فرمول کلي و اساسي زندگي در قرآن 2
مقدمه: ا
یگانه راه و روش مطمئن برای داشتن یک زندگی خوب و سعاتمندانه هم در دنیا و هم در آخرت این است که ما به دستورات خداوند و نیز مطابق با سبک و روشی که خدا برای ما ترسیم فرموده عمل نماییم در این صورت ما عمری جاویدان همراه با خوشبختی را خواهیم داشت در این مقاله به سه فرمول کلی و اساسی زندگی از دیدگاه قرآن که فوقالعاده اثربخش میباشند، میپردازیم انشاالله با دقت مورد مطالعه قرار گیرد و در زندگی عملی آنها را بکار بندیم تا میوه و ثمره آن را در زندگی بچشیم
الف) از دیدگاه قرآن کریم برای زیستنِ مناسبِ اخلاقی در جامعه، چه کارهایی باید انجام دهیم ؟
۱- داشتن روحیه شفقتورزی: توجه خیر خواهانه و دلسوزانه نسبت به دیگران، خیرخواهی دیگران بدون هیچ چشم داشتی، همدردی و همدلی با دیگران، از نمادهای بزرگ این روحیه انفاق است خداوند میفرماید
*انفاق کنید پیش از اینکه فرصتها را از دست بدهید. (بقره/ ۲۵۴)
*اگر انفاق کنید و صدقه دهید، خدا وند چند برابر آن را پس میدهد. (بقره/۲۶۱)
*به کسانی که صدقه میدهید با لحن خوب سخن بگویید. (بقره/۲۶۳)
*صدقههایتان را با منّت گذاشتن و آزار دادن به دیگران باطل نسازید
*در پنهانی انفاق کنید که باعث بخشش گناهان میشود. بقره/ ۲۷۱)
*به مقام نیکوکاری دست نمییابید مگر اینکه از چیزی که دوست دارید انفاق کنید(آل عمران /۹۲)
۲- داشتن روحیه مدارا و نرمش با مردم: در برخی از روایات اسلامی به جهت اهمیت مدارا با مردم آن را نصف دین تلقی میکنند، یکی از نمادهای این خصیصه را خداوند این چنین میفرماید «به بدهکار مهلت دهید و اگر نمیتواند بپردازد، بدهی را بر او ببخشید.»(بقره/۲۸۰)
۳- دادن قرض الحسنه به دیگران: «مَن ذالّذی یُقرِضُ الله قَرضَاً حسناً» چه کسی است که قرض دهد به خداوند قرض نیکو، همه میدانیم خداوند بینیاز مطلق است بلکه همه به او از جمیع جهات نیازمندند، منظور آیه این است کسی که به بندگان محتاج و نیازمندِ خداوند، قرض میدهد و از او دستگیری میکند پنداری گویی به خدا قرض میدهد و خداوند آن را چند برابر میکند «فَیُضَاعِفَ لَه» و گناهان او را میبخشد
«یَغفِر مِنَ الذّنُوب» این سنت بسیار پسندیده باید در زندگی انسانها همیشه ساری و جاری باشد
۴- دوری از صفات بداخلاقی: قرآن در سوره حجرات آیات ۱۱و۱۲ چند صفت ناپسند را که باید از آن دوری کنیم بیان میکند از جمله میفرماید
الف: همدیگر را مسخره و استهزا نکنید
ب: هرگز از دیگران عیبجویی نکنید
ج: نام و لقبهای زشت به دیگران ندهید
د: نسبت به دیگران ظن وگمان بد نداشته باشیم
ه: در زندگی دیگران تجسس و جاسوسی نداشته باشید
و: غیبت دیگران را نداشته باشید
۵- وفای به عهد وپیمانها: خداوند میفرماید«اوفوا بعهدکم» به پیمانها و عهد خود وفادار باشید، ما باید به عهد و پیمانهایی که با دیگران میبندیم کاملاً وفادار باشیم چه پیمانهای گفتاری باشد و چه بصورت نوشتاری
درجای دیگرخداوند میفرماید چرا حرفهایی میزنید و بدان عمل نمیکنید «لم تقولون مالا تفعلون» (صف/۲) این عمل که سخن بگویید و خلاف آن عمل کنید سخت خدا را به خشم و غضب میآورد(صف/۳)
۶- رافت و مهربانی نسبت به دیگران: ما باید در روابط اجتماعی با دیگران چه برادر دینی و چه غیر دینی مهربان و رئوف باشیم و با اخلاق و رفتار مهربانانه عامل جذب انسانهای دیگر باشیم نه عامل دفع آنها «وبالمومنین روف الرحیم» از خصیصههای عالی پیامبراکرم(ص) رافت، مهربانی و دلسوزی نسبت به مردم بود و در این امر خیلی حریص بود «عَنِتُم حَریص بالمومنین روف الرحیم»
۷: رعایت عدالت و انصاف در داد و ستد: قرآن ما را در معاملات به عدالت و انصاف دعوت میکند و میفرماید «وای به حال کم فروشان، آنهایی که چون به کیل یا وزن، چیزی از مردم میگیرند تمام و کمال میگیرند و چون چیزی به دیگران بدهند در کیل و وزن به مردم کم میدهند» (مصطففین ۱و۲و۳)
۸- پرهیز از خشم، خشونت ظاهری و باطنی
یکی از عوامل جلب و جذب دیگران برخوردهای عاطفی و محبتآمیز با دیگران است ما باید مثل آهنربا که برادههای زیادی را بسوی خود جذب میکند باید دیگران را جذب کنیم و در این راستا باید از خشونت در چهره بپرهیزیم و همیشه چهره شاد و خندان داشته باشیم چون خود چهره براساس نظر روانشناسان اولین و بالاترین تاثیر را در مخاطبین دارد و نیز باید از درون خشم و خشونت خود را کنترل کنیم خداوند در این خصوص میفرماید «والکاظمین الغیظ والعافین عن الناس» خشم و خشونتت را بخور و نیز مرام عفو و بخشش را پیشه خود قرار ده، آیه کلیدی این رفتار که باعث جذب انسانهای زیاد به دین و مکتب پیامبراکرم(ص) گشت این بود «فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لنفضوا من حولک و...»
۹- آداب حرف زدن با دیگران
خداوند میفرماید :
الف: «قولالینا» زبان نرم و ملایم داشته باشید، از زبان تیغدار بپرهیزید
ب: حرف ما آگاهانه و از روی علم باشد بدون علم چیزی را نگوییم «لاتقف ما لیس لک به علم»
ج: منصفانه حرف بزنیم «واذا قلتم فاعدلوا»
د: حرف ما همیشه مستند، علمی و منطقی باشد و از زبان این و آن نباشد «قولا سدیدا»
ه: کلمات ما در حرف زدن رسا، شفاف و روان باشد «قولا بلیغا» و از کلمات پیچیده و قلمبه سلمبه که دیگران پیام ما را دریافت نکنند دوری کنیم «قولا میسورا»
ح: کلماتی که بکار میبریم نیشدار نباشد بلکه نوشدار باشد «قولوا للناس حسنا» و سخن ما از روی معرفت و جوانمردانه باشد «وقولوا لهم قولا معروفا»
ک: همدیگر را وقتی صدا میزنیم با القاب خوب صدا بزنیم «قُولا کریما»
ب) در نگاه قرآن چه کسانی در زندگی دچار خسران و آسیب میشوند و از سعادت حقیقی باز میمانند؟
۱- کسانی که غیر خدا را بعنوان ولی و سرپرست خود انتخاب میکنند، در حالی که خداوند بهترین سرپرست است «نعم المولی»(۱۱۹/ نساء)
۲- تکذیب کنندگان لقا و دیدار خدا: کسانی که جهان آخرت، قیامت و عذاب آن را انکار میکنند جزء زیانکارانند(۳۱/انعام)
۳- فساد کنندگان روی زمین، فساد اعتقادی، فساد اخلاقی، فساد اداری، فساد سیاسی و اجتماعی، فساد مالی و... سخت زیانکارند(۲۷/بقره) توضیح در قسمت شماره قبل داده شد
۴ـ کفر ورزیدن به خدا : کسانی که کتاب خدا را میخوانند و به حقایق آن در زندگی عمل میکنند اهل ایمان محسوب میشوند و کسانی که کتاب خدا را که هیچ شکی در آن نیست «لاریب فیه» کافر میشوند و حقایق آن را قبول نداشته باشند و در زندگی بکار نبندند جزء زیانکاران عالمند (۱۲۱/ بقره)
۵-گمراهان: درسوره حمد انسانها به سه دسته تقسیم شده اند
الف: گروهی هدایت الهی را پذیرفتند و در مسیر صراط مستقیم قرار گرفتند
ب: دستهای راه را گم کردند و در بیراهه بسر میبرند که اینها گمراهانند اما ممکن است با یک زمینه مناسب مثل شنیدن آیات قرآن(داستان فضیل بن ایاز) یا یک سخن حق (داستان بشربن حارث) یا یک دوست خوب و یا یک کتاب خوب وجدان درونی آنها بیدار شود و تغییر مسیر در جهت صحیح بدهد
ج: دستهای که در مقابل حق و حقیقت لجاجت و عناد ورزیده چه بسا در مقابل آن صفآرایی کردهاند که این دسته مورد غضب خدا قرار گرفتهاند(مغضوبین)(۱۷۸/اعراف)
۶- دنیا پرستان: کسانی که تمام همّتشان دنیاست و فقط به زندگی دنیا راضیاند و چنان سرگرم لذائذ مادی و شهوانی دنیایی شدند و از مسائل معنوی کلاً غافل شدند چنین انسانهایی اعمالشان در دنیا و آخرت نابود و باطل میشود «حَبطَ اَعمالَهُم» آنان در حقیقت زیانکاران عالمند (۶۹ /توبه)
۷- تکذیب آیات خدا: کسانی که از راه حق یعنی آنچه را که خدا معین کرده سرپیچی مینمایند و در گروه باطل قرار میگیرند اینان کافر به خدا و همچنین به آیات الهی از جمله پیامبران و کتاب آسمانی هستند اینان جزء زیانکاران واقعی عالم هستند(۵۲ /عنکبوت و۶۳/ زمر و۹۵/یونس)
۸- حزب شیطان: شیطان از راههای مختلف زیر ما را فریب میدهد
الف: افراد را از یاد خدا غافل میسازد(مجادله ۱۹)
ب: زیبا و لذّتبخش نشان دادن گناه(انعام ۴۳)
ج: سرگرم کردن انسانها به آرزوهای سرابگونه دنیایی (محمد ۲۵)
د: ایجاد کینه ودشمنی و اختلاف میان مردم (مائده ۹۱)
شیطان دنیا را برای افراد زینت میدهد و به امور دنیوی سخت مشغول میسازد، آنهایی که از این مرام شیطان پیروی میکنند جزء حزب شیطان محسوب میشوند یعنی براساس خواست و اراده شیطان پیش میروند چنین انسانهایی زیانکاران واقعی هستند(مجادله ۱۴)
۹- پذیرش غیر اسلام: دین تمام انبیا الهی اسلام است «ان الدین عندالله الاسلام» همانا دین نزد خدا اسلام است، اسلام یعنی تسلیم شدن در مقابل دستورات خداوند، بنابراین کسی که تسلیم دستورات خداوند باشد و آن را در زندگی عمل کند سعادتمند و در غیر اینصورت جزء زیانکاران است (۸۵/ آل عمران)
۱۰-کفر به ایمان: کسی به چیزی که باید ایمان آورد مثل (خدا، قیامت، فرشتگان، جهان غیب، تعالیم پیامبران پیشین، کتابهای آسمانی) آن را انکار کند اعمالش باطل و در آخرت جزء زیانکاران خواهد بود(/مائده/۵)
۱۱- رحم نکردن خداوند: انسانی که مرتکب گناه میشود و با این کار به خود ظلم و ستم میکند، اگر خداوند او را نبخشد وبه او رحم نکند قطعاً جزء زیانکاران خواهد بود (۲۳ /اعراف ۱۴۹/اعراف ۴۷/هود)
۱۲-از دست رفتن سرمایههای وجودی خود در روز قیامت: کسانی که خدا را محور زندگی خود قرار ندادند و خدا را پرستش نکردند و برای خدا شریکی قائل شدند و نیز نسبت به خدا دچار ظن وگمان شدند که خدا کردار ما را نمیبیند، اما چشم، گوش وپوستشان برضد آنها گواهی میدهند، قطعاً در روز قیامت این دسته دچار زیان آشکار خواهند شد (۱۵ و۶۵زمرو ۲۳فصلت)
13- خسران آشکار در دنیا وآخرت: کسانی که ایمان به خدا دارند شخصیتی ثابت و پایدار دارند یعنی در خوشیها وسختیها یکسان عمل میکنند و از آرامش درون برخوردارند اما کسانی که ایمان به خدا را فقط زبانی دارند اینها دچار تزلزل، شک و تردید هستند یعنی در حالتی که خیری به آنها رسد خدا را سپاسگزاری میکنند و اگر مصیبت و سختی به آنها برسد دچار دگرگونی میشوند حتی ممکن است به خدا هم بد بگویند اینها شخصیتی ناپایدار و درونی ناآرام دارند یعنی درحالت خوشی یک موضع و در حالت ناخوشی موضع دیگری دارند، این دسته هم در دنیا و هم در آخرت دچار زیان آشکار هستند (۱۱حج)
ج) اگر بخواهیم هیچگونه ترسی و اندوهی از آیندهی پس از مرگ خود نداشته باشیم و جایگاه ما بهشت باشد چه کارهایی باید انجام دهیم؟
خداوند در کتاب مقدسش که هیچ شکی در آن نیست فرمول زندگی جاوید را این گونه ترسیم مینمایند :
۱- اخلاص عمل و نیکوکار بودن: اخلاص از نظر لغت یعنی پاک کردن یک چیز از غیر خودش و از نظر دینی یعنی تمام کارهای ما خالص برای خدا باشد و به عبارت دیگر کسانی که «جهت زندگیشان فقط خدا باشد» هر عملی که بخواهد فضیلت محسوب شود دوجزء مهم دارد
الف: نیّت یا قصد، هدف و به عبارتی حُسن فاعلی یعنی کننده کار، کار را فقط برای خدا انجام دهد
ب: عمل و به عباتی حُسن فعلی یعنی کار را بصورت درست و صحیح و مطابق آنچه خدا دستور فرموده انجام دهیم، همچنین کسانی که کارهای نیک انجام میدهند قطعاً هیچ ترس و اندوهی ندارند و پاداششان بهشت برین است (۱۱۲/ بقره)
۲- انفاق کنندگان در راه خدا: کسانی که برای رضای خدا از مالشان انفاق میکنند و با منّت گذاشتن و آزار دادن به دیگران انفاق خود را باطل نمیکنند (لاتبطلوا صدقاتکم بالمن والاذی) قطعاً هیچ ترس واندوهی برای آیندهشان نیست(۲۶۲/بقره)
۳- کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت دارند و دستورات خدا را انجام میدهند و کارهای نیکو میکنند و نماز به پا میدارند و زکات میدهند این دسته از انسانها پاداششان بهشت است و هیچ ترس و اندوهی هم ندارند(۲۷۷/ بقره و۶۹/مائده)
۴- تلاش برای اصلاح خود: خداوند پیامبران را برای بشارت و بیم دادن فرستاد، کسانی که هدایت الهی را بپذیرند و خود را مطابق آن اصلاح نمایند کارهای نیکو و صالح انجام دهند قطعاً هیچ ترس و اندوهی نخواهند داشت و پاداششان بهشت است(۴۸/ انعام و۳۵ و۴۹اعراف)
۵- اولیای خدا و پرهیزکاران: تقوی و پرهیزکاری یعنی مراقبت و مواظبت داشته باشیم که گناه نکنیم در مثال انسان با پای برهنه در داخل زمینی که خار دارد بخواهد راه رود باید خیلی احتیاط کند که خار به پای او نرود، گناه همانند آن خار است و احتیاط بکند که خاری به پا نرود که این احتیاط همان پرهیزکاری است و کسی که گناه، خطا و اشتباهی نمیکند جزء اولیا خدا میباشد اینان هیچ ترس و اندهی ندارند و پاداششان بهشت است(یونس/۶۲و۶۸/زخرف)
۶- استقامت در راه حق: کسانی که گفتند پرورگار ما فقط خداست و در این راه استقامت ورزیده و پایداری کردند (۱۳/ احقاف) اینها هم هیچ ترسی و اندوهی ندارند