قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله : «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً» پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود : «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود» جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .556
اگر در خصوص شبيه سازي كارهاي انجام نشد ، دليلي بر حرمت آن نداريم در و هيچگاه دخالت در كار خدا محسوب نميشود . كارشناسان مانند والدين زمينهساز هستند و خالق و مصور خداست هوالذي يصوركم في الارحام كيف يشاء لوله آزمايش نيز پس از تهيه مقدمات مانند رحم مادر است و انسان متولد شده مانند ساير انسانها داراي تكليف الهي خواهد بود.
اگرواقفین یاافراد خیر نیت خاصی داشته باشند باید درهمان مورد خاص مصرف شودوتخطی ازآن شرعا جایزنیست
هر مرجعي روي نظرات فقهي و تشخيص خود عمل مينمايد و از آنجائي كه عدالت هر مرجعي براي مقلد خود محرز گرديده قطعاً از وجوهات به قدر ضرورت زندگي شخصي خود استفاده ميكند گر چه برخي مراجع وجوهات هم براي خود چيزي مصرف نميكنند .
اين موضوع برگشت به نظريه فقهي مراجع ميكند . اگر مرجعي معتقد باشد سهم سادات و سهم امام كه جمعاً خمس ناميده ميشود از شئون امام و امامت و قائم مقام وي يعني مراجع ميباشد ميتواند از سهم سادات استفاده كند ولي اگر معتقد باشد تنها از خمس بخش مربوط به سهم امام در اختيار وي ميباشد ديگر نميتواند از سهم سادات براي خود بردارد و تنها در صورت قرار گرفتن سهم سادات در نزد وي براي سادات فقير مصرف نمايد .
جایزاست ودرروایات آمده زن حائض دروقت نماز درسجاده نشسته وبجای نمازبه ذکرودعامشغول شود
اسلام براي انسان ارزش فوق العادهأي قائل است . حتي اين موضوع شامل حال او پس از مرگ هم مي شود . از نظر قوانين اسلام هيج كس مجاز نيست به مرده مسلماني اهانت كند . موضوع غسل و كفن و دفن مردگان يك نوع احترام به مقام انسان است علاوه بر اين چون از نظر اسلام مرگ پايان زندگي نيست بلكه شروع زندگي ديگر و نزول در جوار رحمت الهي است از اين جهت دستور ميدهد كه بايستي مردگان را نظيف و پاكيزه كنند و با لباسي ساده و پاك به خاك بسپارند. نكته ديگري كه ميتوان بدان اشاره نمو داين است كه روح انسان كه در قفس بدن مادي گرفتار شده است وقتي از تن خارج ميشود ، گويي ارزش انسان از او گرفته ميشود . همه چيز به روح بستگي دارد . در بعضي روايات آمده است كه وقتي انسان ميميرد چيزي از او خارج ميشود كه به واسطه آن ، شخص فوت شده مثل شخص جنب ميشود . البته اين يك تشبيه است . نا گفته نماند اين ها همه حكمت هاي احكام است و از علت هاي آن فقط خداوند تبارك و تعالي آگاه است . با توجه به آنچه گفته شد در مورد غسل مس ميت هم مطلب معلوم ميگردد . وقتي پذيرفته شد با خروج روح از بدن ، طهارت انسان سلب ميشود ، بديهي است لمس او نيز سبب غسل براي لامس و مس كننده خواهد شد.
شرعاجایز نیست،درمسائل شرعیه بایدازمرجع اعلم تقلیدکردورادیووتلویزیون کفایت نمی کنند.
منظور از اعلم اين نيست كه شخص محفوظات او در رابطه با احكام شرعي از ديگران بيشتر است بلكه ملاك اعلم بودن اين است كه مجتهد از لحاظ استنباط احكام و روش پژوهش فقهي نسبت به ديگران توانايي بيشتري دارد و افكار و استدلالهاي او از عمق بيشتري برخوردار ميباشد و تشخيص اين مسئله هم از طريق امتحان نيست آن طور كه معلم از دانش آموزان خود بعمل ميآورد يا احاطه او بر معلومات آنها لازم باشد بلكه تشخيص اهميت با مراجعه به تأليفات فقهي ، دروس خارج فقه ، استفاده از اساتيد مبرز فقه ، سابقه ممتد علمي و مقايسه او با ديگران بدست ميآيد كه او نسبت به ديگران اعلم است يا اين كه اين چند نفر نسبت به ما بقي از مجتهدان احتمال اعلم بودن آنها قويتر است. بديهي است كه اين روش راهي است منطقي و عقلاني و در تمام علوم و فنون متداول ميباشد مثلاً براي تشخيص يك پزشك متخصص تر لازم نيست كه شخصي با سوادتر او را معرفي كند بلكه افراد در سطح پائين تر و حتي يك پزشك عمومي چنين شخصي را معرفي ميكنند چرا كه اين پزشك عمومي خصوصيات و توانايي علمي آن پزشك متخصصي را از راههاي مختلف بدست آورده يا يك دانش آموز و دانشجو يك يا چند استاد را نسبت به اساتيد ديگر از چند جهت توانايي معلمي ترجيح ميدهند و همينطور درباره يك مهندس يا حقوقدان و ... در هر صورت اشكال مطرح شده در سوال نميتواند صحيح باشد چرا كه شخصي كه مجتهد را معرفي ميكند نميخواهد بر تمام معلومات او احاطه داشته باشد بلكه ميخواهد توانايي و قدرت استنباط يك مجتهد را در مقايسه با ديگران بدست آورد و اين هم امري ممكن و رايج ميباشد.
درصورتی که جرم خون پاک شده ولی رنگ خون باقی مانده ،پاک است
از نظر اسلام ازدواج داراي شرايط عمومي همچون بلوغ ، رشد ، قدرت بر تأمين هزينههاي زندگي براي مردان و بلوغ و رشد و اجازه پدر و جد پدري براي دختراني كه اولين بار ازدواج ميكنند ميباشد. در صورت مهيا شدن اين شرايط هيچ منعي براي ازدواج نميباشد لازم به تذكر است كه در هر جامعهاي سليقهها و عرف خاصي رايج است كه در صورت عدم مغايرت با اسلام محترم شمده ميشود . مثلاً در جامعه امروز به جهت آنكه انتخاب شغل ، تحصيل ، تأمين كردن شرايط حداقل براي زندگي مشترك از حساسيت خاصي برخوردار است ، باعث شده سن ازدواج بالا رود و اين موضوع هيچ مغايرتي با سن بلوغ ندارد زيرا چه بسا افرادي ميتوانند با حداقل معيشت در اوان بلوغ به تشكيل زندگي همت گمارند . اگر مردم مسلمان به توصيههاي اخلاقي اسلام همچون هم كفو بودن مرد و زن ، تعهد اخلاقي و تأمين حداقل هزينه زندگي عمل نمايند بسياري از موانع ازدواج برداشته خواهد شد و سن ازدواج پايين آمده كه در نتيجه بسياري از انحرافات اخلاقي و استرسها رواني به حداقل خواهد رسيد.
يكي از محرمات در اسلام شبيه ساختن مرد به زن و زن به مرد است . يعني مرد نبايد چيزهايي را كه مربوط و مختص به زنان بوده ، استفاده كند و زن هم نبايد از وسايل مختص به مردان استفاده كند و يكي از مصاديق آن هم اختصاص داشتن طلا به بانوان بوده و زينت آنها محسوب ميشود و مرد نبايد از طلا كه زيور آلات مخصوص بانوان است استفاده كند تا شبيه آنها نشود
يكي از اعمال حج تمتع رمي جمره ( پرتاب سنگريزه ) است . جايگاه آن هم در مني قرار دار دكه با مكه حدود شش كيلومتر فاصله دارد بنابر رواياتي كه باقي است در اين محل شيطان به دنبال حضرت ابراهيم (ع) ميرفت كه حضرت با پرتاب سنگ او را از خود دور كرد و لذا اين عمل اكنون هم سنت شده است و حجاج هم ميخواهند با اين عمل نمادين نشان دهند كه با انجام مناسك حج عملاً توحيدي شده و از هرگونه شرك ومظاهر شيطاني دوري ميكنند.
دقت در فلسفه حجاب و يا لزوم پرهيز از پوشيدن لباس خلاف عرف متشرعه و يا حضور در مجالس لهو و لعب به ما مي فهماند كه تمام اين دستورات و احكام شرعي بجهت ايجاد يك جامعه سالم و بدور از هرگونه فساد و گناه بنا شده است . بنا بر شريعت مقدسه اسلام ورود به هر كجا كه زنان و مردان نا محرم زمينه گناه پيدا كنند خلاف شمرده شده است بلي اسلام براي ايجاد روابط عاطفي هر چه بيشتر بين زن و شوهر و توجه شوهران به داخل منزل دستورات اخلاقي مناسبي را صادر كرده كه از آن جمله آرايش همسر براي شوهر خود و تزئين منزل خود مي باشد . متأسفانه امروزه به علت اختلاط بيش از حد زنان و مردان و تأثير فرهنگهاي مختلف در فرهنگ ملي و بومي ، علاوه بر تغيير برخي از روشها ، ظواهر افراد نيز فرق كرده است . جامعه ديني جامعه أي است كه علاوه بر جريان يافتن قوانين عادلانه در تمامي لايه هاي اجتماعي از رأس حكومت تا آحاد مردم ، نسبت به اصلاح رفتارهاي فردي و تعالي اخلاقي نيز حساسيت دارد ، پس با توجه به اهداف كلي دين ، فرق بين شدت و يا ضعف آرايش در صورت ايجاد مفسده نيست ، ملاك طهارت و پاكي جامعه است و بايد سعي شود با عمل به موازين شرعي به اين مهم دست يافت.
از جمله دستورات اخلاقي اسلام علاوه بر كنترل رفتارها ، كنترل افكار پوچ و وسوسه هاي خيال انگيز بي حاصل است اگر عشق به معناي علاقه وافر به كسي كه قصد ازدواج از طريق شرعي و قانوني و براي ايجاد آرامش مي باشد ، علاوه بر آنكه مذموم نمي باشد بلكه در شريعت مقدس اسلام و تمامي اديان الهي و مذاهب انساني محترم شمرده شده است ، عشق يك طرفه تنها سرابي است كه انسان را به اميد سيرابي نابود مي سازد . بنا بر آيات قرآن اولاً زن و مرد براي يكديگر بمنزله لباس و مايه آرامش شمرده شده اند ثانياً عشقي كه انگيزه الهي و خدائي نداشته باشد به طور قطع شيطان در آن شريك است . ثالثاً عشق يك طرفه نتيجه أي جز ملال و افسردگي دستاوردي ندارد . عشق حقيقي عشقي است كه با نيت خالص و خدايي و طرفيني و از مجاري قانوني و شرعي باشد . پيشنهاد مي شود براي خلاصي از وسوسه هاي خيال انگيز كه گاهاً توأم با ناراحتيهاي روحي و رواني است ، انس با قرآن و نماز داشته باشيد ، سعي نماييد به دنبال كسي باشيد كه براي شما احترام قائل است و علاقه دارد كه با شما زندگي مشترك توأم با رفق و عشق بر پا كند.
درصورت داشتن وقت ،بایدنماز راشکست ومهرراپیداکرد ودوباره اقامه کردمگرآنکه یافتن مهر موجب نشود ازقبله روی گردانیده شودودرصورت تنگی وقت بایدبرسنگ سجده کردودرفقدان سنگ برکاغذ ودرفقدان کاغذ برلباس کرباس که به تن دارد واگرامکان نداشت برپشت دست ، سجده شود