قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله : «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً» پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود : «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود» جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .556
به نظر بسیاری از فقها در مورد سؤال بنابر احتیاط واجب باید سجده نماید البته لازم نیست سجده را در وسط خیابان انجام دهد بلكه در محلی كه مناسب است سجده را بجا می آورد. البته بعضی از فقها می فرمایند اگر از نوار آیه سجده شنیده شود سجده واجب نمی باشد. مطابق نظر مرجع تقلید خود عمل نمایید. (ر.ك، تحریر الوسیله ج1، ص177 م4)
برای بجا آوردن سجده واجب قرآن لازم است نیت نموده سر را بر چیزی كه سجده بر آن صحیح است مثل مهر و سنگ و ... گذاشت ولی طهارت بدن و لباس و وضو داشتن و رو به قبله بودن شرط نیت و نیز برای خانم ها در این سجده رعایت حجاب در نماز لازم نیست. (ر.ك، تحریر الوسیله، ج1، ص178 م6)
مهمترین ویژگی یک مسلمان و شیعه بعد از ایمان به خداوقیامت،عمل کردن، زنده نگه داشتن وترویج راه و روش اهل بیت علیهم السلام است واین هدف تحقق نمی یابد مگر بواسطه شناخت سیره نظری وعملی آن بزرگواران به عنوان جانشینان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وترجمان وحی در دوران پس از رحلت پیامبر اسلام، پاسداشت وترویج سیره پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام گاهی باذکر مصیبت وزمانی بابرگزاری جشن به مناسبت های مختلف می باشد اما این باور به این معنا نیست که که همه ی توان خود را معطوف به انجام مراسم صوری کنیم چون کمال وشکوه مسلمانی منوط به میزان شناخت است، هر مقدار که درک ما از اسلام وپیامبر واهل بیت ع بالاتر باشد جایگاه ما درمسلمانی زیستن بالاتر ودر نهایت جامعه ای با فاکتور های نزدیک به جامعه نبوی، شکل می گیرد . نتیجه می گیریم که اگر برپایی مراسم تحت عنوان روضه وعزا و یا جشن وسرور برای اهل بیت علیهم السلام در راستای احیای راه وسنت آن پیشوایان باشد، زیبا وپسندیده است،در غیر اینصورت ارزش حفظ ظاهر تنها در حد واندازه خودش است نه بیشتر.
تقلید از مرجع اعلم واجب است، در صورتی که مرجع فوت شده نسبت به مراجع زنده اعلم باشد بقا براو لازم والا واجب است که از مرجع زنده تقلید کرد
ازآنجایی که عناصرواجزاء عالم ماده از یکدیگر اثرمی پذیرند ،تاثیرفلک وسایر اجزا برپدیده های مادی نیز قابل تردید نیست همانگونه که امورغیر مادی مثل دعا تاثیر گذارند هرچند کم وکیف آن برای ماروشن نیست البته این سخن هم به این معنا نیست که همه این تاثیرات مستقل از اراده وسلطه خداوند است. قرآن متذکر شده رطب ویابس ،فروافتادن برگ درختان ،زندگی و مرگ حتی مرض وشفا و... بدست خدا است زیرا سرسلسه علل اوست، وهمه علل به اوبرمیگردند و به ضرورت نظام علت ومعلول ،اثر بلکه خود معلول اثر علت است ولو آنکه علت،علت مادی باشد مثلا رنگ پوست ،شکل حتی هوش ناشی از علت مادی همچون والدین ،آب وهوا و... است. البته شما پرسشگر عزیز به یک نکته مهم توجه داشته باشید که انسان بواسطه داشتن قوه اختیار واراده توانایی ایجاد برخی تغییرات را دارد واصطلاحا قدر و اندازه حوادث را کم یازیاد نماید اما جلوگیری از همه ی حوادث ومنع احکام کلی ممکن نیست مثل اینکه مرگ را تعطیل کند هر چند می تواند با انجام برخی کارها از جمله دادن صدقه یا زیارت پدر ومادر مرگ را به تاخير اندازد ویا با ارتکاب گناه مرگ راجلو اندازد. در هر حال تاثیر علل مادی( بصورت جزیی نه کلی ودایمی) همچون افلاک وستارگان بر امور مادی وحتی غير مادی همانند نفوس غیر قابل انکار است.
قضای روزه ها وکفاره تاخیر را بجا آورید
از نشانهای مومن وفای به عهد است دلیل بر مدعا مذمت کسانی است که به خدا ایمان دارند ولی به گفته های خود عمل نمی کنند (سوره صف آیه 2)،از پیامبر اکرم صلی الله علیه نقل شده :کسی که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشد هر گاه وعده دهد وفا میکند. (کافی جلد 2ص364 باب خلف وعده). روایات مع. روایات معصومین علیهم السلام نیز به ما می آموزند که از اعتماد وتکیه بر این گروه وحشر باآنها دوری کنیم.
آنچه که در زمین وآسمان اتفاق می افتد از حکومت وسلطه خداوند متعال بیرون نیست ،علم و قدرت او برهمه چیز گسترده است اما به این معنا نیست که انسان هیچ قدرتی ندارد او با قدرت وحق انتخابی که خدا در نهادش قرار داده می تواند راه درست یا غلط را برگزیند، لذا خیروشر کارهایش به خودش برمی گردد. البته این سخن باز به این معنا نیست که خداوند انسان را آزمایش نمی کند چه بسا ابتلائات سخت درانتظار ش است نقل قصص انبیاء در قرآن وآزمایشات آنها شاهد خوبی بر مدعا است بلکه هرانسان دیگر ی خالی از امتحان نمی باشد و فلسفه آن نیز درک منزلت ایمان وجایگاه او است.
الف) اذن خداوند
ب) رضایت خداوند
خداوند در سوره یونس آیه 3 می فرماید: (ما من شفیع الا من بعد اذنه) هیچ شفیعی نیست مگر بعد از اذن خداوند و نیز در سوره انبیاء آیه 28 می فرماید: (ولایشفعون الا لمن ارتضی) «شفاعت نمی کنند مگر در مورد کسی که مورد رضایت خداوند باشد.
با توجه به مفاد دو آیه، شفاعت که از ریشه شفع به معنای جفت و ضمیمه است شامل حال کسی نمی شود مگر آنکه انسان مورد شفاعت سنخیت با اولیای خداوند داشته باشد ضمن اینکه صلاحیت نفسانی او زمینه دستور خداوند بر قبول شفاعت می باشد، و این زمینه باید در دنیا با ایمان و عمل صالح هرچند به طور ناقص فراهم گردد. زیرا شفاعت در قیامت همانند هدایت اولیای خداوند (پیامبران (ص) و امامان (ع) در دنیا وسایل و اسبابی بیش نمی باشد و هدایت حقیقی متعلق به خداوند است کمااینکه شفاعت چنین است.
نتیجه گیری می شود، شفاعت بی مبنا و بی اساس نیست بلکه تنها زمینه ای برای نیل انسان های صالح ولی گاهی گنه کار، به مقامات اخروی است و مقصود از لِمَن ارتضی در سوره انبیاء آیه 28 همین است و هرگز شامل حال کسانی که فسق و فجور را اساس کار خود در دنیا قرار داده اند نمی شود.
نماز لیله الرغایب بعد از دوازده رکعت اذکار را انجام میدهند.
عرف معانی مخالفت دارد، گاهی مقصود عرف متشرعه یعنی کسانی که به مبانی شرع پایبندند، است و گاهی توده مردم ویاگروه خاص. اگر منظور، فهم موضوع یا مسله شرعی است باید به متدینان مراجعه کرد ولی اگر مراد، موضوع عمومی و یا خاص است، ملاک فهم ما،عرف عام ویا خاص بدون پسوند دین است مثل عرف بزازها ،آهنگران وکشاورزان و...
رعایت مقررات و قوانین از واجبات شرعی وعرفی است و تخطی از آنها، علاوه بر اینکه خلاف شرع می باشد مستلزم کیفر نیز است.
کریم و مجید دو صفتی است که خداوند متعال درتوصیف قرآن به آن اشاره دارد(سوره واقعه آیه 77 و سوره ق آیه 1) همان گونه که به صفات مبین و عظیم توصیف کرده است
هر دو به یک معنا است ولی کلمه حرام و یحرم صریح در ممنوعیت، وجایز نیست ولایجوز ظاهر در ممنوعیت است