امامت و ولایت روح قربان، غدیر، محرّم
مقدمه: خداوند برای زندگی ما انسان ها، قانون (قرآن) فرستاد تا در پرتو آن خوشبختی دنیوی و اخروی ما تضمین گردد، بی شک با قانون خوب، نیازمند رهبر و مجری شایسته(پیامبر وامامان) هستیم، پس میتوان نتیجه گرفت عامل اصلی پیشرفت تمدن اسلامی وجوامع در گرو 1- قانون 2- مجری شایسته قانون است.
اگر رهبر شایسته نباشد جامعه دستخوش هوی وهوس، توجیه وتحریف، انحراف میگردد و به همین خاطر مهمترین رکن اسلام ولایت(رهبری وسرپرستی ) است امام باقر(ع) می فرماید"اسلام بر پنج پایه نماز، زکات، روزه، حج و ولایت بنیان شده است و هیچ چیز به اندازه ولایت نیست" و همچنین پیامبر اکرم (ص) در تشبیه زیبایی جایگاه رهبری بعد از خودش را اشاره می فرماید" مَثَل اهل بیت من مَثَل کشتی نوح است، هرکس سوار بر آن شود(هرکس از آنها پیروی کند) نجات می یابد و هر کس سوار بر آن نشود(هر کس از آنها پیروی نکند) غرق می شود.
1ـ تعریف امامت و ولایت: امام از نظر لغوی"هر چیزی که انسان بدان توجه کند و پیشوای او شود امام میگویند، خواه انسان که دیگران به گفتار و کردار او اقتدا کنند یا کتابی که بدستور او عمل شود یا رهبر چه حق و چه باطل که از او پیروی شود. امامت در اصطلاح دینی" الامامه رئاسه عامه الهیه فی امور الدین والدنیا خلافه عن النبی " ریاست عمومی الهی در امور دینی و دنیایی است و امام کسی است که به جانشینی پیامبر این ریاست را به عهده دارد.
ولایت: سه معنا برای ولایت وجود دارد 1- قرب و نزدیکی میان دو چیز یا دو فرد 2- سرپرستی ورهبری و تدبیر امور 3- یاری و دوستی
اقسام ولایت
1- ولایت منفی: مسلمانان موظف به پذیرفتن این ولایت نیستند مانند ولایت شیطان، ولایت یزید، ولایت طاغوت و کفار
2- ولایت مثبت: مسلمانان موظف به پذیرفتن و اعتقاد به آن هستند مانند ولایت الله، ولایت انبیاء و امامان و...
الف) ولایت مثبت عام: دوستی و احساس مسئولیت هر مسلمان در برابر مسلمانان دیگر (همچون اعضای یک پیکر) که امر به معروف و نهی از منکر ناشی از این احساس است "والمومنون و المومنات بعضهم اولیاءبعض یامرون بالمعروف وینهون عن المنکر... توبه /71"
ب- ولایت مثبت خاص: مسلمانان باید ولایت اهل بیت پیامبر(ص) را که مورد سفارش و تاکید زیاد است بپذیرند و در عمل خود نشان دهند.
ولای محبت: مردم باید نسبت به اهل بیت پیامبر(ص) محبت و عشق بورزند." قل لااسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی" از شما درخواست مزدی برای رسالت ندارم. جز آنکه نسبت به نزدیکانم(اهل بیتم) محبت بورزید.(شوری /23)
پیامبر اکرم(ص)نتیجه این محبت را چنین می فرماید مَن ماتَ عَلی حُبِّ آل مُحمَّدٍ(ص) ماتَ شَهیدا" هرکسی بر دوستی آل محمد (ص) بمیرد، شهید مرده است.
اَلا و مَن مَات عَلی حُبّ آل مُحمّدٍ(ص) مَاتَ مَغفُورًا هرکسی بر دوستی آل محمد (ص) بمیرد، آمرزیده مرده است.
الا وَ مَن مَاتَ عَلی حُبّ آل مُحمّدٍ(ص) مَات تَائِبا"هرکسی بر دوستی آل محمد (ص) بمیرد، توبه کننده مرده است.
اَلا وَ مَن مَاتَ عَلی حُبّ آل مُحمّدٍ(ص) مُومِناً مُستَکمل الِایمان هرکسی بر دوستی آل محمد (ص) بمیرد، مومن و با ایمان کامل مرده است.
ولای پیشوای دینی: امامان دارای مرجعیت دینی اند یعنی کردار و گفتارشان معیار تشخیص حق و باطل است و مردم باید در همه امور آنها را پیشوای خود قرار دهند، حدیث ثقلین بیان کننده این امر است. "انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی اهل بیتی ... رسول خدا می فرماید من در بین شما دو چیز گرانبها باقی می گذارم کتاب خدا و اهل بیتم آنها هرگز از هم جدا نمی شوند تا در کنار حوض کوثر نزد من آیند و هر کس به این دو چنگ زند هرگز گمراه نمی شود"
ولای رهبری اجتماعی : حق حاکمیت سیاسی، اجتماعی و تدبیر همه امور جامعه مخصوص امامان است. إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ(مائده/55) سرپرست ورهبرشما خدا و رسول و آنان که ایمان آوردند، کسانی که نماز را به پا می دارند و زکات می دهند ودر حالی که در رکوع می باشند.
4- ولای تکوینی: توانایی تصرف در طبیعت ، امامان بواسطه نزدیکی و رابطه با خداوند وبرخوداری از نیروی خاص معنوی و نیز شکوفا نمودن استعدادهای بالقوه خویش ، با اجازه خداوند به نظام تکوین (جهان)مسلط هستند. معجزات یا کرامات امامان از این نوع است.
3- اهمیت و ارزش والای امامت
در این سخن امام رضا(ع) ارزش والای امامت کاملا روشن است.
اِنّ الِامامَه زِمامُ الدّین وَ نِظامُ المُسلمیِن وَ صَلاحُ الدُّنیا و عِزّالمُومِنین اِنّ الِامامَه اُسِّ الِاسلامِ النّامی و فرعُهُ السّامی همانا امامت، مهار دین و مایه نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزّت مومنان است. امامت اساس و ریشه اسلام بالنده و شاخه سر بلند آن است.
هشام بن حکم به عمروبن عبیدگفت: ای مرد دانشمند من مرد غریبم ،اجازه می دهی مساله ای بپرسم ؟گفت: آری. آیا چشم داری؟ فرزندم این چه سئوالی که می پرسی؟ چیزی که می بینی چگونه از آن سئوال می پرسی؟ گفت: سئوال من اینطوری است. فرزندم بپرس اگر چه سئوالت احمقانه است .
آیا چشم داری ؟بلی: با آن چه می کنی ؟ رنگها واشخاص را باآن می بینم
آیا بینی داری ؟بلی :با آن چه می کنی ؟با آن بو ها را استشمام می کنم
آیا دهان وزبان داری ؟آری: با آن چه می کنی؟ با آن مزه ها را می چشم
آیا گوش داری ؟آری: با آن چه می کنی ؟با آن صداها رامی شنوم
آیا قلب (قوه ادراک) داری ؟آری: با آن چه می کنی ؟با آن هر چه بر اعضاوحواسم وارد شود ،تشخیص می دهم
با وجود این اعضا از قلب بی نیاز نیستی ؟نه: چه نیازی به قلبت داری در حالی که که اعضا وجوارحت صحیح وسالم هستند؟ فرزندم هرگاه حواس در چیزی که می بویدیا می بیند یا می چشد یا می شنود ، شک وتردید کند آن را به قلب ارجاع می دهد تا شک وتردیدرا برطرف نماید، پس خداوند دل وقلب را برای رفع تردید واشتباه اعضا وحواس گذاشته است ؟آری: پس وجود قلب در بدن انسان ضروری ولازم است واگر نباشد برای اعضا وحواس یقین حاصل نمی شود ؟
آری ای عمرو بن عبید خدای تبارک وتعالی اعضا وجوارح تورا به حال خود رها نکرد ه وبرای آنها امامی(قلب) قرار داده تا صحیح را تشخیص دهد وبوسیله آن شک وتردیدش را به یقین برساند چگونه این همه انسان ها را در سرگردانی وتردید وا می گذارد و برای آنها امامی که در تردید وسرگردانی خود به او رجوع کنند ، قرار نداده است؟ هشام می گوید: او ساکت شد وبه من جوابی نداد سپس به من توجه کرد وگفت... تو همان هشام هستی؟ مرا در آغوش کشید و در جای خود نشاند تا من آنجا بودم سخنی نگفت
4- ضرورت شناخت امام: وظیفه ما مسلمانان شناخت امامان از جهت اهداف، راه و روش، روحیات و صفات، سبک و شیوه زندگی فردی و اجتماعی می باشد رسول خدا(ص) می فرماید: "من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتته الجاهلیه" هر کس بمیرد در حالیکه امام عصرش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.(الغدیر علامه امینی ج10ص359)
5- به چه دلیل وجود امام لازم است؟
الف: آیات الهی(وحی) که کلی است توسط پیامبر جزئیات آن تبیین و روشن می شد(تفسیر قرآن ). "و انزلنا الیک الذکر لتبیّن للنّاس ما نزّل الیهم"
ما ذکر (قرآن) را به سوی تو فرستادیم تا آنچه را برای مردم نازل شده بیان کنی.
پس از پیامبر اکرم (ص)بایداحکام دین توسط فردی شایسته وهم طراز پیامبر اکرم (ص) تبیین و معارف بلند آن تشریح شود و با تحریف ها و بدعت ها مقابله شودتامکتب حفظ شود. چنین متخصص علم دین و پاسدار حریم مکتب باید از سوی خدا تعیین گردد.
امام رضا(ع): از جمله دلایل لزوم تعیین اولی الامر (امامان)آن است که اگر خداوند امامی که متصدی، امین، نگهبان و نگهدارنده دین باشد تعیین نکند مکتب مندرس می شود و دین از بین می رود و سنّت و احکام الهی دگرگون می گردد.(اصول کافی ج/2)
ب: دین اسلام اجتماعی است و جامعه ای می خواهد که بر مبنای قوانین الهی اداره شود، به همین خاطر قانون مدنی، جزایی، قضایی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... باید مطابق قوانین الهی باشد به همین منظور مجری این قوانین باید درک و استنباط و تطبیق احکام الهی را بطور کامل داشته باشد بنابراین زعامت ورهبری امامان هم در مسائل دینی و هم در مسائل سیاسی و اجتماعی است
امام رضا(ع): ما هیچ فرقه ای از فرقه ها و ملتی از ملت ها را نمی یابیم که باقی مانده باشند و زندگی کنند مگر با وجود رئیس و زمامدار، زیرا مردم برای کار دین و دنیای خویش ناگزیر به اویند(اصول کافی /ج/2)
6- صفات وخصوصیات امام
علم: امام باید از تمام مسائل دین وزندگی مردم از لحاظ فکری، اجتماعی، اخلاقی، اعتقادی، اقتصادی اطلاعات کافی داشته باشد و علمش از همه مردم بیشتر باشد امام علی (ع)فرمود "سینه ام پر از علم است، پس هرچه میخواهیداز من بپرسید"
عصمت: امام باید از خطا و اشتباه و گناه بدور باشد، چون او مسئول بیان معارف دینی است اگر اشتباه و خطا کند تضمینی نیست که دین تغییر نکند و حقایق آن دگرگون نشود و همچنین اگر گناه کند ممکن است از روی هوی و هوس شخصی و یا سود جویی دخل و تصرف در دین ایجاد کند
فضیلت وتقوی: امام چون ریاست دینی و دنیوی مردم را دارد باید در حد بالا و اعلا آراسته به فضائل وکمالات اخلاقی و معنوی وانسانی باشد تا الگوی تمام عیار انسانیت باشد و مردم از او در زندگی بصورت عملی درس بگیرند
جانبداری برای حق وعدالت: امام چون زمامدار مردم و مسئول اجرای قوانین الهی است باید در اجرای قانون و حقوق مردم وگسترش عدالت و تامین رفاه و آسایش عمومی و نیز مبارزه با ظلم و ستم و بی عدالتی با تمام قدرت کوشا باشد
7- جایگاه امام از نگاه وحی
الف: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ... (بقره/124) حضرت ابراهیم(ع) در زمینه های مختلف مورد آزمایش واقع شد و از این آزمایشات به لطف خداوند پیروز بیرون آمد:
1- در افتادن با قوم بت پرست و شکستن بت ها، قوم بت پرست او را به درون کوه آتش پرتاب کردند و آن بزرگوار با توکل به خداوند و استقامت و شکیبایی، به اراده خداوند از این آزمایش نجات یافت 2- هجرت از وطن خویش برای حفظ آئین توحیدی 3- رها کردن همسر و فرزندش به امر خداوند در بیابان بی آب و علف 4- ساختن و تجدید بنای خانه خدا 5- قربانی کردن تنها فرزند و میوه زندگی اش به امر خدا که خداوند آنرا "آزمایش آشکار" نامید. وقتی از همه این آزمایش ها سربلند بیرون آمد ، خداوند مقام بالاتر به اوعطا ءکرد و آن مقام امامت بود.
هدف خداوند از این آزمایشات چه بود؟ هدف خداوند فراهم ساختن زمینه مساعد برای بروز استعدادها و رسیدن به کمالات والای معنوی و اخلاقی و انسانی برای امتحان شونده (حضرت ابراهیم(ع)) است با بروز این شایستگی علاوه بر مقام نبوت که داشت به مقام والای امامت رسید. وخداوند فرمود "من تورا امام مردم قرار دادم" حضرت ابراهیم(ع) خواست این مقام به فرزندانشان برسد و خداوند فرمود این مقام به کسی که ظلم و ستم کند نمی رسد.(لا ینال عهدی الظالمین ) ( ظلم چه کوچک وچه بزرگ، ظلم از نوع شرک یا کفر، گناهی که در اول عمر یا آخر عمرباشد هر چند توبه کرده باشد)
مردم چهار گروهند. 1- کسانی که در سراسر عمرشان ظلم وستم می کنند. 2- کسانی که در طول عمرشان هیچگاه ظلم وستم نمی کنند. 3- کسانی که در ابتدای عمر ظلم وستم کرده اند و در اواخر عمر توبه می کنند. 4- کسانی که در طول عمر شایسته اند ولی در آخر عمر مرتکب ظلم وستم می شوند.
طبق آیه گروه دوم شایسته امامت هستند.رسیدن به این مقام ، لازمه اش ایمان کامل و یقین است، علامه طباطبایی می فرماید: برای حضرت ابراهیم(ع) ملکوت عالم آشکار و در نتیجه به مقام والای یقین نایل آمده بود.
هدایت پیامبران همان راهنمایی و نشان دادن راه از چاه، حق از باطل، درست از نادرست می باشد، پیامبران با ابلاغ معارف و احکام الهی راه سعادت از شقاوت راآشکار و بشررابه راه سعادت دعوت می کنند.
اما هدایت از جانب امامت بالاتر است "و جعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا" و قراردادیم امامان را که به امر ما هدایت کنند. هدایت به امر، به مقصدرساندن است یعنی فقط نشان دادن راه نیست و این هدایت تصرف تکوینی در نفوس وباطن است و بردن دلها بسوی کمال و انتقال دادن آنها از موقفی به موقف بالاتر است در صورتی که شایستگی وعمل صالح داشته باشند.
ب:آیه اطاعت: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ(نساء/59)
الف: منظور از اطاعت خداوند، پیروی اعتقادی و عملی از مکتبی است که از طریق وحی بر پیامبر نازل شده است، اِن الحُکم الّا لله
ب: منظور از اطاعت پیامبر در دو بُعد است. الف- مسئولیت تبیین جزئیات احکام و آیات الهی که به او وحی شده است
ب- مسئولیت رهبری در تمام شئون سیاسی، فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی و... مسلمانان موظفند در هر دو بُعد از پیامبر(ص) بدون چون و چرا اطاعت کنند.
ج: اطاعت از اولی الامر(امامان)یعنی کسانی که شئون دینی و دنیایی مومنان را برعهده دارند باید مطلق و بدون چون و چرا باشد
اولی الامر چه کسانی اند؟ چهار نظریه وجو دارد.
1. مطلق زمامدار و کسانی که در مصدر امور جامعه قرار دارند و حکومت بدست دارند. چه زمامدار حق و چه زمامدار باطل
2.زمامدار عادل که بر طبق حق و عدالت عمل کند ( بجزء امام علی(ع) مورد پذیرش نیست)
3.علمای دین که زمامدار معنوی و فکری مردم اند.
4.نظریه شیعه فقط امامان دوازده گانه اولی الامر هستند و عصمت امامان نیز اثبات می شود .
و قتی آیه نازل شد جابر ابن عبدالله انصاری پیش پیامبر (ص) آمد و فرمود اطاعت از خدا و رسول معلوم است. اولی الامر چه کسانی هستند. پیامبر فرمود: آنان جانشینان من و پیشوایان مسلمانان پس از من هستند. ای جابر اول آنها علی ابن ابی طالب سپس حسن، حسین، علی بن الحسین و محمد بن علی است که در تورات به باقر معروف است. ای جابر او را درک خواهی کرد هرگاه ملاقاتش کردی سلام مرا به او برسان پس از او جعفربن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمدبن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و آنگاه هم نام و هم کنیه من حجت خداوند و بقیه الله در میان بندگان او فرزند حسن بن علی است که خدای متعالی بدست او مشارق و مغارب زمین را می گشاید.
ابی بصیر از امام باقر (ع) در تفسیر آیه" اطیعوالله..... سئوال کرد امام فرمود درباره علی بن ابیطالب نازل شده است.
گفت مردم می گویند پس چرا خداوند نام علی و اهل بیت را در قرآن ذکر نکرده است؟
امام فرمود: به آنان بگو، خداوند آیات نماز را بر پیامبر (ص) نازل فرمود ولی نامی از سه یا چهار رکعت نبرد و این پیامبر(ص) بود که تفسیر آن را بیان کرد. خدا آیات حج را نازل کرد ولی چگونگی انجام آن را شرح نداد تا آنکه رسول خدا آن را برای مردم تفسیر نمود.
خدا آیه اطیعو الله را درباره علی و حسن و حسین نازل کرد، رسول خدا فرمود سفارش میکنم شما را به کتاب خدا و اهل بیتم، من از خدا درخواست کرده ام که بین آن دو جدایی نیندازد و آنها را نزد حوض کوثر به من ملحق کن و خداوند این خواسته را به من عطا کرد، بنابراین ائمه معصومین(ع) مصدا ق اولی الامرند.
ج: آیه ولایت: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ (مائده/55)
گروهی از مفسران اهل سنّت از جمله فخر رازی ولایت را بمعنای دوستی و یاری گرفته اند ودر آیه "و الذین امنوا... "را عموم مومنان می داند، یعنی هر مومن (دوست و یاور) مومن دیگر است. شبیه این آیه "و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض ". نماز و زکات صفت همه مومنان است و فرق میان مومنان و منافقان در همین امر است. با این دیدگاه معنای آیه این می شود "یهود و نصاری و منافقان اولیای شما نیستند، بلکه اولیای شما از میان مردم، تنها مومنانی هستند که نماز به پا می دارند و زکات می پردازند و در همه این حالات در پیشگاه خداوند خاضع و گوش به فرمان او هستند"
عموم مفسران شیعه می گویند ولایت یعنی سرپرستی و رهبری بر مردم، آنان باید عهده دار اداره امور باشند و اطاعت مردم از آنها واجب است. از این آیه به صراحت ولایت حضرت علی(ع) پس از پیامبر مطرح می باشد. آیه در شأن امام علی(ع) است، آن حضرت در حال رکوع انگشتر خود را به فقیری بخشید و تنها کسی که این کار را کرد علی(ع) بود. ابوذر غفاری گفت: روزی نماز ظهر را با رسول خدا خواندم که سائلی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد او دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت خدایا تو شاهد باش که در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد. در همین حال علی(ع) در حالت رکوع بود، انگشت کوچک دست راست خود را که انگشتری در آن بود اشاره کرد و سائل نزدیک آمد و انگشتر را برداشت. پیامبر در مسجد شاهد این جریان بود. سرش را به سوی آسمان بلند کرد و عرضه داشت: "خداوندا، برادرم موسی از تو تقاضا کرد سینه ام را وسیع گردان و کارم را آسان ساز و گره از زبانم بگشای تا مردم گفتارم را درک کنند و هارون برادرم را وزیر و یاور من قرار ده و بوسیله او نیرویم را زیاد کن و در کارهایم شریکش ساز. خدایا من پیامبر برگزیده تو هستم، سینه مرا گشاده گردان و کارهای من را آسان ساز و از خاندانم علی(ع) را وزیر من گردان تا به وسیله او پشتم قوی و محکم گردد. ابوذر گفت: دعای پیامبر(ص) تمام نشده بود که جبرئیل نازل شد و گفت بخوان. فرمود چه بخوانم گفت: انما ولیکم الله و....
د: آیه تبلیغ: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ... (مائده /67)
چند نکته مهم این آیه1- آنچه از سوی پروردگار بر تو نازل شده به مردم برسان(این یک دستور است ) 2- اگر از ابلاغ این پیام خودداری کنی رسالتت را انجام نداده ای 3- به پیامبر که از چیزی احساس خطرمی کرد و نگران بوده دلداری داده و فرمود در انجام این رسالت از مردم ترس نداشته باش. 4- خداوند تو را از خطرات محفوظ نگه می دارد.5- در پایان بعنوان تهدید و مجازات به کسانی که این پیام خاص را انکار می کنند و در برابر آن از روی لجاجت کفر می ورزند می فرماید: خداوند کافران لجوج را هدایت نمی کند.
سه دیدگاه در رابطه با این پیام
1.برخی مفسران اهل سنّت گفتند این آیه درباره اهل کتاب (یهود و نصاری) نازل شده. خداوند پیامبر را از مکر یهود و نصاری تأمین داده(جانش را حفظ کرده ) و او را به اظهار تبلیغ وادار نموده است بدون آنکه ترس از آنها داشته باشد.
2.عمده مفسران اهل سنّت گویند آیه در اوایل بعثت نازل شد و آنچه پیامبر مامور به ابلاغ شد" اصل دین و مجموع احکام و معارف اسلامی است" که از سوی خداوند نازل شده، خداوند به پیامبر می فرماید باید تمامی آنچه بر تو نازل شده بصورت کامل به مردم ابلاغ کنی اگر برخی از احکام را تبلیغ کنی و برخی دیگر را ابلاغ نکنی، هیچ یک از بخش های رسالت الهی را انجام نداده ای، همانگونه که اگر کسی به بعضی از احکام دین ایمان نیاورد مانند کسی است که به تمام آن ایمان نیاورده است.
3.دیدگاه مفسران شیعه، موضوع مهم ابلاغ، جانشین پس از خود و تعیین سرنوشت آینده اسلام و مسلمانان از طریق نصب امام علی(ع) به مقام والای امامت و ولایت است، رسول خدا با چنین احساس خطری که نسبت به اساس دعوت خود و ناکام ماندن تلاش های چندین ساله اش در راه انجام رسالت الهی داشت، تبلیغ این حکم را به تأخیر انداخت و در انتظار فرصت مناسبی بود تا بتواند آن را به مردم ابلاغ کند، در چنین موقعی این آیه نازل شد، فوری بر ابلاغ آن و بر حفظ پیامبر و ناکام کردن دشمنان در توطئه ها و نقشه ها وعده داد پیامبر در فکر بود که با اظهار مساله ولایت علی(ع) مردم تصور کنند او از پیش خود پسر عمویش را به جانشینی خویش برگزیده است اما با نزول آیه در غدیرخم فرمان الهی را عملی ساخت و فرمود "من کنت مولاه فهذا علی مولاه"
شأن نزول آیه: ابن عباس، آنگاه که رسول خدا (ص) ماموریت یافت تا ولایت علی (ع) را ابلاغ کند، رسول خدا(ص) ترس داشت از اینکه مردم نپذیرند و این مطلب را ناشی از محبت او به عموزاده اش بدانند اما خداوند با وحی این آیه او را به این کار دستور داد و او نیز پس از آنان ولایت حضرت علی(ع) را ابلاغ نمود.
هـ :آیه اکمال: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا ... (مائده /3)
جز آخرین سوره هایی است که بر پیامبر نازل شده ، تاریخی از زندگی پیامبر که دارای چهار ویژگی مهم است
1- مایوس شدن کفار 2-کامل شدن دین 3- به اتمام رسیدن نعمت الهی 4- برگزیدن اسلام
چنین روزی حساس و سرنوشت ساز بوده، بطوری که برخی یهود ی ها و نصاری با شنیدن این آیه به مسلمانان گفتندآیه ای بر شما نازل شده که اگر در کُتب آسمانی ما آمده بود ما آن روز و آن ساعت را عید قرار می دادیم.
روز مهمی که دارای چهار ویژگی باشد: 1- برخی احتمال داده اند روز عرفه درسال د هم هجرت باشد 2- برخی روز بعثت ، زمان ظهور اسلام و بعثت پیامبراکرم (ص)را روزمهم می دانند 3- برخی روز فتح مکه را که خداوند قدرت و شوکت مشرکان را در هم شکست و بنیاد بت پرستی را منهدم ساخت و آنان از ایستادگی در مقابل اسلام و مسلمانان نا امید کرد، روز مهم می باشد4- تمام مفسران شیعه آن روز مهم را غدیرخم می دانند.چون پیامبراکرم(ص) امیرالمومنین را بطور رسمی بعنوان جانشین خود تعیین کرد ،آن روز همه امیدهای کفار به یاس تبدیل شد زیرا آنان پس از همه تهدیدها، فشارها و انواع توطئه ها برای نابودی اسلام و خارج کردن پیامبر از صحنه، نتیجه ای نگرفتند و قدرت اسلام روز به روزبیشتر شدو تنها به یک چیز امید بسته بودند که دین اسلام وابسته به شخص پیامبراست وبا رحلت او چون فرزند ندارد ،پس از او نام و یاد و دینش از بین می رود، آنچه باعث یاس دشمنان شد آن بود که خداوند کسی را به جانشینی پیامبر اکرم (ص) منصوب کرد که خط رسالت پیامبر(ص)را تداوم بخشید واحکام و معارف دین را حفظ کرد ونیز ارشاد، هدایت و تدبیر امور جامعه را به عهده دارد. واو انسانی با همه فضیلت ها و کمالات، حضرت علی بی ابیطالب است که در روز 18 ذیحجه در سرزمین غدیرخم از سوی پیامبربه خلافت رسید و آن روز، اسلام به تکامل نهایی خود رسید و موردپسند خدا وندقرار گرفت.
شان نزول آیه: روایات متعدد از شیعه و اهل سنت دلالت دارد آیه در روز غدیرخم نازل شده
ابوهریره:درروزعیدغدیرخم،پیامبراکرم(ص)علی(ع)راگرفت وبه مردم فرمود:آیامن ولی مومنان نیستم.گفتند: آری یا رسول الله سپس پیامبرفرمود (من کنت مولاه فهذا علی مولاه) هر کس من مولای(سرپرست) اویم، پس این علی مولای(سرپرست) اوست. آنگاه عمر بن خطاب به علی (ع) گفت: بخ بخ لک یابن ابیطالب، صبحت مولای و مولا کل مومن: به به، چه جای افتخار و مبالات است برای تو، ای پسر ابی طالب که مولای من و هر مومنی گردیدی آنگاه این آیه نازل شد.
و: آیه مباهله: فَمَنْ حَاجَّكَ... (آل عمران /61)
مباهله یعنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر ، افرادی که در یک مسئله مهم مذهبی با هم گفتگو و نزاع دارند در یک جا جمع شوند وبه درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهندکه دروغگو رسوا و مجازات شود.
گفتگوی پیامبر با مسیحیان درباره نفی الوهیت حضرت عیسی (ع) بود، چون از طریق استدلال و گفتگو نتیجه مثبتی گرفته نشد خداوند به پیامبرش دستور داد با آنها مباهله کن. وقتی پیامبر، مسیحیان نجران را به مباهله فرا خواند، گفتند به ما مهلتی دهید تا بر گردیم و موضوع را بررسی کنیم.
آنان نزد رسول خدا آمدند در حالی که او حسین(ع) را در آغوش داشت ودست حسن(ع) را گرفته بود و فاطمه(ع) پشت سرش می آمد و علی(ع) هم پشت سر فاطمه(ع) قرار گرفته بود و به آنان می گفت وقتی من دعا کردم شما آمین بگویید. اسقف نجران گفت: ای گروه نصاری، من چهره هایی می بینم که اگر خدا بخواهد به دعای آنها، کوه را از جایش می کند، مباهله نکنید که هلاک می شوید و بر روی زمین یک نصرانی تا روز قیامت باقی نمی ماند.
آنان گفتند ای ابوالقاسم نظر ما این است که با تو مباهله نکنیم . حضرت فرمود: پس اگر مباهله نمی کنید، اسلام بیاورید، آنان اسلام رانپذیرفتند، حضرت رسول فرمود: پس اعلان جنگ به شما می دهم آنان گفتند ما طاقت جنگ با عرب را نداریم ولی با تو مصالحه می کنیم که اگر با ما نجنگی و ما را نترسانی و ما را از دین ما برنگردانی سی زره جنگی و دو هزار حله به تو بدهیم که یک هزار آن در ماه صفر و یک هزار آن در ماه رجب باشد.
پیامبر با آنها مصالحه کرد سپس فرمود: سوگند به کسی که جانم در دست اوست که هلاکت بر اهل نجران نزدیک شده بود اگر مباهله می کردند، بصورت میمون و خوک مسخ می شدند. و این صحرا بر آنان تبدیل به آتش می شد. و خداوند نجران و اهل آن را به عذاب استیصال دچار می کرد، حتی پرندگانی که بر روی درختان آنها هستند از بین می رفتند و یک سال بر نصاری نمی گذشت که همگی هلاک می شدند.
نتیجه: 1- پیشنهاد مباهله از طرف پیامبر حاکی از یقین و اطمینان کامل آن حضرت در حقانیت دعوت رسالتش بود.
1.تعبیر ابناءکم(امام حسن وامام حسین) – نسائکم(حضرت فاطمه )- انفسکم(حضرت علی) درباره چهار نفر از نزدیکان پیامبر بیانگر برتری و فضیلت آنان است .
2.علی(ع)که بمنزله نفس پیامبراکرم(ص) است از نظر فضایل و کمالات غیر از نبوت با پیامبر مساوی است و این نشان افضلیت علی(ع) است.
ز: آیه تطهیر: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ ... (احزاب /33)
اراده خداوند به دو صورت است: 1- تکوینی: یعنی ایجادکردن، بوجود آوردن، هرگاه خدا وجود یافتن چیزی را اراده کند، آن چیزحتما وجود پیدا می کند
2- تشریعی: ترک یا انجام کاری را از بنده بخواهد و بدان امر یا نهی کند، و افراد یا اطاعت می کنند یا اطاعت نمی کنند.
منظور در این آیه اراده تکوینی است یعنی خداوند می خواهد هر نوع پلیدی و ناپاکی و زشتی در امامان نباشد و آنان کاملا پاک و پاکیزه باشند.
چند دیدگاه در رابطه با اهل بیت در این آیه: 1- زنان پیامبر، چون قبل و بعد آیه درباره زنان سخن گفته است. 2- تمامی بستگان پیامبر، آل عقیل، جعفر، عباس و علی(ع) 3- پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین که در روایات شیعه و اهل سنت این مورد تایید است
عمربن ابن سلمه: وقتی آیه تطهیر در خانه ام سلمه نازل شد، پیامبر، علی، فاطمه، حسن، حسین(ع) را فرا خواند و آنان را با کسایی پوشاند و فرمود خدایا، اینان اهل بیت من هستند، پس پلیدی را از آنان دور کن و آنان را با پاکی خاص خود پاک گردان. ام سلمه گفت: ای پیامبر آیا من هم از اهل بیتم؟ فرمود تو جایگاه خودت را داری و توخیرو خوب هستی اما جزو اهل بیت نیستی.
انس ابن مالک: پیامبر شش ماه وقتی برای نماز صبح بیرون آمد از در خانه فاطمه عبور می کرد و می فرمود "ای هل بیت من بشتابید بسوی نماز. پس آیه مزبور را می خواند".
اراده تکوینی خداوند این است که مطلق پلیدی و ناپاکی را از اهل بیت پیامبر دور سازد و آنها را کاملاپاک و پاکیزه گرداندکه این بیانگر عصمت اهل بیت پیامبر(ص) است.
ح: آیه مودت: قل لا اسئلکم .... (شوری/23)
دوستی و محبت نسبت به نزدیکان پیامبر(ص) بعنوان اجر و مزد رسالت پیامبر (ص) معرفی شده است.
چندنظریه 1- رابطه خویشاوندی با پیامبر (ص): برخی مفسران اهل سنّت گفته اند، آیه خطاب به قریش است زیرا بنی هاشم تیره ای از قریش است.
"ای تیره های قریش اگر رسالت مرا نپذیرید پس حداقل بواسطه خویشاوندی که به آن پایبند هستید به من دوستی ورزید و دست از آزار و مخالفت بردارید".
2- قرب الهی: اجر و مزد رسالت، قرب به خداست بوسیله اموری که مایه تقرب به خدا می گردد و آن اطاعت خدا و عمل صالح است.
3- محبت مردم نسبت به نزدیکان خود: از شما درخواست اجری ندارم جز آنکه نسبت به خویشاوندان خود محبت داشته باشید و با آنان رابطه دوستی برقرار کنید.
4- محبت عترت پیامبر: گروهی از مفسران اهل سنت و تمامی مفسران شیعه می گویند محبت نسبت به خویشاوندان پیامبر(ص) است که عترت و اهل بیت آن حضرت هستند
اجری که پیامبر خواست در حقیقت به سود خود مردم است("قل ما سا لتکم من اجرٌ فهو لکم ان اجری الا علی الله".(سباء /47)). زیرا محبت به خاندان اهل بیت به معنی بر قرار کردن پیوند عاطفی و قلبی با آنان و زمینه ساز هدایت و وسیله پاک شدن جان انسانها و از سوی دیگر تحقق اهداف بلند رسالت در سایه اقتدار امامت و اطاعت از آنان است.
محبت به اهل بیت راهی برای رسیدن به خداست:"قل لا اسا لکم علیه من اجر الا من شاء انیتخذ الی ربه سبیلا" .(فرقان/57)
منظور از قربی تمامی خویشاوندان وافراد خانواده پیامبر نیست بلکه مخصوص امامان(ع)است که مظهر کمالات و فضایل انسانی و برخوردار از مقام عصمت و طهارت می باشند..
ط: آیه شهادت وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا(بقره /143)
اینچنین شما را امت وسط قرار دادیم تا گواهان و شاهدانی بر مردم باشید و پیامبر نیز شاهدی بر شما باشد
وسط: یعنی حد میانه واعتدال یعنی دوری از افراط و تفریط مانند بُخل و اسراف که حد وسط آن سخاوت است.
شهادت:حضور همراه با مشاهده چه با چشم ظاهر و چه با چشم دل و بصیرت،درحقیقت شهادت براعمال است ،انسان با حواس ظاهری و معمولی می تواند شکل ظاهری اعمال را ببیند اما اطلاع از حقیقت و باطن اعمال و آنچه مربوط به انگیزه و تشخیص ایمان و اخلاص است بر همگان امکان پذیر نیست مگر کسانی که خداوند حقایق را به آنان نشان دهد و اسرار را بر ایشان کشف کند وآنها اولیای الهی اند که این کرامت و منزلت نصیب آنها شده است وآنان امامان(ع)هستند.
امام علی (ع)فرمود: مقصود خداوند از این که فرموده تا آنان شاهدان بر مردم باشند "ما امامان هستیم "پس رسول خدا شاهدبرما وماشاهدان خدابر مردم ومحب او در زمین هستیم وما کسانی هستیم که خداوند در باره شان فرمود "واینچنین شما را امت وسط قرار دادیم "
امام باقر (ع) ولا یکون الشهداء علی الناس الا الائمه والرسل شاهدان بر مردم جز ما امامان و پیامبران نیستند
ی:آیه رویت اعمال: وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ (توبه /105)
بگو عمل کنید، خداوند و فرستاده او و مومنان اعمال شما را می بینند و به زودی به سوی کسی باز میگردید که پنهان و آشکار شما را می داند و شما را به آنچه عمل کردید خبر می دهد.
این آیه مردم را وادار به مراقبت و دقت در اعمال می کند و هشدار می دهد که حقیقت اعمال آنان پوشیده و پنهان نمی ماند بلکه در معرض دید و مشاهده خدا و پیامبر و مومنان قرار دارد و آنان مراقبانی هستند که از اعمال آنها اطلاع می یابند و اعمال آنان را می بینند.
زمان رویت اعمال قبل از قیامت یعنی در همین دنیاست آنچه دیده می شود، حقیقت اعمال است، آن هم توسط خدا و رسول و مومنان، اعمال ظاهری که توسط اعضاء و جوارح انجام میگیرد و اعمال باطنی که نیت ها و انگیزه هاست. دیدن اعمال توسط خدا، رسول، مومنان که منظو دیدن ظاهر و باطن حقیقت اعمال است.
مومنان کیستند؟ آگاهی نسبت به همه اعمال ظاهر و باطن، آشکار و پنهان از راههای عادی ممکن نیست پس باید از طریق تعلیم الهی باشد که آن هم شامل همه مومنان نمی شود. بلکه گروه خاصی را شامل می شود که به فرمان خدا، از اسرار غیب آگاهند یعنی جانشینان راستین پیامبر(ص) و آنها ائمه معصومین(ع) هستند..
امام رضا(ع) به یکی از یاران خود فرمود "به خدا قسم اعمال شما در هر شب و روز بر من عرضه می شود سپس امام فرمود آیه در کتاب خدای عزَوجل... قل اعملوا بخدا قسم منظور از مومنان علی بن ابیطالب است.
داوودبن کثیر رقی میگوید در محضر امام صادق(ع) نشسته بودم پیش از اینکه سخن بگویم فرمود: ای داوود اعمال شما در روز پنج شنبه بر من عرضه شد من در میان آنچه از عمل تو بر من عرضه شد، دیدم که نسبت به پسر عمویت فلانی، صله رحم انجام داده ای من از این کار تو خشنود شدم
داوود میگوید من پسرعمویی داشتم که دشمن سرسخت اهل بیت و فردی ناصبی و خبیث بود، من با خبر شدم که وضع او و خانواده اش بسیار سخت است و در گرفتاری به سر می برند پیش از حرکت خود به سوی مکه مقداری پول برای تامین مخارج و رفع نیازش برای او فرستادم و آنگاه که به مدینه آمدم امام از انجام این عمل راضی شد
عزیزان برای آگاهی بیشتر در مباحث بالا به " تفسیر نمونه "ذیل آیات مطرح شده و یا به کتاب " امامت ورهبری "و"ولاءها وولایت ها" شهید مرتضی مطهری انتشارات صدرا مراجعه نمایند