در يك نگاه واقع بينانه و بدون افراط و تفريط بدست مي آوريم كه فرهنگ و ارزشهاي اسلامي علاوه بر آنكه تاريخ و تمدن ايراني را از بين نبرد بلكه به گونه اي اسلام موجب تعالي فرهنگ ، هنر و دانش ايرانيان نيز گرديد . آثار علمي ، هنري ايران بعد از اسلام مؤيد اين نظر است . زيرا اسلام به عنوان دين خاتم ، حاوي آخرين دستورالعمل هاي اخلاقي و انساني مي باشد ، كه هيچ تضادي با موازين اخلاقي ، اجتماعي و انساني ملل ( ايراني و غير ايراني ) ندارد و تنها با آن بخش ، مخالفت مي كند كه موجب انحطاط اخلاقي و ظلم اجتماعي مي گردد . ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه اسلام حتي در سرزمين عربستان كه محل ظهور آن بود تنها آن بخش از قوانين و سنن را كنار گذاشت ، كه از امور باطل و مروج خلاف شمرده مي شدند والا بسياري از آداب و سنت هاي جامعه عربستان كه بر گرفته از اديان سابق بود مورد تأييد قرار گرفت. با ورود اسلام به جامعه ايران نه تنها فرهنگ ايراني زائل نشد بلكه در پيشرفت فرهنگ و هنر و علم و ادب آن نقش بسزايي داشت ، در اين زمينه مي توانيد به كتاب ارزشمند خدمات متقابل ايران و اسلام نوشته علامه مطهري (ره) مراجعه كنيد. به نظر مي رسد ، علت اينگونه شبهات ، عقب افتادگي مزمن مسلمانان در قرون اخير از قافله تمدن و علم در زمينه رفاه ، تكنولوژي ، حقوق بشر و امنيت مي باشد . ولي تاريخ گواه و شاهد است ، كه اسلام به اخلاق و مدنيت توجه كامل داشته و عصر اوليه ظهور اسلام مقرون به پيشرفت هاي علمي و هنري بوده است . ضعف هايي كه امروزه مشاهده مي شود برگشت به عدم وجود برنامه و يا مديريت ضعيف و نبود نگاه جامع نگر به مسائل اجتماعي و اقتصادي انسان عصر جديد مي باشد و اين موضوع ربطي به مباني انديشه أي اسلام ندارد ، بلكه همانطور كه گفته شد ، كم توجهي انديشمندان مسلمان به نيازهاي جديد بشري در زمينه مديريت كلان اجتماعي ، اقتصاد ، دمكراسي ، حقوق بشر ، آزادي احزاب و … علت افول كشورهاي اسلامي است گر چه آن كه طمع ورزي برخي كشورهاي استعماري در اين عقب افتادگي نقش زيادي داشته است . اميدواريم با همت بلند فرهيختگان مسلمان و با تأسي به سنت هاي اسلامي و كمك از تجربيات جديد بشري راهي نو براي جبران عقب افتادگي مسلمانان پي ريزي گردد .

بنظر مي رسد اينگونه اظهار نظر درباره مردم صحيح نباشد . زيرا انتساب مردم به صفات ، بدترين و كثيف ترين چندان با موازين عدل و انصاف همخواني نداشته باشد از ديدگاه اسلامي، امام معصوم (ع) راهبر همه انسان ها مي باشد و همه ، بايد خود را با معيارهاي وي تطبيق دهند . ميزان خوبي و بدي افراد ، معرفت و عمل صالح است و ما بايد تلاش كنيم سطح آگاهي و شناخت خود را به ائمه (ع) بالا برده و از ساحت مقدس آن بزرگواران ضمن آن كه براي خود توفيق زيارت و ابراز ارادت را خواستاريم ، براي سايرين ولو آنكه چندان پاي بند به موازين شرعي نمي باشند طلب نمائيم. بنا بر برخي روايات ، ائمه (ع) چه در زنده بودن و چه پس از مرگ حاضر و ناظر اعمال ما هستند و دوري و نزديكي راه براي آنها مطرح نيست . اگر توفيق زيارت آن عزيزان را از نزديك پيدا كنيم چه سعادتي از آن بالاتر ولي اگر موفق نشديم از نزديك با آنها سخن بگوئيم از فاصله دور و با حضور قلب با آنها ارتباط پيدا كنيم . اويس قرن يكي از صحابي علي (ع) براي يك بار هم در زمان حيات پيامبر (ص) وي را زيارت نكرد اما هميشه پيامبر (ص) از وي ياد مي كرد و ايمانش به پيامبر از برخي صحابه كه به خدمت رسول الله رسيده بودند كمتر نبود. اميد است انشاءالله خداوند به ما و شما معرفت حقيقي ، به خود و اهل بيت (ع) عنايت فرمايد.

علت نام گذاري اين ماه ها به ماه هاي حرام به جهت آن است كه جنگ در اين ايام و در عهد جاهليت ، بخاطر شروع سال ( محرم و صفر ) و ايام برگزاري حج ( ذي الحجه و ماه رجب ) حرام شده بود و اعراب به آن پيمان بسته بودند و اسلام به علت پسنديده بودن اين عهد و پيمان ، آن را تأييد كرد. دليل تأييد را مي توان اين گونه بازگو كرد كه اسلام ، هيچ مخالفتي با سنت ها و آيين ها انساني و اخلاقي گذشتگان كه در راستاي كمال انساني باشد ندارد و آنها را امضاء مي كند .

احمد بن مكي بن حامد دمشقي عاملي ملقب به شمس الدين يا شهيد اول از بزرگان علماي شيعه است ، وي تأليفات فراواني دارد و مشهورترين آن لمعه دمشقيه در فقه است . وي در عهد سلطنت برقوق و در سال 786 و به فتوي برخي علماي اهل سنت كشته شد . زين العابدين بن علي جمال الدين ملقب به شهيد ثاني از علماي گرانقدر شيعه و متولد 911 هجري قمري است وي صاحب تأليفات فراوان و گرانسنگي است كه از آن جمله مي توان به روضه البهيه شرح لمعه شهيد اول در فقه و مسالك الافهام اشاره كرد. وي در سال 965 هجري قمري و در عهد سلطان سليم به قتل رسيد

غدير از مسائل پردامنه أي كه در حوزه مباحث ديني ، درباره آن سخن فراوان رفته و كتاب هاي زيادي پيرامون آن نوشته شده است . در اكثر اين آثار ، غدير از منظر كلامي ( خلافت و امامت ) بررسي گرديده و انديشمندان مسلمان خصوصاً شيعه به اين حادثه توجه زيادي نموده و در فحوي ، نتايج و آثار آن كتاب ها نوشته اند . عناوين مورد اشاره بطور جسته و گريخته در ادبيات و شعر فارسي و عربي ، و سنت هاي مردم مسلمان نمود يافته است و نيز طراحان ، نقاشان هم از اين موضوع غافل نبوده و آثار گران سنگي را از خود بر جاي گذاشته اند . از آنجايي كه پاسخ به سؤالات مطرح شده مستلزم وقت زيادي است و هدف اين مؤسسه فرهنگي در پاسخ به سؤالات ، سوق دادن پژوهشگران و محققين به منابع اسلامي و غيره مي باشد ، ده ها منبع درباره غدير و مسائل مرتبط با آن خدمت شما معرفي مي گردد. اميد است با مراجعه به آنها و ارائه تحقيقات عالمانه قدمي مؤثر در اشاعه فرهنگ ديني و ملي برداريد. ليست منابع ، پيوست مي باشد .

بهترين روش براي متنبه ساختن چنين پدر و مادرهايي برقراري ارتباط سازنده با آنها است . يعني ضمن احترام به آنها ، نقاط ضعفشان را گوشزد نمائيم . البته منظقي ساختن خواسته ها و توجه به عرفيات از طرف فرزندان ، كمك شاياني به ايجاد رابطه حسنه بين فرزندان و پدر و مادرها مي كند . طرح نيازهاي مورد توجه جوانان بطور غير مستقيم براي والدين و برگزاري جلسات خانوادگي و گوش دادن به حرف هاي طرفين ، كمك مؤثري در تلطيف ساختن جو حاكم بر خانواده مي باشد . بي توجهي به موقعيت اقتصادي و فرهنگي خانواده و مخالفت كردن با خانواده براي پيشبرد خواسته ها به هر طريق ممكن ، نتيجه أي جز بر هم خوردن سامان خانواده ندارد .

اين دعا از نظر مضمون و متن بسيار عالي است. الفاظ شيوا و زيبا و متن غني در بيان اعتقادات دارد ، در آن فلسفه بعثت پيامبران و تاريخچه آنان و مقامات هريك از انبياء مشاهده مي گردد . در مورد حضرت رسول اكرم(ص) و مقام معنوي و بلند آن حضرت و خلافت آن حضرت با استناد به آيات و روايات طرح و به مخالفت بعضي از مسلمين با اهل بيت (ع) اشاره دارد . در بخشي از آن دعوت ائمه (ع) در زمينه توجه مردم به قيام حضرت مهدي (عج) و كارهايي كه او بايد انجام دهد بيان شده است و پس از آن با نوعي احساس و هيجان حضرت را مورد خطاب قرار مي دهد و برنامه اصلاحي و تحولات دوران او را بازگو مي كند . در پايان، دعا و نيايش انجام مي شود ندبه يعني تكرار خاطرات براي كسي كه از دست رفته و مقصود از دعاي ندبه يعني بيان آنچه كه بر ديانت گذشته و آنچه كه حضرت مهدي (عج) بايد انجام دهد ، اين مطالب را ما از زبان معصوم (ع) زمزمه مي كنيم.

باستحضار حضرتعالي ميرساند ، ازدواج ، پاسخي به نياز طبيعي ، مثل ساير امور طبيعي است و اين مسئله منحصر به آدمي نمي باشد ، حيوانات بلكه همه موجودات عالم بدين گونه اند. (1) تمام شرايع ( توحيدي و غيره ) بر اين امر صحه گذاشته و تشويق به آن نموده اند . اسلام به عنوان دين خاتم در عالي ترين شكل و مضمون به آن سفارش (2) و بر كساني كه آن را بدون جهت عقلايي ترك مي كنند ، خرده مي گيرد (3) دعوت به ازدواج و يافتن همسري مناسب منوط به شرايطي است كه رعايت آنها علاوه بر ايجاد آرامش در محيط خانواده ، باعث مي شود جامعه أي سرشار از سعادت ، امنيت براي خود و آيندگان رقم بزنيم . حفظ سنت ها و عمل به موازين اخلاقي و شريعت ديني ، منجر به برقراري جامعه أي اخلاقي و متوازن مي گردد. دستورات شرعي نه بر اساس مصالح زودگذر و دور از واقعيات زندگي، بلكه بر محوريت سعادت اخلاقي پايه ريزي شده است . در نظام فكر ديني ارتباط زنان و مردان تعريف شده است هيچ زن يا مردي نمي تواند تنها بر اساس لذت جويي صرف، با يكديگر مرتبط شوند ، زيرا اين عمل مستلزم سست گرديدن پايه هاي خانواده است . ابراز علاقه زن به مرد و يا بالعكس منوط به برقراري ازدواج است و اگر دختر و پسري به همديگر علاقمند گرديدند ، مي توانند از راه هاي صحيح با يكديگر مرتبط شوند . اصل اساسي در خانواده ، اعتماد طرفين به يكديگر است ، آيا به نظر شما مي توان به گفته كسي كه در خيابان ابراز دوستي و عشق مي كند اعتماد كرد ؟ و آيا كسي كه براي ما ناشناخته و اطلاعي از وضعيت خانواده وي نداريم ، مي تواند تكيه گاه مطمئني براي ما باشد؟ از آنجايي كه جوانان مملو از احساسات مي باشند در بسياري از مواقع كه تحت چنين شرايطي قرار مي گيرند، با اولين پيشنهاد ، دچار احساس شده و تمام آرمان هاي خود را تحقق يافته مي بابند ، نه بايد آنچنان شيفته كسي شد كه واقعيات ديده نشوند و نه بايد بد بين بود كه منجر به نا اميدي شود . خواهر گرامي ، عشق و دوستي را بايد در اعمال طرف مقابل جستجو كرد . به صرف گفتن دوستت دارم و كلمات مشابه نمي توان بر كسي تكيه كرد . حجب ، حياء ، عفت از مشخصات زن مسلمان است . از ديدگاه قرآن و سنت راز ماندگاري يك زن ، رعايت اصول اخلاقي است . حفظ تقوي و هدفمندي ، برنامه ريزي در زندگي، اساس موفقيت است و بدانيم كه خداوند در انديشه انسان مؤمن است و دعاي بحق او را 1 – او لم يروا الي الارض كم انبتنا فيها من كل زوج كريم شعرا / 7 و انزلنا من السماء ماء فانبتنا من كل زوج كريم لقمان / 10 سبحان الذي خلق الازواج كلها مما تنبت الارض يس / 26 و نيز ساير آيات : نشاء آيه 1 – طه آيه 53 – زخرف آيه 12 – زمر آيه 6 – شوري آيه 11 2- و جعل منها زوجها ليسكن اليها اعراف/189 و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكن اليها روم / 21 نساءكم هن لباس لكم و انتم لباس لهن بقره 187 3- پيامبر (ص) زنان را از بي توجهي براي ازدواج بازداشته است ( وسائل الشيعه ج 14 باب 84 ) بي جواب نخواهد گذاشت. به نظر مي رسد ، ريشه اكثر نا بساماني ها در بي هدفي ، عدم انگيزه ، عدم برنامه ريزي و در نهايت يأس از رحمت الهي مي باشد . به ياد داشته باشيم زندگي در دنيا توأم با مشكلات است ، زندگي هيچ فردي خالي از سختي نيست . به قول عرفا زندگي دنيا ، پيچيده از بلاها است ، وظيفه ما ، داشتن برنامه ، شناخت استعداد و تلاش در جهت رسيدن به اهداف عالي مي باشد ، در كنار اين امور ، دعا و خواستن از خداوند است و در صورتي كه خداوند مصلحت بداند دعاي ما را اجابت مي كند . بر خدا تكيه كنيد و خود را به زيور عفت بيش از پيش بيارائيد و بدانيد كه خداوند در فكر شما هست و انشاء ا… زمينه ازدواج را براي شما فراهم مي سازد. پيامبر (ص) درباره ازدواج مي فرمايد : هيچ چيزي در اسلام محبوب تر از ازدواج در نزد خداوند نيست ( وسائل الشيعه ج 14 ص 3 حديث 4 ) ازدواج كنيد كه باعث روزي براي شما مي باشد . ( وسائل السيعه ج 14 ص 3 حديث 5 ) كسي كه ازدواج كند ، نصف دينش حفظ مي شود ( وسائل السيعه ج 14 ص 5 حديث 11 ) كسي كه دوست دارد خداوند را پاك ملاقات كند ، ازدواج نمايد ( وسائل السيعه ج 14 ص 6 حديث 15) امام رضا (ع) درباره ازدواج مي فرمايد : ازدواج و عطر از سنن پيامبران است . حضرت رضا (ع) درباره روزه مي فرمايند : مردم به روزه امر شدند تا سختي گرسنگي و تشنگي را بدانند و از اين راه بر نداري قيامت آگاه گردند و نيز روزه دار از طريق روزه گرفتن خاشع ، ذليل ، عارف و صابر بر سختيهاي روزه مي گردد و در نتيجه شايسته ثواب مي گردد . ضمن آن كه روزه موجب مي شود كه بر شهوات خود مسلط گردد . از آثار ديگر روزه ساخته شدن درون و آمادگي بر انجام تكاليف پيدا است. و نيز موجب مي شود تا روزه دار درد بيچارگان را فهميده و حق را ادا نمايد. ( وسائل السيعه ج 7 ص 4 حديث 5)

پاسخ به سؤالات مذكور منوط به بيان يك مقدمه است : آيات متعددي از قرآن كريم از جمله 154 سوره بقره ، 196 سوره آل عمران ، 28 سوره ابراهيم ، 169 سوره آل عمران ، 100 سوره مؤمنون ، دلالت بر زندگي برزخي پس از مرگ و قبل از برانگيخته شدن در روز قيامت، مي كنند و علماي شيعه و سني عموماً اتفاق بر وجود اين عالم دارند. برزخ يا قبر ، عالمي بين دنيا و قيامت است و روح انسان بعد از پايان زندگي اين جهان در اجسام ( اجساد ) لطيفي قرار مي گيرد كه از بسياري عوارض جسم عادي ( اين دنيا ) بركنار است و چون از هر نظر شبيه جسم دنيوي است به آن قالب مثالي و يا بدن مثالي مي گويند كه نه بكلي مجرد است و نه مادي محض . برخي آن را تشبيه به وضع روح در حالت خواب كرده اند كه در آن حال ممكن است با مشاهده نعمتها ، براستي لذت ببرد و يا بر اثر ديدن مناظر هولناك معذب و متألم شود ، آنچنان كه گاه واكنشهاي آن در همين بدن نيز ظاهر مي شود و به هنگام ديدن خوب هاي هولناك فرياد مي كشد و … برخي معتقد هستند كه در حال خواب روح با قالب مثالي فعاليت مي كند و حتي بالاتر از آن ارواح در حال بيداري نيز مي توانند همان تجرد برزخي را نيز پيدا كنند ، يعني از جسم جدا شده و با همين بدن مثالي به ميل خود در جهان سير كند و از مسائلي با خبر گردد. ( بحار الانوار نوشته مرحوم مجلسي ج 6 ص 271 ) البته علاوه بر آيات فوق ، روايات زيادي از ائمه بر وجود عالم برزخ نقل گرديده ، از ان جمله عبارتند از : نهج البلاغه ، كلمات قصار شماره 130 ، بحارالانوار ج 6 ص 243 ، تفسير نورالثقلين ج 2 ص 553 امام صادق (ع) فرموده است : برزخ همان قبر است كه پاداش و كيفر ميان دنيا و آخرت است و به خدا ما بر شما نمي ترسيم مگر از برزخ . ( تفسير نورالثقلين ج 2 ص 553 ) در حديثي از امام صادق (ع) مي خوانيم كه در مورد ارواح مؤمنين از حضرتش سؤال كردند ، فرمود : آنها در حجره هايي از بهشت قرار دارند ، از غذاهاي بهشتي مي خورند و از نوشيدني هايش مي نوشند و مي گويند پروردگارا هر چه زودتر قيامت را بر پا كن و به وعده هايي كه به ما داده أي وفا فرما . ( بحارالانوار ج 6 ص 269 ) بعد از ذكر اين مقدمه مي گوئيم : احضار ارواح واقعيت دارد زيرا همانگونه كه گفته شد انسانها بعد از مرگ ، از حيات برزخي برخوردارند و ارواح آنها در بدن مثالي استقرار يافته است و چون ارتباط آنها با عالم دنيا بطور كلي قطع نگرديده است ، با توجه به شرايط خاصي ، حاضر كردن آنها ممكن است ولي در صورتي كه موجب ايذاء و اذيت آنها و بر هم زدن آرامش آنها گردد ، حرام و عملي غير شرعي است. اما فشار قبر بر اثر انتقال روح انسان از عالم دنيا به برزخ ، ايجاد مي گردد و شامل حال همه انسانها مي شود الا اينكه انسانها ، متناسب با اعمالشان در دنيا ، صفاي باطن ، ايمان و يا كم و زياد بودن گناه فشار قبر آنها متفاوت است . بر اين اساس شهيدان كه بواسطه كشته شدن در راه خدا ، گناهانشان بخشيده شده ، با كمترين حالت فشار قبر و بهترين و راحت ترين شكل ممكن از اين دنيا به جهان برزخ منتقل مي شوند . بايد دانست كه فشار قبرمربوط به زمان انتقال از دنيا به برزخ است و اين حالت تنها يك بار اتفاق مي افتد و در احضار ارواح ، ارواح به اين دنيا منتقل نمي شوند بلكه يك نحو ارتباط معنوي و غير حسي بين انسان زنده و مرده برقرار مي شود. و ارواح به علت آن كه در عالمي بالاتر از عالم دنيا بسر مي برند ، از واقعيت ها و حوادث اين جهان زودتر با خبر مي شوند ، لذا قبل از آن كه حادثه أي در اين جهان رخ دهد ، علل و عوامل آنها برايشان ، روشن مي باشد ولي اين بدين معنا نمي باشد كه قدرت داشته باشند از همه مسائل اطلاع پيدا كنند ، بلي همانگونه كه در برخي از روايات آمده ، ائمه (ع) و پيامبر (ع) در حيات و ممات خود آگاه بر همه مسائل مي باشند و اگر اراده كنند ، كليه حوادث جهان حتي افكار و انديشه هاي مردم از آنها مخفي نمي باشد ، ليكن بقيه مردم از چنين قوايي برخوردار نمي باشند و از آنجايي كه مردگان ، تمام حيله ها و چاره جويي آنها قطع شده ، دروغ گفتن آنها بي معنا است و در صورتي كه احضار آنها ممكن شود ، گفته هاي آنها قابل تصديق است ، اما احضار روح منوط به انجام مقدماتي است كه هر كسي توانايي فراهم نمودن آنها را ندارد.

انديشمندان براي نيل به موفقيت يا سعادت ، راهكارها ، آراء و نظرات مختلفي پيشنهاد كرده اند. به نظر ما جامع ترين راهكار براي دستيابي به اين امر مهم ،طي طريق كردن از شرع مقدس ، كه جامع تمام اصول اخلاقي و رفتاري است ، مي باشد ، در اين راستا ، مطالعه زندگي بزرگان دين و استوانه هاي تقوي و علم در حوزه اسلام و خارج از اسلام ، كمك شاياني به ما مي كند . در برخي از روايات آمده است كه حسن خلق و خوشرفتاري با مردم نصف عقل است و قرآن نيز ما را ، دعوت به حسن رفتار با ديگران كرده است . خداوند از پيامبر (ص) ، تعبير به « انك لعلي خلق عظيم » كرده است . ( سوره قلم آيه 4 ) تمام تلاش انبياء خصوصاً پيامبر گرامي اسلام (ص) متوجه سوق دادن انسان به سعادت دنيوي و اخروي بوده و در اين راه ، برنامه هايي را به عنوان دستور العمل آورده اند كه انجام واجبات و ترك محرمات ، اساس آنها است و علاوه بر اين ، حفظ سنت هاي بومي و ملي (فرهنگي و اجتماعي) كه مخالف شريعت نمي باشند و نيز تلاش در برقراري روابط مناسب با افراد و تعامل صحيح با آنها ، از عوامل زير بنايي در كسب سعادت و موفقيت فردي و اجتماعي است . براي آگاهي از علل و رموز سعادت مي توانيد كتابهاي ذيل را به شما پيشنهاد مي كنيم .

بلعم بن باعور مردي زاهد و مستجاب الدعوه بود و به اغواي همسرش ، بر عليه موسي (ع) و قوم او دعا كرد كه در تيه ( بيابان )سرگردان شدند و سپس موسي (ع) دعا كرد تا ايمان از او سلب شود و سه دعاي مستجاب در عوض زهد او ، بدو عطا شد . زن به او گفت يكي از سه دعا در كار حسن و زيبايي من بكن و او آن دعا را كرد و زن در جمال يگانه و بي همتا شد و از شوهرش روي برتافت . دعاي ديگر كرد تا زن بصورت سگ شد و به استدعاي فرزندان، دعاي سوم كرد تا زن به صورت اول بازگشت. ( لغت نامه دهخدا ج 4 ص 4962 ) او به طمع دست يافتن به مقام دنيوي و مال دنيا و نيز غرور خود به مخالفت با موسي (ع) پرداخت و همچون موسي به كوه طور رفت ، ليكن نه براي خلوت با خدا بلكه براي نفرين و لعن و مخالفت با موسي (ع) ، ولي آخر الامر با اثبات حقانيت موسي(ع) و دعاي وي ، بلعم با آن كه مرد با تقوايي به نظر مي آمد ، از چشم مردم ساقط و بي آبرو گشت . كتاب هاي تفسير و علوم قرآني كه به بيان شأن نزول آيات قرآن نوشته شده ، آمده است كه آيه 175 سوره اعراف در شأن بلعم باعور نازل شده است.

مشكلات و ناملايمات در دنيا از خصوصيات آن است ، يعني تصور دنيايي خالي از سختي ، تصوري غلط ، الا اينكه خداوند از طريق پيامبران و كتاب هاي آسماني و نيز عقل ، ما را راهنمايي كرده كه چگونه با مشكلات كنار آمده ، آنها را برداشته يا به حداقل برسانيم . فقر و نداري ، بيماري و … وجود دارد ، ليكن براي ريشه كن نمودن آنها نيز راه هايي وجود دارد . با تكيه بر عقل و علم و عمل به موازين شرعي مي توانيم فاصله هاي فقر و غنا را كمتر نموده و يا بسياري از امراض را از ميان برداريم . به نظر مي رسد كنار آمدن با مشكلات به اين معنا نيست كه رنج آنها را بر خود تحميل كنيم ، بلكه بايد با برنامه ريزي ، هدفمندي ، استفاده از فرصت ها و به هدر ندادن آنها ، مشكلات را به حاشيه رانده و حتي آنها را از ميان برداريم. تقاضا فرموده بوديد چند جمله أي درباره درس و تحصيل براي شما نوشته شود ، باستحضار مي رساند : كليد موفقيت انسان در كسب دانش و تلاش در جهت فهم نا شناخته ها مي باشد . قرآن كريم مي فرمايد : انسان بينا (آگاه ) و كور (جاهل ) برابر نمي باشند . انسان هاي آگاه و جاهل برابر نمي باشند . اين كتاب مقدس ناداني را به ظلمت و تاريكي و آگاهي را به نور و روشني تشبيه مي كند . نتيجه مي گيريم ، اولين اثر كسب دانش ، روشني قلب و دل دانشمند است و دومين اثر آن روشني بخشي وجود عالم براي جامعه است . تمام تلاش خود را معطوف به برنامه ريزي ، شناخت استعداد و پي گيري در فهم مطالب نا شناخته كنيد و از بطالت و تلف كردن عمر اجتناب كنيد .بدانيد كه جهان مرهون علم و علماء و انديشمندان مي باشد .

مير محمد باقر استرآبادي مشهور به مير داماد در اصل استرابادي (گرگان كنوني) بوده ولي در اصفهان بزرگ شده و در نجف دفن شده است. او نوه دختري محقق ثاني (محقق كركي شيخ الاسلام صفويه ) بوده چون پدرش داماد او بوده به اين لقب مشهور گشت . مير داماد به علوم مختلف از جمله فلسفه، فقه، تفسير، رياضي، در حد عالي صاحب نظر بود و پيشتر در نزد پدر شيخ شاگردي مي كرد و ملاصدراي شيرازي از مشهورترين شاگردان اوست. آثاري چون قبسات در فلسفه، سوره المنتها در تفسير، رواشح السماويه در روايت و كتب ديگري كه تا 48 اثر ثبت شده است.

بر روايتي آمده كه در شب معراج جبرئيل به همراه ميكائيل و اسرافيل، مركبي به نام براق آوردند وپيامبر(ص) با آن تا بيت المقدس رفته و از آنجا به آسمان عروج كرد و در آن عجائب ملكوت و ملائكه را ديد و در آسمان دوم عيسي و ذكريا و در آسمان سوم يوسف و در آسمان چهارم ادريس و در آسمان پنجم هارون و در آسمان ششم جمعيت زيادي بودند كه در آنها كروبين را ديد و از آنجا به آسمان هفتم صعود كردند و در آن ملائكه زيادي ديدند.