اینگونه تصاویرازجهت سندیت مورداعتماد نیستندولی بی احترامی به آنهاهم جایزنیست.
در عالم علاوه بر انسان ساير موجودات ديگر اعم از ملائكه و جنيان بلكه حيوانات نيز از درك و شعور برخوردار هستند ولو آنكه ميزان فهم و عقل انسان از حيوانات به مراتب بالاتر است.به عنوان مثال در قرآن كريم از برخي حيوانات نام برده ميشود كه بنابر آيات، آنها درك و شعور دارند مثل مورچه أي كه در هنگام گذر سپاه سليمان به ساير مورچگان هشدار مي دهد كه به خانه هايشان بروند تا زير دست و پاي آنها كشته نشوند. (سوره نمل، آيه 18) اين آيات مويدآن است كه حيوانات درك دارند و به حوادث اطراف خود تا حدي آگاه مي باشند، ليكن اين مسئله دليلي بر صحت مثالهائي كه در سئوال اول شما آمده نيست تا براي انسان يقين حاصل نشود، نمي توان به درستي چيزي باور كرد.
امام علي (ع) از جمله شخصيتهاي استثنائي تاريخ انساني هستند كه مردم از انجام برخي كارهاي ايشان عاجز هستند ليكن بي همتا بودن شخصيت معنوي و اجتماعي حضرت، باعث نمي شود كه از دايره انساني خارج و به منزله يك فرشته باشند، زيرا ايشان همانند ساير مردم مي خورد، مي آشاميد، ازدواج كرد و 000 ليكن بواسطه قوت ايمان و كمال اخلاقي و تسلط بر خواهشهاي نفساني ، از زندگي زاهدانه أي برخوردار بود. وقتي افراد عادي همچون گروهي از مرتاض ها قادر بر انجام كارهاي بظاهر خارق العاده مي باشند و مي توانند سالهاي متمادي، با رياضت و حداقل معاش به زندگي خود ادامه دهند، حضرت علي (ع) كه در ايمان، اخلاق و علم، حلم و صبر سرآمد همه است، به طريق اولي قادر بر انجام كارهاي طاقت فرسا است . تذكر اين نكته مهم است كه حضرت علي (ع) دو دوره زندگي را بعد از پيامبر (ص) گذراند: الف) دوران خانه نشيني ( خلع يد از خلافت مسلمين توسط گروهي از صحابه ) ب) دوران خلافت حضرت قبل از خلافت و حتي در عصر حضور پيامبر (ص) از زندگي زاهدانه برخوردار بودند كه حتي گاهي مجبور بودند براي امرار معاش قرض كنند. ولي در عصر خلافت، در زاهدانه ترين شكل ممكن و با حداقل ها زندگي مي كردند كه حتي برخي از صحابه و ياران ايشان بخاطر رعايت عدالت و حفظ بيت المال ، از دورش پراكنده شدند. در اخبار آمده كه حضرت، زماني مشغول زدن وصله به كفش خود بود، ابن عباس عرض كرد، اين كفش ارزش وصله كردن ندارد كه حضرت در جواب فرمودند: حكومت و ولايت بر مردم ارزش آب بيني بزي را ندارد مگر آنكه اقامه حق كند و حق مظلوم را از ظالم بستاند. حضرت در نهج البلاغه مي فرمايند: من اگر بخواهم ، مي توانم از عسل مصفا و لباس راحتي و نرم استفاده كنم ولي به قرص ناني اكتفا مي كنم كه شايد در گوشه و كنار حكومت اسلامي، فردي شب را گرسنه به صبح گذارند.
چرائي مراسم عزاداري براي امام حسين (ع) به عنوان يك سنت در بين شيعيان از قديم الايام رايج بوده است، حتي برخي از ائمه (ع) مردم و شيعيان را تشويق به برپائي اين گونه مراسم مي كردند، و موقوفاتي را براي اين امر مقرر مي نمودند، اما عزاداري در طول قرنها شكل هاي مختلفي به خود گرفت كه از جمله، به شكل سينه زني و زنجير زني متبلور شد. ظاهراً اينگونه عزاداريها تا هنگامي كه منجر به خلاف شرع نشود، ممنوع نيستند گرچه برخي از فقها، فتوي به حرمت زخمي كردن بدن و يا ضررهاي ديگر مي دهند.
كافردر لغت به معنای پوشاندن است و کافر به کسی می گویند که حق را می پوشاند – کافر به دوقسم است: 1- کافری که ضمن ایمان نداشتن به اسلام به عنوان آخرین دین و اصول آن از جمله اعتقاد به فرشته، بهشت و دوزخ و ارسال رسول و انزال کتب و حساب و بررسی اعمال در قیامت و ....... علنا با اسلام مبارزه می کند که اصطلاحا به اوکافر حربی می گویند. 2- گروه دیگر هر چند اسلام و مقدسات آن را قبول ندارند با اسلام مخالفت علنی هم نمی کنند این افراد کافر غیر حربی یعنی کسانیکه با اسلام جنگ نمی کنند نام گذاشته اند.
در همه زمان ها کما و بیش گروهی بنام ساحر و جادوگر ظهور کرده اند که غالبا به قصد سرگرمی و کسب درآمد داشتند، قدرت این دسته تنها ارائه تصرفات ساده بوده است، اما گروه دیگر که از نظر تعداد اندک بوده اند، کار های خارق العاده، به خاطر تاثیر گذاری بر افکار و اندیشه و مبارزه با حق یا ترویج باطل و تاسیس مذهب، به سحر و جادوگری روی آورده اند.
فحش دادن ،خصوصا به افراد در گذشته ،عملی غیراخلاقی و برخلاف دستورات دین است.در روایات واردشده ازخصلت های نیک فوت شده یادکرده و برای آنهاطلب آمرزش نمائید.بلی شکایت کردن و تظلم خواهی ازظالم و لو آنکه مرده باشداشکال ندارد،ولی فحش ممنوع است.
مفهوم ضرب المثل فوق این است که :وقتی به مراتب بالاتردست یافته می شود ،مراتب پائین ترنیزدردستان است،مثلاکسی که دانشگاه راگذرانده ،دانش دبیرستان ومدرسه رانیزدارد.
به علت ارتباط عوالم جهان(دنیا) ملکوت، لاهوت، جبروت) با یکدیگر بطوری که عالم بالاتر (ملکوت یا برزخ نسبت به دنیا و لاهوت نسبت به ملکوت و جبروت نسبت لاهوت) بطوریکه عالم بالاتر نسبت به عالم پایین تر فراگیر تر است، همه اتفاقاتی که قرار است در عالم پایین بپیوند در عالم بالاتر معلوم است لذا قبل از وقوع اتفاقی در دنیا، اهل ملکوت و لاهوت و به نحوه قویتر خداوند که حاکم الااطلاق عالم جبروت است از آنها مطلع می شوند همچنین اتفاقاتی که در دنیا به وقوع می افتد به علت آنکه اهل برزخ یا ملکوت ( ارواح مردگان) مانعی در جهت فهم آن ندارد اخبار آنها به ایشان میرسد البته این سخن به این معنا نیست که همه اهل برزخ از همه اخبار اتفاقیه با خبر هستند البته افراد به فراخور حالشان کمی و زیادی وزر و، وبال اعمالشان، قدرت بر اطلاع از اتفاقات می یابند. به جهت تاکید بر مطلب فوق به استحضار می رساند که در برخی از روایات آمده که مردگان در برزخ زندگی دارند جایگاه آنها یا باغی از باغ های بهشت است یا حفره ای از حفره های جهنم، یا آمده که اعمال خیر شما موجب شادی و غفران امواتتان و یا موجبات غم و اندوه آنها را فراهم می سازد، در نتیجه اطلاع داشتن ارواح از اتفاقات و اخبار دنیا قابل تردید نیست.
تنها وجه امتیاز کسانی که درجوانی ازدنیارفته اندنسبت به افرادی که درسن بالاترفوت شده اند،می توانداین باشدکه ممکن است شخص جوان به علت کوتاهی عمر ،دچارگناه کمترشده ،لذادرآخرت اوراحتراست ،البته این سخن به این معنانیست هرشخصی که درپیری ازدنیابرودگناه زیادتری کرده بلکه چه بسایک جوان قبل مرگ گناه بیشتری نسبت بیک شخص پیر،مرتکب شده باشد
پیش بینی اوضاع جوی و برخی اتفاقات سال ازجمله مرگ و میر و تولد،پیروزی و شکست ،براساس تقویم چینی و علم هیئت و نجوم بود.درحال حاضرنیزتقویم های نجومی دربازاریافت می شود.البته صحت پیش بینی های مورداشاره قابل تردیداست و نمی توان آنرابطور کامل تأییدکرد
واسطه ارتباط بین دنیا و برزخ و بالعکس همانگونه اثر عمل نیک یا دعای خیر بازماندگان به ارواح اموات می رسد، امکان تاثیر دعای خیر یا نفرین ارواح (خصوصا پدر ومادر) نسبت به بازماندگان وجود دارد.
غیراز دنیا که حسی و مادی است، عوالمی دیگری وجود دارد، به آن عوالم، مابعدالطبیعه یا بعد از طبیعت نیز می گویند که عبارتند از: عالم ملکوت یا برزخ، لاهوت و جبروت
ابزار شناخت عبارتند از حس و عقل و دل( شهود) و از آنجایی که آدمی در مسیر شناخت و آگاهی، شناختش، بدلیل همراه شدن با وهم و خیال، به خطا می رود، درکش از حقایق عالم کم است، مرگ، ابزار شناخت ظاهری را تعطیل می کند و انسان را مستقیما با موضوعات روبرو می سازد و از آنجایی که بین حقایق و انسان واسطه ای نیست، درک و علم انسان، نافذ و صحیح و خالی از هر گونه خطاست. بنابراین مرگ باعث می شود که جهانی با وسعت بسیار عظیم در مقابل آدمی، گشوده شود. جهانی که دیگر وهم و خیال و یا خطا های جاری در دانش و شناخت دنیوی، در آن راه ندارد.
ملا در لغت به معنای چشم پر کن و آنچه که به چشم می آید، است و اصطلاحا به گروهی که أشراف جامعه هستند و مورد توجه می باشند، گفته می شود، زیرا أشراف جزو گروه های تاثیر گذار جامعه اند.