1403-آذر-01
2020 Jan 23
حضرت زینب (س) :

قالَتْ (علیها السلام): مَنْ اصْعَدَ إلیَ اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، اهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ افْضَلَ مَصْلَحَتِهِ. حضرت زینب (س): هرکس عبادات و کار‌های خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت‌ها و برکات خود را برای او تقدیر می‌نماید

24-November-21
1403-آذر-01

پرسش و پاسخ

علوم قرآنی و تفسیر

از گفته های قرآن و روایات بر می آید که چنین مطلبی در تورات وانجیل تحریف نشده آمده است و اهل کتاب( یهودی و نصرانی) نام و ویژگی های پیامبر اسلام را می دانستند و می شناختند گرچه در تورات و انجیل های موجود چنین نشانه هایی مشاهده نمی شود و این نشانگر تحریف شدگی آنهاست. البته در انجیل برنابا که در قرن 16م به وسیله قدیس «ایرنایوس» کشف شد و خبر آن در مجامع علمی پخش شد و دکتر خلیل سعاده سال 1908م آن را به عربی ترجمه کرد نشانه هایی از این گونه وجود دارد. (الرصة المدرسیه تالیف شیخ بلاغی ص347)

نسبت دادن انجیل موجود به مسیح در ادبیات دین مسیحیت جایی ندارد ولی این بدان معنا نیست که کتابی به نام انجیل از جانب خداوند به مسیح وحی نشده باشد. اگر قرآن خبر داده قطعا چنین چیزی بوده که خداند به مسیح، بنده و پیامبر خویش برای هدایت مردم، معارف و احکامی را وحی کرده تا در کنار تورات هدایت و نوری برای مردم باشد اما اینکه انجیل حقیقی و مطالب آن تحریف شده و اناجیل موجود گزیده هایی از سخنان عیسی و گزارش هایی از سفرها و کارهای عیسی (ع) است که سالها پس از او توسط حواریون یا شاگردان آنها جمع آوری شده و ممکن است خطاهایی عمدی یا سهوی در آنها راه یافته باشد از اینرو این اناجیل به همین صورت مورد تایید نیست،قران اصل وجود انجیل حقیقی را که وحی الهی بر عیسی (ع) است رد نمی کند.

بيب نجار، رافعه ، مُعَمَه

توکل به معناي واگذاردن يا بازگذاشتن ويا واگذاشتن کار خويش به ديگري وتوکيل يعني اعتماد کردن يا تفويض امور خود به قادر مطلق. توکل در قرآن همراه با مشتقات آن در 48 آيه از بيست وهشت سوره وهفتاد بار به کار رفته است راغب اصفهاني مي نويسد: توکل در قرآن به معناي ولايت پذيري واعتماد کردن به خداوند آمده است. واژه توکل از نظر مفسران شيعه: شيخ طوسي (ص) مي نويسيد: توکل به خدا يعني تفويض امور به حق و وکيل به معناي حفيظ و ولي است واصل آن قيام نمودن به امري با تدبير وآگاهي است.(1) طبرسي در مجمع البيان آورده : توکل يعني واگذاردن وسپردن امور خويش به خداوند واعتماد کردن به حُسن تدبيراو(2) علامه طباطبايي درباره مفهوم توکل وعلت آن نوشته است: حقيقت امر اين است که تثبيت اراده انسان ورسيدن به مقصود در زندگي اين جهاني احتياج به اسباب وعلل طبيعي روحي دارد. انسان آن گاه که قصد ورود در کاري وانجام امر مهمي مي کند، اسباب طبيعي آن را مهيا وآماده مي سازد وهيچ چيز بين او وخواسته اش حائل ومانع نمي شود مگر اسباب وعلل روحي مانند: سستي ، ترس، بي فکري و... ومانند اينها وچون به خداوند توکل مي کند در حقيقت به يک سبب وعلتي توسل مي جويد که غير مغلوب است وهمين امر باعث تقويت اراده وقوت روح وي مي گردد.(3) توکل در احاديث شيعه: در روايات شيعي احاديث بسياري است که ضمن بيان فضيلت توکل، بندگان را به آن ترغيب نموده ا ند. برخي از روايات مفهوم توکل را شرح داده اند مانند اينکه: پيامبر اکرم از جبرئيل پرسيد: توکل چيست؟ جبرئيل پاسخ داد توکل علم به اين معني است که مخلوقات نه مي توانند ضرري به انسان برسانند ونه مي توانند نفعي را عايد انسان کنند... بنابراين بايد از مخلوقات قطع اميد کردوبه سوي حق روي آورد....اگر بنده اي چنين باشد واز کسي جز حق نترسد وطمعي جز از خداوند نداشته باشد در واقع داراي توکل است...(4) تذکر: به جهت پي گيري حقيقت توکل در رو ايات مي توان به آثار ذيل مراجعه کرد: 1- اصول کافي جلد 2 ص 65 2- غررالحکم، آمري ص 197 توکل در آيات قرآن همان گونه که گفته شد اين واژه همراه با مشتقات آن در قرآن در موارد متعدد وارد شده که به برخي از آنها اشاره ميشود: انعام/ 89 سجده /11 توبه / 129 يونس/71 هود/88 يوسف /67 رعد/30 شوري/10 اعراف /89 يونس/85 ملک/29 ابراهيم/12 آل عمران/122 و160 مائده/11 انفال/49 توبه/ 51 يوسف 67 زمر/38 نساء81 و109 اسراء/2 و54و65و68 و86 احزاب / 3.48 مزمل/9 پي نوشت: 1- تبيان جلد 3 ص 32 2- مجمع البيان جلد 1 ص 526 3- الميزان جلد 4 ص 65 4- معاني خبار ص 261

اصحاب کهف گروهی از جوانان مومن بودند که در یک محیط فاسد و در میان انواع ناز و نعمت بسر می بردند، ولی آنان تسلیم محیط نشده، بلکه علیه آن قیام و برای حفظ عقیده و ایمان خود و برای ادامه مبارزه به غاری پناهنده شدند. آنها به مدت طولانی (سیصد و چند) سال به خواب رفتند و بعد از بیدار شدن، اوضاع و احوال را دگرگون دیدند و بعد از مدتی، زندگی از دار دنیا رفتند، خداوند سرنوشت آنان را در قرآن، به عنوان یک الگو، بیان کرده است

اگر مقصود از ظاهر شدن، دیده شدن آن به چشم ظاهری برای همگان باشد، این معنا متصور نیست، زیرا فرشته از جنس لطیفی است که قابلیت رویت ندارد، همانگونه که وجدان وعلم قابل دیده شدن نیستند، اما برخی فرشتگان، گاهی به اذن خداوند و با تصرفی که در آنها صورت می گیرد به شکل انسانی زیبا و گروهی دیگر( ملائکه عذاب و ملائکه ای که مامور جان ستاندن هستند) به شکل انسانی زشت پدیدار می شوند. مثلا در سوره مریم آیات هفده تا نوزده به تمثل فرشته(روح) به انسانی زیبا اشاره دارد، این نوع دیده شدن مربوط به شرایط خاص است، اما اگر مقصود از ظاهر شدن، حضور ملائکه در مکان مقدس و یا زمان های خاصی است: بلا تردید صحیح است زیرا، ملائکه رقیب، که مسئولیت ثبت و ضبط انسان هستند در هر حال، همراه آدمی هستند و کارهای خیر و شر او را ضبط می کنند.

انّا جعلنا قرءانا عربّيا لعَّلكم تعقلون (1) ما قرآن را به زبان عربي فصيح مقدر داشتيم تا شما در فهم آن، عقل و فكر را به كار بنديد. كتاب فصّلت اياته قرآناً‌عربّيا لقوم يعلمون (قرآن) كتابي است كه آيات جامعش به زبان فصيح عربي براي دانشمندان بيان ساخته است. زبان قرآن ،عربي مبين و روشنگر است كه اعوجاج وپيچيدگي نداشته بلكه قابل فهم براي همگان است. واز آنجايي كه زبان عربي، زبان وحي است وخداوند بخاطر خصوصيات موجود درآن ،مفاهيم ودانش هائي را در قالب آن نازل كرده،‌بهتر است به اين زبان قرائت شود زيرا تأثير آيات وسوره ها حتي كلمات وحروف قرآن برجان وروح آدمي قابل كتمان نيست. بلي فهم عميق قرآن متوقف بر فهم معاني لغات آن مي باشد كه بهتر است همراه قرائت قرآن به معناي آن نيز توجه شود ولي هرگز ،خواندن ترجمه به تنهايي جاي قرائت قرآن را نخواهد گرفت. در حديثي از معصوم(ع) آمده كه: قرائت كنيد از قرآن آنچه را بر آن توانا هستيد. پي نوشت: فضلت/3

قرآن، در زمان عثمان، به اين شكل جمع آوري شد، تمام آيات آن همان چيزي است كه بر پيامبر(ص) نازل شد و مورد تأييد حضرات معصومين(ع) ازجمله حضرت علي(ع) نيز واقع شده است و هيچگونه تحريفي در آن رخ نداده است (نه آيه اي از آن كم شده و نه چيزي به آن اضافه شده است) و تنها تفاوت قرآن موجود با آنچه كه توسط حضرت علي (ع) جمع آوري شده بود، آن است كه نكته هاي تفسيري، شأن نزول، تعيين مصاديق عام و خاص و مطلق و مفيد كه توسط حضرت در ذيل آيات آمده بود، در قرآن موجود نيامده است. بنا بر اعتقاد ما شيعيان برخي از اشياء مهم و ميراث پربها در نزد امام معصوم به يادگار مانده كه انشاءالله در عصر حضور حضرت مهدي(ع) در معرض افكار عمومي گذاشته خواهدشد.

منظور از جاهليت در اينجا كه در خصوص رفتار ناآگاهانه زنان مطرح شده است و آنها با پوشش مناسب در اجتماع ظاهر مي شدند، بعضي گفته اند اين همان جاهليت زمان پيامبر است و در مقابل آن جاهليت مدرن در اين عصر مي باشد و لذا جاهليت اولي در واقع اشاره به يك حقيقتي است كه بعدا مي خواهد اتفاق افتد پس نوعي اعجاز و پيشگويي است و چون چنين موضوعي براي مفسران قبلي قابل درك نبوده است آنها معناي جاهليت اولي را گاهي به فاصله آدم(ع) تا نوح(ع) يا عيسي(ع) تا پيامبر اسلام(ص) يا جاهليت قبل از اسلام معنا كرده اند. پي نوشت: 1- احزاب/ 33 2- تفسير مجمع ابيان ج4 ص 356 و تفسير نمونه ج 17 ص 313

ای آدم تو با جفتت در بهشت منزل گزینید واز هر چه بخواهید تناول کنید ولیک نزدیک این درخت نروید که بد عمل شده وبرخویش ستم خواهید کرد آنگاه شیطان (آدم وحوا) هر دو را بوسوسه فریب داد تا زشتیهای پوشیده آنان پدیدار شود وبه دروغ گفت خدا شما را از این درخت نهی نکرد جز برای اینکه مبادا دو پاشاه شوید یا عمر جاودان یابید وبرآن سوگند یاد کرد که من خیرخواه شما هستم ، شما را به خیر وصلاح دلالت می کنم، پس راهنمایی به فریب ودروغ کرد تا چون از آندرخت تناول کردند زشتیهایشان آشکار گردید وبرآن شدند که از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند وخدا ندا کرد که آیا من شما را از این درخت منع نکردن ونگفتم شیطان سخت دشمن شمااست،گفتند خدایامابرخویش ستم کردیم، و اگر توما را نبخشی وبمارحمت ورأفت نفرمائی سخت از زیان کاران شده ایم،خدا گفت ازبهشت فرود آئید که برخی با برخی دیگر مخالف ودشمنند وزمین تاهنامی معین جایگاه شماست ، خداگفت دراین زمین زندگانی کنید ودرآن بمیرید وهم از آن بازبرانگیخته گردید. ظهور این آیات وآیه قبل می رساند که شیطان بعد از رانده شدن از درگاه الهی نقشه فریب آدم وحوا هر دو را کشید وبه یک اندازه به اخراج آنها از بهشت نقش داشته است وظاهراً هردو به کمک ، مشورت بایکدیگر به خوردن درخت ممنوعه اقدام کردند. پي نوشت: 1- اعراف/ 19- 25.

درچند در كتب تفسيري براي آيه مورد نظر شأن نزولي ذكر نشده ولي آيات قبل از آن (يعني از ابتداء سوره ) در مورد غنائم جنگ بدر بوده است ولي بايد توجه داشت كه بر فرضي كه آيه داراي شأن نزولي باشد ولي داشتن شأن نزول (ماجرايي كه به مناسب آن آيه نازل شده است) دليل اين نمي­شود كه حكم اختصاص به آن مورد باشد و قابل تسري و تعميم به موارد ديگر نباشد كه در اصطلاح گفته مي­شود مورد مخصص نيست روي همين اصل علما اهل سنت هم اين حكم را صرفا مربوط جنگ بدر ندانسته بلكه شامل جنگهاي ديگر هم دانسته­اند[آية الله بروجردي زبدة المقال ص5 ، آية الله منتظري كتاب المخس ص9، علامه طباطبائي الميزان 9/91] بلكه اين حكم را شامل گنج هم مي­دانند و از نظر فرقه حنفيه شامل معدن هم مي­شود.[محمد جواد مغنيه الفقه علي المذاهب الخمسه 186و177]

واژه تعقل(اندیشیدن) بارها در قرآن آمده است. از نگاه قرآن، نشانه‌های عاقل به شرح زیراست: احکام الهی را تغییر نمی‌دهد، ضمن دعوت دیگران به حق، خود را فراموش نکرده است. همچنین بدون دلیل ، جدل نمی‌کند و آخرت را بر دنیا مقدم می‌دارد و در کتاب الهی تفکر می‌کند و از آثار صنع خداوند پی به حکمت و تدبیر او می‌برد و در مرگ اندیشه می‌کند و از مثال‌های قرآن بهره می‌گیرد و سنت‌ها جاهلی را کنار می‌گزارد و از عقل و هوش استفاده می‌برد و پلیدی‌ها را زشت می‌شمارد و در گردش شب و روز و روئیدن گیاهان و خلق انسان و وزیدن بادها دقت دارد ودر رعایت ادب واحترام به مردم پیشقدم است.

ایه فوق درباره کافرانی است که شرط ایمان آوردن خود را نزول وحی و یا دستورالعمل هایی مثل آنچه که برانبیاء نازل شده است کرده بودند، خداوند در این آیه ضمن رد این درخواست، به دو نکته اشاره می کند الف) خداوند رسالت خود را به دوش کسانی قرار می دهد که شایستگی آنها ثابت شده است ب) وعده عذاب به آن دسته از افراد که شرط ایمان را نزول وحی بر خود قرار داده اند

قرآن از ابعاد مختلفي موجب تعجب انسان بوده و اعجاز آميز است از نظر الفاظ، محتوي، اعداد و ارقام و هم چنين از لحاظ علمي ، يعني اينكه در قرآن كريم گزاره هاي وجود دارد كه خارج از درك و توان بشر زمان جاهليت و صدر اسلام بوده است. حتي در ميان تمدن هاي ايران و روم نيز چنين توانايي هاي عملي گزارشي نشده است و لذا بيان چنين مطالبي اعجاز خوانده مي شود كه خارج از موقعيت علمي بشر آن عصر بوده است. موريس بوكاي كه در زمينه كتب مقدس يهوديان، مسيحيان و مسلمانان تحقيق كرده چنين مي گويد: «من بدون هيچ گونه پيش داوري و با واقع بيني تام، بررسي وحي قرآني را با جستجوي درجه سازگاري آن با داده هاي دانش نوين آغاز كردم . . . و در پايان برايم روشن شد كه قرآن هيچ مطلبي كه از نظر علمي عصر جديد انتقاد پذير باشد، ندارد. (1) ولي نكته مهمي كه بايد به آن توجه نمود اين است كه قرآن كتابي علمي و تجربي نيست و لذا مقصود آن كشف حقايق علمي و رسيدن به علل حوادث طبيعي نيست، بلكه مقصود از آن هدايت و تربيت بشر براي رسيدن به قله انسانيت است كه براي رسيدن به اين هدف از نمونه طبيعي، امثال و شواهد علمي به زبان واقعي و حقيقي نه مطابق با باورهاي بشر معاصرش، استفاده كرده است اما در عين حال مفسران از دور زمان در تفسير آيات قرآن اين حقايق را بسط و شرح داده اند كه مي توانسته مورد توجه دانشمندان علوم تجربي و طبيعي قرار گيرد و در ابداع و توسعه اين علوم تاثير گذار شد. براي نمونه چند مورد را ذكر مي كنيم: الف- پيدايش جهان و خلقت: در سوره اعراف آيه 54، فصلت 1-10، دخان 10 ب- كره زمين: در سوره بقره 22، مرسلات 25 ج- پيدايش انسان در زمين: فجر 19، انبياء 20، صافات 11، سجده 8، انعام 2، آل عمران 59. د- مراحل تكامل جنين: مومنون 12-14، حج 5، غافر 67، قيامت 37-39، سجده 6-9. هـ- لقاح گياهان: يس 36، حجر 22. و- حيات در كرات ديگر: شوري 29. البته در رابطه با تفسير علمي قرآن گاه نظرات افراطي نيز مطرح شده و احتمالات ضعيف و غير معتبري به پديده هاي طبيعي يا اكتشافات بشر نسبت شده است. براي مطالعه بيشتر مي توانيد به كتب زير مراجعه كنيد: 1-باد و باران در قرآن تاليف مهندس مهدي بازرگان 2-مقايسه ميان تورات، انجيل،‌ قرآن و علم اثر موريس بوكاي ترجمه ذبيح الله دبير 3-خدا و اختراعات از ديدگاه علم و قرآن از عبدالكريم بي آزار شيرازي 4-پيشگويي هاي علمي قرآن تأليف مصطفي زماني 5-قرآن و علوم طبيعت نويسنده مهدي گلشني و هم چنين دهها كتاب تفسيري و موضوعي كه در اين زمينه تاليف شده است. پي نوشت: 1- موريس بوكاي تورات، انجيل، قرآن و علم ترجمه ذبيح الله دبير ص10 .

يعنی ای برآورنده نیازها و حوائج