قالَتْ (علیها السلام): مَنْ اصْعَدَ إلیَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ. حضرت زینب (س): هرکس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحتها و برکات خود را برای او تقدیر مینماید
نقشه ی راه زندگی
ای عزیز، خداوند نقشه ی راه زندگی را بطور دقیق و عمیق برای ما انسان ها ترسم نموده است و ما با ویژگی خاص تفکر و تعقل و اراده و اختیار که باعث برتری بر تمام مخلوقات است از آن نقشه ی راه باید بخوبی استفاده کنیم و خود را به کمال و سعادت حقیقی برسانیم، در این نقشه ی راه دو دسته افراد ترسیم شده اند. دسته ای که دارای بینش، رفتار و عمل مثبت هستند که خداوند آنها را دوست دارد و دسته ای دیگر که دارای بینش و رفتار و عمل منفی هستند و خداوند آنها را دوست ندارد. به همین منظور بر آن شدیم از دیدگاه قرآن کریم، خصوصیات و روحیات این دو دسته افراد را در این شماره و شماره بعد نسیم دانش بر شماریم. امید است محتوای این مطالب را به خوبی در زندگی خود بکار گیریم.
خداوند چه کسانی را دوست دارد
1ـ انَّ اللهَ یُحِبُّ المُطَهّرین( توبه/108) قطعا خداوند پاکیزگان را دوست دارد
خداوند انسانهایی را که به پاکیزگی و زیبایی ظاهری و باطنی خود توجه دارند ، دوست دارد. بطور قطع این آراستگی ها درتمام زمینه ها، خانواده ، وقت عبادت ، اجتماعات، معاشرت ها و در قالب پوشیدن لباس مر تب و تمیز، بکار گرفتن بوی خوش (عطر)، شانه زدن موی سر و ... باید خودش را نشان دهد .
امام علی (ع) می فرماید: اَلتَّجَمُل مِن اَخلاقِ المُومِنین. آراستگی از اخلاق مومنان است (غرررالحکم ج 1 ص 307)
تجمل به معنای آراستگی و زیبایی است نه استفاده از لباس ها و جواهرات گران قیمت و یا داشتن زندگی اشرافی
امام صادق(ع) می فرماید: خداوند زیبایی و آراستگی را دوست دارد و از نپرداختن به خود و خود را ژولیده نشان دادن بدش می آید. (امالی شیخ طوسی ج 1 ص 275)
علاوه بر پاکیزگی ظاهری، پاکیزگی باطنی و درونی حساس تر و مهمتر است چون پاکیزگی درونی مثل اندیشه ها، اخلاق، روحیات ، زمینه پاکیزگی بیرونی را فراهم می نماید به همین خاطر می گویند " از کوزه همان برون تراود که در اوست"
بنابراین ای عزیز ما باید درون مان را از هر چه صفات و روحیات و حالات زشت و بد مثل نفاق، خشم و غضب، تکبّر، خودبینی، غیبت، سخن چینی، بدزبانی، خلف وعده، دروغ، حبّ دنیا و... پاکسازی نمائیم و رفتارهای خود را تحت کنترل و نظارت درآوریم.
انَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین (ممتحنه/8 حجرات/9) قطعا خداوند عدالت پیشه گان را دوست دارد.
قسط و عدالت در لغت به معنی "مساوات" است، و در اصطلاح" مساوات در ادای حقوق مردم را قسط وعدل می نامند "
بخشی از حقوق مردم که باید از جانب ما رعایت شود:
الف : داشتن رفتارهای شادی آفرین نسبت به مردم : امام صادق (ع) می فرماید: انسان نباید گمان کند که با شاد کردن یک مومن فقط او را شاد و مسرور کرده، بلکه امامان و رسول الله را شاد و خرسند کرده است.
ب:همدردی و همراهی با افراد جامعه :جامعه انسانی به یک پیکر تشبیه شده است و ارواح مومنان همچون یک روح می باشد اگر افرادی دارای مشکل هستند باید دیگران این مشکل را لمس و از آنها دستگیری نمایند.
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو ها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی نشایند که نامت نهند آدمی
ای عزیز اگر ما نسبت به رنج و درد و مشکلات دیگران بی تفاوت باشیم در این صورت عنوان آدمیت برای ما نخواهد بود بنابراین باید روحیه همدلی وهمراهی را در خود تقویت نماییم.
ج : داشتن روحیه احترام متقابل نسبت به افراد جامعه : احترام موجب زیادشدن مهر و محبت نسبت به همدیگر می شود. در روایات اسلامی احترام به مومن آنقدر با اهمیت است که برتر از احترام به خانه خدا شمرده شدهاست و این احترام آن قدر مهم است که بی احترامی و خوار کردن مومن بمنزله اعلان جنگ به خدا معرفی شده است.
د:مهرورزی نسبت به مردم:دین اسلام، دین محبت ودوستی است، اسلام محور آداب و معاشرت اجتماعی را مهر ومحبت قرار داده است و هدف نهایی از این دستور تامین خلاء عاطفی در جامعه می باشد و هر جامعه ای که مردمانش با هم مهربان و با عطوفت و دل رحم باشند، چنین جامعه ای بسیار گوارا و مطلوب و مایه خوشبختی است.
پیامبر اکرم (ص) نگاه کردن بصورت برادر دینی از روی مهر و محبت خدایی عبادت محسوب می شود، محبت به مردم و جلب دوستی آنان، نیمی از دین و پای بندی به آیین اسلام است.
ه :سود رسانی و خدمت به دیگران: انسان باید در خدمت هم کیشان و همنوعان خویش باشد و به قدر توان آنچه از دستش بر می آید درباره آنان دریغ نکند. از نظر رسول خدا بهترین مردم کسی است که انسانها از وجود او سود و فایده بیشتر ببرند.
و: معاشرت و برخورد نیکو: معاشرت خوب و مصاحبت نیکو و برخورد پسندیده از حقوق ویژه مردم است.
لقمان حکیم به فرزندش گفت: با یک صد تن رفیق و دوست باش، حتی با یک تن هم دشمن مباش و تو در دنیا دو چیز بیشتر نداری: الف) نصیب خدایی : نصیب خدایی همان دین تو است ب) خلق و خوی خودت، خلق و خوی تو همان نحوه برخورد تو با مردم می باشد پس با مردم به کینه توزی برخورد نکن و به خوی های نیکو عادت نما.
ز:خوش اخلاقی، نرم خویی و خوش رفتاری: از امام صادق سئوال شد که حد و مرز خوش اخلاقی چیست؟ فرمودند: 1- اطرافیانت را آزار ندهی 2- همنشینانت را اذیت نکنی3- پاکیزه کلام باشی 4- سخنان تند و خشن نگویی 5- برادرانت را با صورت بشاش و خندان دیدار نمایی
ح: رفتار و انتظار هماهنگ: از حقوق مهم اجتماعی نسبت به مردم این است که هر شخصی آنچه را که از مردم انتظار و توقع دارد خودش باید مقید به انجام آن باشد و به اصطلاح با مردم آنگونه رفتار کنی که توقع داری با تو اینگونه رفتار شود.
کلید اصلی آداب و معاشرت اجتماعی این حدیث زیبا می باشد
" آنچه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند"
اِنَّ الله یُحِبُّ المُتِوکِّلین. قطعا" خداوند توکل کننده گان را دوست دارد.(آل عمران/159)
دو دیدگاه در رابطه با توکل وجود دارد
دیدگاه اول: برخی توکل به خدا را چنین می پندارند که دست به هیچ کاری نزنند و دست روی دست بگذارند و تلاشی نداشته باشند و می گویند خداوند خودش کارها را حل می کند
*دیدگاه دوم : توکل یعنی ما مسئولیت ها و وظایف خود را ابتدا به خوبی انجام دهیم مثلا از فکر و اندیشه خود به خوبی استفاده کنیم واز دیگران راهنمایی و مشورت بگیریم و از بین راه حل های بهترین راه ممکن را انتخاب نمایم و با عزم و اراده ی محکم برای رسیدن به مقصود (هدف) تلاش کنیم پس از طی این مراحل باید بر خدا توکل کرد. در حقیقت توکل داشتن روحیه تنبلی و ندانم کاری نیست بلکه توکل باید امید دهنده، به کسی باشد که در زندگی اهل همّت و تعقل و پشتکار باشد.
بنابراین در مفهوم توکل می گوییم یعنی اعتماد به خداوند و واگذارکردن نتیجه کارها به خداونداست ، انسان متوکل خداوند را مطمئن ترین و بهترین تکیه گاه برای خود ش می داند و کارهایش را به او وا می گذارد و در این صورت است که احساس آرامش می کند و نیز امیدوار به آینده زندگی می شود. پیامبران الهی که بهترین الگوه برای زندگی انسانها هستند، یکی از خصوصیات با ارزش در انجام رسالت هدایت ، توکل و اعتماد به خدا بوده است، بعنوان مثال
حضرت هود (ع) می فرماید: اِنِّی تَوَکَّلتُ عَلَی الله(هود/54) قطعا من توکل کردم بر خداوند.
حضرت شعیب پیامبر در مقابل تمسخر و استهزای قوم خود می فرماید: وَما تَوفِیقِی اِلّا بِاللهِ عَلَیهِ تَوَکَّلتُ: توفیقی جز از ناحیه خدا نیست کسی که بر او توکل کردم.هود/88
خداوند به پیامبر اکرم (ص) فرمود: قُل حَسبِیَ الله عَلَیهِ یَتَوَکَّلُ المُتَوَکَّلین(زمر/38) بگو خدا برایم کافی است، توکل کنندگان بر او توکل می کنند.
توکل نباید صرفا لفظی و زبانی باشد بلکه باید قلبی و درونی باشد، توکلی که همراه با معرفت و اخلاص باشد در این صورت است که خداوند کارهای ما را به بهترین وجه چاره خواهد کرد و آن چیزی که به نفع ماست برای ما رقم می زند.
امام صادق(ع) فرمود: خداوند به داود پیامبر وحی کرد هر بنده ای از بندگانم بجای پناه بردن به دیگری با نیت خالص به من پناه آورد، از کارش چاره جویی می کنم گرچه همه آسمانها و زمین و هر چه در آن است برعلیه او باشد(کافی ج 3 ص 106
اِنَّ الله یُحِبُّ الصّابِرین.قطعا" خداوند صبرکنندگان را دوست دارد.(آل عمران/146)
سه معنا ومفهوم از صبر
1- تحمل در برابر مشکلات و سختی های زندگی
2- استقامت و پایداری در راه انجام وظایف
3- کنترل و نگهداری نفس از تمایلاتی که میخواهند به خارج از مرزهای اخلاقی و انسانی نفوذ کنند.
صبر سه شاخه اصلی دارد:
1ـ اَلصَّبرُ عَلَی المَعصِیه: صبر و خویشتن داری در برابر گناه و چیزهای حرام
2ـاَلصَّبرُ عَلَی المُصِیبَه: صبر و خویشتن داری در برابر مصیبت ها و ناملایمات زندگی
مثل دوران بیماری که دردهای جانکاهی برای انسان دارد یا صبر در برابر صدمات بدنی (قطع شدن دست و پا)و مشکلات جسمی (فلج بودن)، صبربر از دست دادن فرزند، صبر بر فشارهای مادی و کمبود های مالی
3ـ اَلصَّبرُ عَلَی الطَّاعَه: صبر و خویشتن داری در برابر انجام وظایف الهی و واجبات شرعی
بطور قطع یکی از زمینه های آزمایش انسان از طریق صبر است خداوند می فرماید "وَ جَعَلنا بَعضَکُم بِبَعضٍ فِتنَه اَتُصبِرونَ وَ کانَ رَبُّکَ بَصِیراً" انسان در رابطه با انسان های دیگر با توجه به اختلافاتی که از نظر ثروت، فقر، بهبودی، بیماری و داشتن مزایای گوناگون طبیعی یا اجتماعی و فقدان آن با دیگران دارد در معرض آزمایش است وکسانی از این آزمایش پیروز بیرون می آیند که دارای روحیه صبر و استقامت باشند و قطعا خداوند به صابران اجری بی شمار عنایت می کند
"اِنَّمایُوَفَّیَ الصّابِرونَ اَجرَهُم بِغَیرِ حِسابٍ (زمر/10).
اِنَّ الله یُحِبُّ التَّوابِین. قطعاً خداوند توبه کننده گان را دوست دارد. (بقره/222)
توبه یعنی انقلاب درونی، انقلاب علیه خویشتن، درحقیقت مقامات عالی وجود انسان (قوای فرشته صفت) برعلیه مقامات پست انسان (قوای شیطان صفت و حیوانی) قیام می کند.
ضرورت توبه: برای گناه کار چیزی ضروری تر و فوری تر از توبه و شستشوی روح از گناه نیست در قالب مثال می توان گفت برای آدم مسموم که به سلامتی خود می اندیشد هیچگاه در معالجه و اخراج سموم از بدن خود تردید ندارد و تاخیردر آن را جایز نمی شمرد. چون می داند اگر دیر بجنبد ممکن است هر لحظه بمیرد، پس گناه برای نفس انسان از هر سم کشنده ای کشنده تر است، گناه باعث هلاکت ابدی و سعادت فرد را نابود می سازد و باعث می شود از خدا دور و از فیض قرب الهی محروم شود. پس لازم است به تعبیرامام علی (ع) اَلتُّوبَه تُطَهِرُ القُلُوب وَتَغسِل الذُّنُوب (مستدرک الوسائل ج12ص129) هر چه سریعتر قلب خود را از گناه پاک وروح خود را از گناهان شستشوی دهد
خداوند می فرماید: ای بندگان گناه کار من، که بر خودتان ظلم کرده اید از رحمت من ناامید مباشید و بیایید به سوی من، بازگشت همه به سوی من(توبه) است و من توبه را می پذیرم و قبول می کنم.( زمر/54)
خداوند می فرماید: ای مومنین همه شما به سوی خدا توبه کنید شاید رستگار شوید. (نور/31)
خداوند می فرماید: ای مومنین به سوی خدا توبه کنید، توبه نصوح (با خلوص و دوام) شاید که گناهان شما را محو کند و شما را داخل بهشتی نماید که زیر درختانش نهرها جاری است.(تحریم/8/10)
"و او خدایی است که توبه بندگانش را می پذیرد و گناهان را می بخشد . (شوری/225)
پیامبر اکرم(ص) برای هر دردی دارویی است و داروی گناهان، استغفار است.
توبه وعلامت واقعی آن ؟ توبه عبارتست از ندامت و پشیمانی از اعمال گدشته است.
سه علامت برای توبه واقعی:
1ـ قلبا" از گناهان گذشته خود بیزار و متنفر باشد و در نفس خود دچار اندوه پشیمانی باشد.
2ـ تصمیم جدی داشته باشد که گناهان را تکرار نکند.
3ـ اگر در اثر گناه حقی را از خداوند (حق الله) و یا مردم (حق الناس) ضایع کرده است، آنرا جبران نماید.
امام علی(ع) مراحل توبه را در 6 مرحله اشاره می نماید:
1- پشیمانی از گناه گذشته
2- تصمیم به ترک گناه
3- حقوق مردم را ادا کنی
4- هر واجبی که ترک کرده ای قضای آن را بجا آوری
5- گوشتی که از حرام بر بدنت روئیده آب نمایی.
6- سختی طاعت را بر بدنت بچشانی همچنان که لذت گناه را چشاندی.(نهج البلاغه حکمت 417 )
چیزهایی که باید از آنها توبه کرد؟
هر چیزی که مانع سیر و سلوک و قرب الی الله باشد و انسان را به دنیا علاقه مند و از توجه به خدا باز دارد باید از آن دوری نمود و نفس خود را از آن پاک ساخت که این را به اصطلاح گناه می نامند.
گناهان دو دسته:
1ـ گناهان اخلاقی: اخلاق زشت، که انسان به سوی حیوانیت می کشاند مثل ریا، نفاق، غضب، تکبر، خودبینی، تندخویی، ظلم، حب دنیا، حرص، بخل، حسد، بدزبانی، دشمنام دادن، کفران نعمت، عیب جویی، سخن چینی، دروغ، خلف وعده، بهتان و...
2ـ گناهان عملی: دزدی، ربادادن و ریا گرفتن، غصب اموال دیگران، تقلب در معامله ،خیانت در امانت، قمار بازی، قسم دروغ، شهادت دروغ، ترک نمازهای واجب، ترک روزه، خوردن غذای ناپاک وحرام .
این ها گناهانی است که انسان باید از آنها دوری کند ودر صورت ابتلاء به آنها باید توبه نماید و به سوی خدا باز گردد.
فَاِنَّ الله یُحِبُّ المُتَّقِین. پس بدرستی که خداوند پرهیزگاران را دوست دارد.(آل عمران/76و توبه4و 7)
در قرآن کریم بیش از 258 بار از تقوی و مشتقاتش سخن گفته شده است.
تقوی: یعنی " حفاظت " و" نگهداری " خود را محفوظ نگه داشتن ازگناه و از نظر شرع یعنی نگهداری نفس از آنچه انسان را به گناه می کشاند به اینکه ممنوعات و محرمات را ترک کند.
امام علی(ع)می فرماید " مَثَل آدم های بی تقوا مَثَل سوارکارانی است که سوار بر اسب چَمُوش و سرکشی شده اند که لجام را پاره کرده و اختیار را از دست سوار کار گرفته و به بالا وپایین می پرد و عاقبت سوار کار را در آتش می افکند اما آدم های با تقوا مَثَل سوار کارانی است که براسب های راهور ورام سوار شده اند ولجام اسب را در اختیار دارند و راه می پیمایند تا اینکه بهشت نصیب آنها شود "
چگونه انسان متقی می گردد؟
انسان متقی(با تقوی) انسانی با روحیه قوی است که به مبارزه علیه گناه بر می خیزد و جامعه را از آلودگی ها پاک می سازد.
امام علی(ع) فرمودند: متقی کسی است که اگر تمام اعمال او را بر طبقی بگذارند و به جهانیان عرضه کنند هیچ عمل زشتی و بدی در میان آن اعمال نباشد که باعث خجالت و شرمساری صاحب اعمال شود.
اجتهاد (تلاش و کوشش برای کسب اعمال صالح ) و ورع (سعی و کوشش برای ترک محرمات و گناهان) دو عاملی هستند که تقوی را در وجود انسان شکل می دهند.
مراتب تقوی:
1ـ خود نگهداری از عذاب جهنم. ( فتح/26 )اَلزِمهُم کَلِمَه التَّقوَیَ
2ـ دوری از هر چیز که موجب گناه و معصیت شود.( اعراف/96 ) وَ لُواَنَّ اَهلُ القُری ء امَنُوا وَ اتَّقُوالله
3ـ عالیترین مرتبه تقوی این است که انسان از هر چیز ظاهری و باطنی که باعث شود از یاد خدا غافل شود خود را پاک نماید. وَا تَّقُوالله حَقَّ تُقاتِهِ
نتیجه اطاعت از احکام الهی و اجرای دقیق و مو به مو آنها تقوی را در وجود انسان شکل می دهد.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در تفسیر آیه"ذلِکَ الکِتابُ لارَیبَ فِیهِ هُدیً لِلمُتَّقِین" بقره/2
افراد متقی دو نوع هدایت دارند. 1- ... اگر انسان دارای فطرت سالم باشد حتما متوجه احتیاج خود به موجودی که خارج از وجود اوست می شود. او را درک و همین درک و شناخت انسان را بسوی تقوی الهی سوق می دهد. 2- هدایتی که توسط قرآن صورت می گیرد.
خصوصیات اهل تقوی
1ـ ایمان آوردن به غیبت: ایمان به اعتقادات پاک و خالص که جایگاهش قلب انسان است و مراد از غیب خداوند، قیامت، فرشتگان، بهشت، جهنم و. . . ، انسان متقی غیب را بوسیله قلب و دل شناخته و بوسیله زبان آن را اعتراف می نماید و با تمام اعضاء و جوارح احکام و دستورات الهی را عمل می کند.
2ـ اقامه نماز: نماز وسیله ارتباطی انسان با خداست و بیش از 1000 آیه در قرآن برای نماز آمده، نماز بهترین عمل است و بی شک نماز علاوه بر اینکه ذکر و یاد خداست، انسان را از پلیدی ها و زشتی ها و غفلت دور می کند.
3ـ انفاق: یعنی پر کردن خلاء و شکاف در جامعه (چه مادی و چه فرهنگی و معنوی) انسان منفی بعد از ارتباط با خدا (اقامه نماز) در جامعه با برادران و همنوعان خود رابطه محبت آمیز بر قرار می کند .
4ـ ایمان به کتب آسمانی پیامبران و کتاب الهی پیامبر اکرم(قرآن)، از نظر اسلام هیچ فرقی بین تعالیم پیامبران نیست (لانُفَرِقُ بَینَ اَحَدٍ مِن رُسُلِه(بقره/285)، همه پیامبران محتوای اصلی دعوتشان یکسان بود و آن اسلام است.
" اِنَّ الدِّین عِندَالله الاِسلام"
1ـ ایمان به آخرت و روز حساب و کتاب که هیچ شک و شبهه ای در آن نیست. اهل تقوی در رابطه با قیامت به یقین رسیده اند و برای یقین سه مرحله است.
2ـ علم الیقین: علم و آگاهی داریم که آتش می سوزاند. 2- عین الیقین: از نزدیک دست روی آتش می بریم و حرارت آن را حس می کنیم. 3- حق الیقین: عملا آتش دست ما را می سوزاند و حقیقت آتش را دقیقا با جان دل درک می کنیم.
انسان مـتقی اگر علم به قیامت داشته باشد تاثیر آن تا حدی است و اگر قیامت را احساس کند بی شک تاثیر آن در زندگی بیشتر ولی اگر چنانچه قیامت را با جان دل درک کند صد در صد در زندگی او تاثیر گذار است.
اثرات تقوی در زندگی
1ـ برای اهل تقوی ترس و اندوهی نیست.( اعراف/35 )فَلاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُون
2ـ برکات آسمان و زمین برای اهل تقوی.(اعراف/96 )وَلُو اَنَّ اَهلَ القُری ءامَنُوا وَ اتَّقُوا الَفَتَحنَا عَلَیهِم بَرَکاتٌمِن السَّماء وَ الاَ رضِ
3ـ اهل تقوی اهل بصیرت و بینایی در مقابل شیطان و وسوسه های آن است ( اعراف/1 و 2)
4ـ کمک و یاری الهی برای اهل تقوی است(آل عمران/125)
5ـ برای اهل تقوی کید و مکر دشمنان کار ساز نیست.( آل عمران/120)
6ـ بخشش گناهان برای اهل تقوی
7ـ تشخیص راه حق و باطل (فرقان) اِن تَتَّقِوالله یَجعَل لَکُم فُرقَانَاً
8ـ راه خروج از حوادث، بلایا، گناهان برای اهل تقوی است . وَ مِن الله یَجعَل لَهُ مُخرِجًا ( طلاق/2)
9ـ آسا ن شدن کارها برای اهل تقوی. وَ مَن یَتَّقِ الله یَجعَل لَهُ اَمرُه یُسرًا (طلاق/2)
10ـ تعلیم تقوی پیشگان بعهده خداوند است. (بقره/282 )وَاتَّقُوالله وَ یُعَلّمُکُم
11ـ تنها اعمال متقین پذیرفته می شود. اِنَّما یَتَقَبّلَ الله مِن المُتُّقِین
12ـ خداوند ولی و دوستدار اهل تقوی است. وَالله وَلِیَ المُتَّقِین
13ـ رضایت خداوند از متقین. فَاِنَّ الله یُحِبُّ المُتَّقِین
14ـ آخرت و بهشت برای اهل تقوی(زخرف/35-رعد/35-آل عمران/133)
اِنَّ الله یُحِبُّ المُحسِنِین. بدرستی که خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
(بقره/159ـ آل عمران/134و148 ـ مائده/13و93)
خداوند در مسائل اجتماعی به دو مورد عدالت(توضیح در بالا داده شد) و احسان دستور می دهد "اِنَّ الله یَامُرُ بِالعَدلِ وَالاِحسان.(نحل/90 ) خداوند به عدالت و نیکوکاری امر می فرماید
احسان آنست که نیکی را به بیشتر از آن و بدی را به کمتر از آن پاداش دهد. احسان، خوبی کردن به کسی است بدون داشتن حق، به عبارت دیگر احسان یک جانبه و یکطرفه می باشد بطوری که در مقابل انجام مسئولیت و وظیفه، انتظار هیچ اجر وپاداش ندارند
در آیه 4و5لقمان سه وصف برای محسنین اشاره شده است 1- اَلَّذینَ یُقِیمُونَ الصَّلوه نماز به پا می دارند 2- وَیُوتُونَ الزَّکاه زکات را اداء می کنند 3- وَبِالاخِره هُم یُوقِنُون به آخرت یقین دارند
پیوند با خالق از طریق نماز، پیوند با خلق از طریق زکات، یقین به آخرت انگیزه نیرومند برای پرهیز از گناه برای انجام وظایف و مسئولیت هاست
عاقبت وسر انجام کار محسنین:
1- "اُولئِکَ عَلَی هُدیً مِن رَبِّهِم"این هست که هدایت آنها از جانب خداوند تضمین است (لقمان /5)
2ـ " واُولئِکَ هُمُ المُفلِحُون " تنها راه رستگاری، راه نیکوکاران است (لقمان/5)
3ـ "اِنَّ الله لَمَعَ المُحسِنیین "مقام محسنین از مقام مجاهدان فراتر است چون علاوه بر تلاش و جهاد در راه نجات خود، دارای مقام ایثار و احسان برای دیگران هستند(69 عنکبوت)
4ـ "مَن جَاءبِالحَسَنه فَلَه خَیر مِنها وَهُم مِن فَزَعِ یُومئذ آمِنُون "کسانی که حسنه و کار نیکی انجام دهند پاداشی بهتر از آن خواهند داشت و از وحشت روز قیامت در امان هستند(89نمل)
5ـ "آنچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنها موجود است(تمام نعمتهای مادی ومعنوی )و این است جزای نیکوکاران(34و35 زمر)این نهایت لطف الهی در حق نیکوکاران است اینکه همیشه میهمان خدا و در نزد او هستند
1ـ"لیکفر الله عنهم اسوء الذی عملوا" "آنها می خواهند خداوند بدترین اعمالی که انجام داده اند بیامرزد و جبران کند
2ـ "ویجزیهم اجرهم باحسن الذی کانوا یعملون " ،آنها را به بهترین اعمالی که انجام داده اند پاداش دهد
3ـ در آیات بعد خداوند درخواست آنها را می پذیرد و بدترین ها را می بخشد و بهترین را معیار پاداش قرار می دهد
اِنَّ اللهَ یُحِبُ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِه صَفَّا کَاَنَّهُم بُنیان مَرصُوص. محققا خدا دوست می دارد کسانی را که در راه او کارزار می کنند در حالی که به صف ایستاده اند همچون بنای ساختمانی که محکم کاری شده بطوری که در مقابل عوامل انهدام مقاوم باشند(همچون کوه ایستادگی وپایداری می کنند)(صف/4)
خداوند در این آیه مومنین را به کارزار با دشمنان دین خدا ترغیب می کند و می فرماید این دین (اسلام)نوری درخشان است که دشمنان در صدد خاموش کردن آن هستند ولی خدا دین خود را بر همه ادیان غلبه می دهد. پس مومنین باید کمر همّت بر اطاعت خدا ببندند و دین خدا را یاری نمایند تا خدا آنها را به سعادت آخرت برساند و در دنیا پیروزی نصیب آنها کند و بر دشمنان غلبه نمایند
نتیجه : سه مولفه اصلی برای اینکه خداوند به طور ویژه مارا دوست داشته باشد
1ـ واِن کُنتُم تُحِبَّونَ الله فَاَخَرجُوامِن قُلُوبِکُم حُبُّ الدُّنیا.حب و دوستی دنیا را از قلب و دلمان خارج نماییم
2ـ واِن کُنتُم تُحِبُّونَ الله تَنَزَّهُوا عَنِ المَعاصِی. از همه معصیت ها وگناهان دوری نماییم
3ـ وَاِن کُنتُم تُحِبُّونَ الله فَاتَّبِعُونِی. از همه دستورات و فرامین خداوند پیروی نماییم
خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی وما رستگار