرگاه خداوند متعال بخواهد قومی را نابود کند ربا را در ميانشان ظاهر ميکند. (طبرسي، 1350: ج2،3
فلسفة حرام بودن ربا از ديدگاه فقها و مفسران
مرحوم طبرسي علت حرام بودن ربا را ترک تجارت و مختل ماندن کسب و کار ميداند. (طبرسي، ج 3، 182)
علامة طباطبائي دربارة علت حرام بودن ربا ميفرمايند: «اگر ربا حرام شده علتش اين بوده که از روش صحيح زندگي خارج است و منافي با ايمان به خدا و ناسازگار با آن است و نيز يکي از مصاديق ظلم است» (طباطبايی ج 2 المیزان)
آيت الله ناصر مکارم شيرازي در کتاب ربا و بانکداري اسلامي (ص31- 45) علل حرام بودن ربا را چنين فرمود:
1ـ ربا اکل مال به باطل است، استناد ايشان آيههاي 160 و 161 سورة نساء و روايت امام هشتم(ع) دربارة فلسفة حرمت ربا بوده است. 2 - ربا باز دارنده مردم در تلاشهاي اقتصادي است.به استناد سخن امام صادق(ع) که فرمودند: شأن چنين است که اگر ربا حلال میبود مردم تجارت را ترک میکردند. 3 - ربا باعث تضعيف عواطف انساني است. 4- ربا مصداق بارز ظلم ميباشد. 5 - تعادل اقتصادی را در جامعه ها به هم میزند. 6 - ثروتها را در یک قطب اجتماع جمع میكند. زیرا جمعی بر اثر آن فقط سود میبرند، و زیانهای اقتصادی همه متوجه گروه دیگر می گردد، و اگر می شنویم فاصله میان کشورهای ثروتمند و فقیر جهان روز به روز بیشتر می گردد یک عامل آن همین است و به دنبال آن بروز جنگهای خونین است. 7 - بذر کینه و دشمنی را در دلها میپاشد.
ربا و آثار فردی و اجتماعی آن
1ـ ترک کار خیر و قرض دادن با رواج ربا در بین مردم، مهمترین چیزی که از بین میرود، الف: دادن قرض و وامهای قرض الحسنه، ب: مهر و محبت و عاطفه و حس احسان و کمک به دیگران است. با رواج این نوع کسب سود دیگر حتی برادر به برادر، دوست به دوست پولی را قرض نمیدهد و تنها ملاک برای کمک به دیگران و قرض، دریافت سود بیشتر خواهد شد که در این شرایط دیگر روابط انسانی و عاطفی به سمت کم رنگ شدن و نابودی خواهد رفت. 2 - مشکلات فردی، مشکلات عصبی، فقر و تنگ دستی از جمله آثار فردی گرفتن ربا ، ایجاد مشکلات روحی و روانی است ، چون پرداخت سود و اصل پول بیش از حد توان فرد است و فرد همیشه این نگرانی و استرس را در پرداخت آن دارد و همیشه دغدغهای فکری او را آزار میدهد. همین دادن سود بیشتر باعث فقر و تنگ دستی هم میشود. 3 - راکد ماندن کار و فعالیت اقتصادی با رواج ربا: شخص دارنده ثروت به دنبال کسب و کار و تولید و فعالیت اقتصادی نخواهد بود ، چون به هر حال سرمایه گذاری در تولید و فعالیت اقتصادی ریسک میخواهد. اما دادن پول به صورت ربا هیچ ریسکی ندارد و سود مشخص را طلب می کند و تضمین مطمئنی را هم برای اصل و سود آن می گیرد. از طرفی هم شخص دریافت کننده با توجه به سود بالایی که قرار است پرداخت کند، حتی اگر کار تولیدی و اقتصادی خوبی را هم با آن انجام دهد ، چندان موفق نخواهد شد چرا که سود حاصل از تولید به جای صرف در خود تولید به جیب نزول خور خواهد رفت. 4 - ایجاد فاصله طبقاتی: ایجاد فاصله و شکاف طبقاتی مشخصترین و واضحترین آثار ربا است. در این فضا شخص ربا دهنده سود خود را دریافت میکند و اصل سرمایهاش هم تضمین شده است و روز به روز بر سرمایه اش افزوده می شود و شخص ربا گیرنده هم هر چه سود کند باید به ربا دهنده دهد، در این شرایط روز به روز این شکاف و فاصله طبقاتی بیشتر و بیشتر خواهد شد. 5 – تورم: وقتی ربا و وام ها با سود ربوی درکار باشد، صنایع و تولیدیها که ناچار به گرفتن چنین ربایی هستند، کم کم شاهد بالا رفتن هزینه خود خواهند شد، تولید کننده بخش اعظم سود خود را به ربا خوار و یا همان مرجع و سازمان وام دهنده خواهد داد، سود کم مانده برای تولید کننده یا موجب افزایش هزینه کالا میشود و یا باعث نابودی تولید کننده، که هر دو حالت باعث تورم و بی ثباتی در تولید و اقتصاد میشود.
ربا و آثار سوء اقتصادی
آثار سوء اقتصادی ربا : الف- افزایش و انباشت ثروت در دست گروهی اندک و ثروتمند، ب - سرازیر شدن سود از سمت تولید کنندگان و افراد و اقشار ضعیف به سمت سرمایداران و ربا خواران، ج - ایجاد بحرانهای اقتصادی، د- نابودی صنایع و تولید کنندگان، ه - فقیر تر شدن فرد ربا گیرنده
چگونه میتوانیم ریشه ربا را در جامعه قطع کنیم
1- آگاهی و شناخت از آثار زیان بار ربا، 2- تقویت ایمان و اعتقاد به دستورات خداوند، 3- ترویج فرهنگ قرضالحسنه 4- قانع و راضی بودن به آنچه که خدا قسمت ما کرده 5- به اندازه نیاز مصرف کردن: مصرفگرایی، عامل ترویج ربا در زندگیهای امروزی است و ما را به سمت غربی شدن و اقتصاد سرمایهداری پیش میبرد. در اقتصاد غربی که مبتنی بر سرمایه و مصرف گرایی است، بسیاری از مردم به خاطر امیالشان خرید میکنند، نه به خاطر نیازهایشان، به همین دلیل هم وقتی افراد میبینند با کار سالم نمیتوانند هزینه مصرف گرایی خود و خانوادهشان را تامین کنند، به سمت راههای نامشروعی همچون ربا حرکت میکنند. تفکر تجمل گرایی و انباشت سرمایه نیز میتواند فرد را به دام ربا بیندازد.